پیروز میدان طوفان الاقصی کیست؟ + ویدئو

چند نکته‌ای به صورت گذرا دربارة عملیات غرورآفرین و دشمن‌شکن «طوفان الاقصی» خدمت عزیزان بیان می‌کنم.

علل شروع نبرد

ابتدا می‌پردازم به علل شروع این عملیات به لحاظ سیاسی و اجتماعی. یکی از دلایل، هتک حرمت و تخریب «مسجد الاقصی» است. در کابینة نتانیاهو، سه یه چهار وزیر راست افراطی مذهبی هست. اینها معتقد به پایتختی «تل‌آویو» یا «اورشلیم» نیستند؛ بلکه معتقدند «یهودا» و «سامره» پایتخت اصلی است؛ یعنی «کرانة غربی» مثل آقای الیاهو، وزیر میراث فرهنگیشان، آقای اسموتویچ ویزر امور مالیشان و افراطی‌ترین و رهبر اینها، آقای ادوارد بن گفیر.

بنابراین مسئلة تخریب مسجد الاقصی مقدّمة تأسیس دولت نهایی صهیونیستی است با پایتختی یهودا و سامره که کرانة غربی می‌باشد.

قبلاً گلّه‌های شهرک‌نشینان را دیر به دیر می‌بردند و به حریم حرم قدسی جسارت می‌کردند امّا از زمانی که بن گفیر آمد با شکستن برخی از خطوط قرمز مانند برافراشتن پرچم رژیم صهیونیستی که ممنوع بود و پلیس جلوی کسانی که این کار را می‌کردند می‌گرفت، امّا الآن چون بن گفیر، وزیر عملیات داخلی، خودش پرچم در دست می‌گیرد، این کار آزاد شده است.

همچنین تجاوز به شبستان، شکستن در و پنجره، تجاوز و ضرب و شتم بانوان و نمازگزاران جوان از دیگر اقداماتی است که اخیراً صورت گرفته است.

مسئلة دیگر، مسئلة تبادل زندانی‌های فسلطینی با اسرایی است که در دست «جهاد اسلامی» و «حماس» بودند که این مذاکرات نیز متوقّف شد.

مسئلة دیگر مسئلة حرکت جدّی برخی از کشورهای حاشیة جنوبی «خلیج فارس» و  کشورهای عربی مثل «مغرب» و «سودان» برای عادّی سازی روابط با رژیم صهیونیستی و این خطر بود برای کلّ موجودیت «فلسطین» و خطر راهبردی و امنیتی برای کلّ‌منطقة غرب آسیا.

مسئلة بعد، مسئلة سلب حقّ تصمیم‌گیری در مورد آیندة فلسطین برای مردم هست که آقای محمود عبّاس خیلی وقت است که مشارکت مردم را در مدیریت امنیتی اقتصادی، سیاسی نادیده گرفته است.

مسئلة بعدی مسئلة آزار و اذیّت بیش از حدّ زندانی‌ها مخصوصاً از زمانی که بن گفیر وزیر امنیت داخلی شد، سلّول‌هایی که ده نفر ظرفیت داشتند، به زور سی الی چهل نفر را جا داده‌اند که زندانی‌ها تحت فشار قرار بگیرند، وعده‌های غذایی زندانی‌ها که روزانه دو وعده بوده، به یک وعده رسانده‌اند و نهایتاً ادامة هتک حرمت به فلسطینی‌ها هم در کرانة غربی و هم فلسطینی‌های مقیم «سرزمین‌های ۴۸»، مخصوصاً فلسطینی‌های شهر «قدس» که سال به سال، سنّ نمازگزاران در مسجد الاقصی را بالا می‌برند که یواش یواش کسی توان نداشته باشد به نماز بیاید و در نماز جماعت و نماز جمعه شرکت کند. اینها مهم‌ترین دلایل سیاسی و اجتماعی بود.

امّا دلایل اقتصادی و امنیتی که قدری اهمّیت بیشتری نسبت به دلایل سیاسی و اجتماعی دارد و آن هم بحث فشار اقتصادی بر مردم «غزّه» است.

از سال ۲۰۰۵م. که عادل پنجم عقب نشینی کرد و غزّه را به «مقاومت فلسطین» و حماس واگذار کرد، غزّه محاصره شد و الآن شانزده، هفده سال است که متأسّفانه غزّه در شرایط بسیار بد، تحقیرآمیز و محرومیت از هر جهت به لحاظ تغذیه، به لحاظ زیرساختی، بهداشتی، آموزشی و… و محاصرة زمینی، هوایی و دریایی قرار دارد.

مسئلة دیگر فشار ضعف قدرت بازدارندگی رژیم صهیونیستی بود. در جنگ‌های اخیری که رژیم صهیونیستی چه با حماس، چه با مقاومت اسلامی و چه توأمان – بعضی از جنگ‌ها توأمان بود؛ در جنگ «سیف القدس» تمام نیروهای فلسطینی شرکت داشتند و پیروز شدند ولی در «صعب الاحرار» یا کرانة غربی که چند ماه پیش بود فقط جهاد اسلامی درگیر شد – . مع الوصف دیدیم که نتانیاهو پرچم سفید را بالا برد و از ابوالفتّاح السیسی رئیس جمهور «مصر» درخواست میانجی‌گری کرد.

یکی دیگر از عوامل، نقشه و طرّاحی خطرناکی بود برای خلع سلاح «اردوگاه جنین» و مخصوصاً مجموعه نظامی – عملیاتی «عرین الاسود» یا «شیردلان بیشه» که اینان عملیات سنگینی علیه نیروهای رژیم و پلیس امنیتی رژیم صهیونیستی انجام می‌دادند. اینها عملیات‌های سنگینی انجام می‌دادند و گاهی تلفات بیشتری از جنگ‌های غزّه از دشمن می‌گرفتند.

همان‌طور که می‌دانید غزّه در محاصره است و عمدتاً عملیات‌های آنجا پدافندی است؛ یعنی وقتی رژیم صهیونیستی حمله می‌کند، فلسطینی‌ها مجبور به واکنش می‌شوند؛ موشک شلّیک می‌کنند، پهباد می‌فرستند از درون همین زندان بزرگ دو میلیون و دویست و پنجاه هزار نفری؛ ولی در کرانة غربی جنگ، تن به تن است یعنی در واقع توپ و تانک داخل خیابان‌ها و اردوگاه «جنین»، «رام الله» و «نابلس» می‌آورند. بنابراین در جنگ‌های تن به تن، تلفات و اسرا، زخمی‌ها و ضرباتی که به رژیم و ساز و برگ نظامیشان بیشتر می‌شود. لذا دشمن برای خلع سلاح فلسطینیان بسیار تلاش کردند مخصوصاً آقای بن گفیر، امّا خوشبختانه موفّق نشدند.

بحث دیگری که در بین انگیزه برای مبارزه با رژیم صهیونیستی بسیار مؤثّر است، سرایت آشفتگی سیاسی رژیم به سایر قسمت‌های امنیتی، نظامی و اجتماعی بود. دلیل این آشفتگی طرح نتانیاهو با عنوان «اصلاحات قضایی» بود؛ طرحی که به وسیلة آن نتانیاهو می‌خواست برای خودش در زمینه‌هایی مصونیت قضایی ایجاد کند. همان‌طور که می‌دانید نتانیاهو پرونده‌هایی مثل فساد مالی دارد که به خاطر آن دو بار محاکمه شده امّا حکمش صادر نشده است. او می‌خواست اختیارات «قوّة قضائیه» را به «کنست» واگذار کند و چون خودش با نیروهای مؤتلفش در کنست ۶۴ کرسی دارد، می‌خواست این طرح را مصوّب کند. رقبای او متوجّه حیلة او شدند؛ لذا هر شنبه به خیابان‌ها می‌آمدند و تظاهرات می‌کردند تا زمان طوفان الاقصی که تظاهرات‌ها کمی فروکش کرد. حالا که جنگ زمینی غزّه شروع شده است می‌بینیم که هم خانواده‌های سربازان کشته شده و هم خانوده‌های اسرای اسرائیلی دوباره تظاهرات می‌کنند. در کنار اینها مخالفان طرح پیشنهادی اصلاح قوّة قضاییه نتانیاهو هم سربرآوردند.

این آشفتگی ابتدا سیاسی بود، الآن به صفوف نظامی‌ها هم کشیده شده. نظامیان می‌گویند که: با طرح نتانیاهو مخالف هستند و اجازه نمی‌دهند که نتانیاهو اسرائیل دموکراسی را تبدیل به اسرائیل دیکتاتوری بکند. لذا به دانشگاه‌ها، مراکز مطالعات راهبردی، مراکز پژوهشی، مخصوصاً نیروهای امنیتی و نظامی از این خودکامگی نتانیاهو وحشت دارند و می‌ترسند که او بخواهد آیندة خودش را تضمین کند.

این سرایت آشفتگی که جامعة اسرائیل درگیر خودش بود، زمان مناسبی بود و حماس از این فرصت استفاده کرد. اظهارات رادیکالی که گاهی شنیده می‌شود، مخصوصاً اظهارات چند وزیری که از آنها نام بردم که به مسلمانان اهانت می‌کنند، به حضرت رسول(ص) جسارت می‌کنند، به «قرآن کریم» و نمازگزاران اهانت می‌کنند، اعراب را تهدید می‌کنند. این اتّفاقات، به قول معروف باعث شد دیگ بخار منفجر شود؛ یعنی جامعة مسلمانان و جامعة فلسطینیان هم در داخل فلسطین اشغالی و هم در منطقه آمادة چنین انفجاری بود.

مسئلة دیگر که خیلی مهم است و باید روی این مسئله خیلی توجّه کنیم، این است که پشت پردة این عملیات، پردة دیگری بود که حماس متوجّه آن توطئه بود. آن توطئه حمله به «کرانة باختری» و غزّه بود که حماس متوجّه شده بود و عملیات پیشگیرانه انجام داد و اسم این عملیات پیشگیرانه شد طوفان الاقصی.

در طرح حمله به غزّه و کرانة باختری اسرائیل تنها نبود؛ بلکه طرّاح بزرگ آن، «آمریکا» بود. اسرائیل، «عربستان»، «اردن»، «مصر» و «انگلیس» قرار بود در این یورش همراه باشند – حضور «ترکیه» برای من مشکوک و ثابت نشده است- .

هدف این کشورها این بود که در یک حملة برق‌آسا اوّل به غزّه بروند و بعد به کرانة غربی، گروه‌های مسلّح را خلع سلاح کنند. وقتی که حلع سلاح شوند می‌توانی همه کاری بکنی و هر بلایی سر آنها بیاوری، می‌توانی آنها را کوچ بدهی، قتل عام کنی، ترانسفر کنی به صحرای «نقب»، صحرای «سینا». لذا طرح این بود که ساکنان کرانة غربی را به اردن بفرستند و کسانی که در غزّه هم‌مرز صحرای سینا و «رفح» هستند، به صحرای رفح بفرستند و سر ریز این آوارگان را به استان «الانبار عراق» روانه کنند که این کار بسیار خطرناک است.

اقلیم «شمال عراق (کردستان)» سنّی است، مسعود بازانی و پدرش که از اوّلش سنّی بودند. محمّد حلبوسی، رئیس پارلمان فعلی عراق، با اسرائیل و آمریکا و «فرانسه» داد و ستد کرده که شما به من کمک کنید و من برای شما اقلیم سنّی را تشکیل می‌دهم. بخشی از جلسات محرمانة اینها افشا شده است، هرچند که خودش منکر شده است و می‌گوید: من بر اساس قانون اساسی عراق با اینها تعامل دیپلماتیک می‌کنم؛ در حالی‌که صحبت از ایجاد اقلیم هم کرده است.

استان الانبار، زادگاه «داعش» است، اکثر فرماندهان داعشی از استان الانبار برخاسته‌اند. به این موضوع دقّت کنید.

بنابراین داشتند تلاش می‌کردند الانبار تبدیل به اقلیم سنّی‌نشین شود که سر ریز کسانی که از غزّه و کرانة غربی رانده شده‌اند که روی هم نزدیک به سه یا چهار میلیون می‌شوند را در آنجا جای بدهند. این افراد در طول دراز مدّت در این مناطق ذوب بشوند و دیگر حقّ بازگشت به فلسطین را نداشته باشند؛ همان بلایی که در نکبت در «لبنان» برای فلسطینان اردوگاه زدند و فلسطینی‌ها دیگر نتوانستند به کشور خود بازگردند؛ همچنین در «سوریه» و اردن نیز برای فلسطینیان اردو زدند و آنها را ماندگار کردند.

یاسر عرفات قرارداد «اسلو» را با صهیونیست‌ها امضا کرد، بعد هم توسط آنها مسموم و کشته شد. یکی از بندهای این قرارداد حقّ العودة است یا حقّ بازگشت. اسرائیل نه‌تنها به این بند قرارداد عمل نکرد بلکه بر اثر عملیات مقاومت اسلامی، رانده‌شدگان بیشتری را راهی کشورها و جاهای مختلف می‌کرد.

بنابراین حملة اسرائیل لو رفته بود و حماس از تمام جزئیات این عملیات و کشورهای دخیل در آن آگاه بود، من نمی‌دانم این اطّلاعات بسیار دقیق و ارزشمند را از کجا به دست آورده که چنین عملیات کمرشکنی که در تاریخ جنگ‌های رژیم صهیونیستی با اعراب سابقه نداشته است را انجام داده. این عملیات به نحوی بود ۵ – ۶ نخست‌وزیر و صدراعظم به تل‌آویو آمدند تا ببینند که چه اتّفاقی افتاده است.

بروید جنگ‌ها را در تاریخ بررسی کنید، ببینید کی سابقه داشته که آمریکا اوّل وزیر امور خارجه‌اش را به سرزمین اشغالی بفرستد و بگوید: من فقط وزیر امور خارجه نیستم، من یک یهودی هستم؛ بعد رئیس جمهورش به دیدار نتانیاهو بیاید.

این پل هوایی ارسال سلاح‌های نظامی، پیشرفته‌ترین بمب‌ها، مرگ‌آورترین بمب‌هایی که در خود آمریکا هنوز تست نشده‌اند و در حال حاضر در غزّه دارند تست می‌کنند. بمب‌های خلأساز یا سنگرشکن تا عمق سی، چهل کیلومتری زمین فرومی‌روند برای کشف و انهدام تونل‌های زیرمینی توسط اسرائیل مورد استفاده قرار می‌گیرند.

در غزّه چه می‌گذرد؟

حتماً شما عزیزان در اخبار شنیده‌اید که چه خبر است امّا من مرور کوتاهی بر یک سری نکات انجام می‌دهم و به وضعیت عملیات زمینی می‌پردازم. در واقع سرنوشت تمام عملیات طوفان الاقصی، بازتابش، عکس‌العمل رژیم و این همه آمد و شد به منطقه، اجلاس‌ها و مشاوره‌ها بستگی به این عملیات زمینی دارد. در غزّه چه می‌گذرد؟ این خیلی مسئلة مهمّی است.

عملیات از چهار جبهه شروع شد:

– جبهة اوّل، دریایی: قوّاص‌ها یا مردان قورباغه‌ای از داخل مرز آبی غزّه وارد مرزهای آبی شهرک‌های صهیونیست‌نشین شدند. اطراف غزّه که به آن «غلاف غزّه» می‌گویند، بیست و پنج شهرک وجود دارد که به آنها «کیپوتص» می‌گویند. ساکنان این شهرک‌ها اغلب افراد مسلّح و امنیتی هستند که بتوانند هرگونه تحرّکات نظامی اطراف غزّه، توسط حماس، مقاومت اسلامی، «جهاد»، «عواید المصطفی» و… را مهار کنند؛ لذا خشن‌ترین و آموزش‌دیده‌ترین افراد در این کیپوتص‌ها زندگی می‌کنند. پس در مرحلة اوّل، عملیات از دریا شروع می‌شود.

– جبهة دوم: همزمان با عملیات دریایی، عملیات هوایی شروع شد. حدود هزار چترباز با سیستم پاراگلایدر، از داخل غزّه با عبور از دیواری که با موانع بسیار پیشرفته مجهّز است مثل دوربین مداربسته که به آن سیستم HR می‌گویند، برق ولتاژ بالا و…، وارد مناطق شهرک‌نشین می‌شوند.

– جبهة سوم، جبهة زمینی است؛ خط شکن‌هایی که اصل عملیات را مدیریت می‌کنند. این افراد دیوارها را شکستند و فنس و سیم خاردارهایی که مجهّز به تجهیزات الکترونیکی، برق ولتاژ بالا، حسگرهای حسّاس، هوش مصنوعی و… بود را درنوردیدند. سؤال این است که چطور این حسگرهای حسّاس از کار افتادند تا نیروهای زمینی بتوانند سیم خاردارها را پاره کنند و به داخل شهرک‌ها نفوذ کنند؟ چه فناوری و تکنولوژی‌ای استفاده شده بود که بر فناوری رژیم صهیونیستی برتری داشته است؟ اینها چیزهایی است که می‌گویم بعداً آشکار می‌شود و اسرار این عملیات کمرشکن بعداً مکشوف خواهد شد.

– جبهة چهارم، طبق بیان اعضای حماس و دیگر حاضران در عملیات، دیوار سیمانی که روی زمین ۸ متر ارتفاع دارد، ۱۳ مترش زیر زمین است. ما دو غزّه داریم، یکی غزّة روی زمین است که مردم در آن قتل عام می‌شوند و یک غزّه هم غزّة زیرزمین است، غزّة اصلی است و با رژیم صهیونیستی درگیر. ۵۰۰ کیلومتر شبکة جنگلی از ارتباطات تونلی. بعضی از تونل‌ها که تونل نقل و انتقال یک لایه است، بعضی از تونل‌ها دو طبقه است و بعضی سه طبقه. نتانیاهو زمانی گفته بود که: من با کدام غزّة می‌جنگم؟ باید با اشباح بجنگم.

همان تجربه‌ای که شهید عماد مغنیه و شهید سلیمانی آن را به اعضای جهاد اسلامی و مقاومت آموزش دادند.

پس از نیروهای فلسطینی از چهار جبهه جنگیدند و وارد مناطق شهرک‌نشین شدند. باز اینجا یک سؤال فنّی مهم مطرح می‌شود و به مبارزان نیرو و انگیزه می‌دهد این است که شب عملیات طوفان الاقصی، «موساد» کجا بود؟ «شاباک» کجا بود؟ «شین بت» کجا بود؟ «استخبارات نظامی» و نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی کجا بودند؟ اینها همه سازمان‌های جهنّمی‌ای هستند که میزان زیادی به ما آسیب زدند. موساد به مجموعة «تسا»ی ما در «کرج» و مجموعة «نطنز کرج» حمله کرد، با پیچیدگی بسیار زیادی شهید فخری‌زاده را به شهادت رساند. اینها همه کار موساد بود. چطور در طول دو سالی که نیروهای فلسطینی برای این عملیات تمرین می‌کردند، موساد، شین بت، جاسوس‌هایی که اسرائیل در غزّه دارد متوجّه نشدند. پاراگلایدرها و غوّاص‌ها کجا تمرین می‌کردند که با این حجم از دقّت و هماهنگی و استفاده از اصل غافلگیری عملیاتشان به نتیجه رسید؟ تفوّق همه جانبة نیروهای فلسطینی بر رژیم صهیونیستی در این عملیات کاملاً مشهود بود.

آن شب، جشن «کیپور» در منطقه‌ای از جنگل در حال برگزاری بود که حدود ۵ هزار نفر در حال رقص و پایکوبی و… بودند. این یک هدف نیروهای فلسطین بود. یک هدف هم پادگان‌های نظامی تا بن دندان مسلّح بودند که از بیست و پنج شهرک صهیونیست‌ها محافظت می‌کردند. اینها جای سؤال است که در آن شب دیده‌بان‌های اسرائیلی چه شدند؟ مرکابه‌های آنان چه شدند؟ سلاح‌های پیشرفتة اسرائیل چه شد؟ برجک‌های هشت تا ده متری که حرکت کوچک‌ترین جنبنده‌ای را رصد می‌کردند و عکس‌العمل نشان می‌دادند، چطور از کار افتاده بودند؟ چطور اسرائیلی‌ها این همه کشته داشتند؟ به روایتی آن شب ۲۵۰۰ اسرائیلی کشته شدند. فقط ۵۰ نفر از ژنرال‌ها و افسران ارشد نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی در دست حماس هستند که گویا فرماندة ارشد رژیم صهیونیستی در غزّه که غلاف غزّه را مدیریت می‌کرده، در چنگ حماس است. این اسیران، صیدهای ثمین هستند که نگه داشته شده‌اند برای مبادله با هفت، هشت هزار اسیر فلسطینی که در سیه‌چاله‌های رژیم زندانی هستند.

پس در این عملیات هم دیوار امنیتی، هم دیوار حفاظتی فیزیکی و هم دیوار نظامی رژیم صهیونیستی ریزش کرده است. دو ریزش دیگر هم داریم. الآن هیبت رژیم صهیونیست، بافت حاکمیت، مدیریت حاکمیت، رهبری این بحران کجاست؟ چه کسی باید جواب بدهد و پاسخگو باشد؟ انگشت سبّابه در اوّلین حرکت رفت به سمت نتانیاهو که تو خائن، دروغگو و بی‌عرضه هستی. تو برای حفظ اکثریت تو در پارلمان و کنیسه با این وزرای افراطی، پرخارشگر و بدنام ائتلاف کردی که در تاریخ کابینه‌ها و تاریخ سیاسی رژیم چنین کابینة افراطی و بدنامی را تجربه نکرده بود.

مطلب بعد، ریزش اعتماد جامعة صهیونیستی است. بر اساس مطالبی که در مورد طرح اصلاح قضایی نتانیاهو عرض کردم، گسل ژله‌ای به وجود آمده بود و مردم به دو حزب موافق و مخالف تقسیم شده بودند، امّا این طوفان الاقصی آمد و ضربة نهایی را زد و این آشفتگی، سراسیمگی، بی‌نظمی، افسارگسیختگی و دیوار بی‌اعتمادی بالاتر رفت. الآن مسئولان امنیتی باید پاسخگو باشند، در بعد نظامی مردم می‌پرسند جنگجویان ما کجا رفتند و هم در بعد مدیریت حاکمیتی و مدیریت سیاسی هم رخنه‌هایی ایجاد شد.

چرا رژیم اصرار دارد که جنگ زمینی انجام دهد؟

این جنگ، جنگ وجودی است. همة شما علاقه‌مند به فلسطین و قوم یهود و مطالعة دربارة گذشته و آیندة اینها هستید؛ آیا این جنگ، جنگ مرز است؟ جنگی است که فلسطینیان می‌خواهند مرز غزّه را جا به جا کنند؟

خیر، این جنگ، جنگ حدود و مرز نیست، جنگ وجود است، فلسطین به اسرائیل می‌گوید: تو نباید باشی. نتانیاهو می‌گوید: طبق آیات یوشع نبی(ع)، من در برخورد با امالیق باید چه کنم؟ این آیات می‌گوید: زن‌هایشان را بکشید، پیرمردهایشان را بکشید، جوانانشان را بکشید، شیرخوارانشان را هم بکشید، حتّی به حیوانات و چارپایانشان هم رحم نکنید.

دقیقاً در این دوره، نتانیاهو دارد همین توصیه‌ها را در غزّه اجرا می‌کند؛ نه مسجد، نه بیمارستان، نه محراب، نه نانوایی… نه آب، نه غذا، نه سوخت، نه امدادرسانی و نه آتش‌بس؛ بلکه همة فلسطینیان باید نابود شوند.

رئیس جمهور رژیم صهیونیستی اسحاق هرتزوگ، اعلام کرد و گفت: این فلسطینیان همه حیوانات شبه انسان هستند و باید همه‌یشان قتل عام شوند. دقیقاً همانطور که می‌بینید، این بمباران‌ها به هیچ کس رحم نمی‌کند.

گوترش، رئیس «سازمان ملل» گفت: دیگر هیچ‌جای غزّه، جای امنی نیست و همه دارند کشته می‌شوند.

چرا؟ طبق وصیت یوشع بن نون(ع) در برخورد با امالیق. بنابراین بحث وجودی است، یا من باید باشم یا تو باشی.

ما معتقدیم که رژیم صهیونیستی، یک غدّة سرطانی است. بحث یهودی‌های اصیل و باستان یک چیز است و این رژیم جعلی آپارتاید فاشیست چیز دیگری است.

پس در این جنگ وجودی آنها به دنبال تقویت نژادپرستی هستند و معتقدند که ما شعب الله المختار هستیم و دیگران حشرات و حیوانات هستند.

بحث دیگر هدف خلع سلاح مقاومت است که عرض کردم که مقدّمة کوچ اینان است.

بحث بعدی، انتقام از مقاومت است به دلیل شکست‌های پی دی پی و متداول که در سال‌های اخیر تجربه کرده‌اند.

بحث دیگر، آزادی اسراست. الآن اسرا چند دسته هستند؛ اسرای اصلی که صید گران‌بها هستند شامل ژنرال‌ها و نظامیان است؛ اسرای طبقة دوم، صهیونیست‌های شهرک‌نشین هستند که در درگیری‌ها یکسری از آنها کشته و یکسری از آنها هم اسیر شدند. نیروهای فلسطین حتّی کشته‌های اسرائیلی را به داخل غزّه بردند که بعداً آنها را مبادله کنند. دستة دیگری از اسرا هستند که به آنها «میهمان» می‌گویند.  در شب عملیات طوفان الاقصی که عید کیپور صهیونیست‌ها بود، دو تابعیتی‌ها بودند؛ مثلاً طرف یهودی است و تابعیت انگلیس دارد یا یهودی دیگری که تابعیت فرانسه دارد. حماس با اینها کاری ندارد و می‌تواند آنها را آزاد کند، امّا خب این کار باید بر طبق اصول و قانونی انجام شود و در مقابل آزادسازی اینها حدّاقل قدری دارو، سوخت و غذا وارد غزّه شود.

مسئلة دیگر این است که نتانیاهو نیاز به این عملیات دارد. او تلاش کرد فشار روی کابینه‌اش از طرف خانواده‌های کشته شدگان و اسرا کم شود.

مسئلة دیگر، بحث حیثیت است. نتانیاهو باید کاری کند که اعادة حیثیت شود؛ بنابراین تهدید غزّه به عنوان کانون خطر، مقرّ و پایگاه استقرار نیروی مقاومت اسلامی، حماس و… باید از بین برود.

مسئلة دیگر که مهم‌تر از حیثیت منطقه‌ای است، مسئلة پرستیژ بین‌المللی رژیم صهیونیستی است. در جهان گفته می‌شود که این اسرائیل که دارد دنیا را اداره می‌کند! از یک گروه نظامی کوچک که پانزده سال در محاصره بوده است، ضربة دردناکی خورده است که حدّاقل حالا حالاها جبران نخواهد شد!

مسئلة بعدی کسب اعتماد، رضایت‌مندی و شکاف اعتمادی است که کلّ جامعة صهیونیستی درگیر آن شده است و مسئلة بعد ایجاد موازنة امنیتی بین رژیم صهیونیستی و مقاومت و جهاد اسلامی فلسطینی است.

این گروه‌ها می‌خواستند وارد غزّه شوند که شدند، حالا چه تهدیدهایی سر راه نیروهای رژیم صهیونیستی است؟

  1. جنگ بسیار پیچیدة چریکی شهری؛ می‌دانید که غزّه شهری است پر از کوچه و پس‌کوچه؛ شهری با مهندسی منظّمی نیست. عرض کردم که غزّه جنگلی از تونل‌های زیرزمینی است و نتانیاهو می‌ترسد که جنگ وارد کوچه پس کوچه‌های شهر شود و نیروهای مقاومت و جهاد اسلامی و حماس و… سر از خاک دربیاورند.
  2. مسئلة دوم، افزایش فشار جهانی است. هرچه این جنگ و درگیری طولانی‌تر بشود، از قلب خود آمریکا، «واشنگتن» تا «لندن»، «پاریس»، «آمریکای لاتین»، «اسپانیا»، «ایتالیا» و… با وجود همة تهدیدهایی که صورت گرفته، تظاهرات چندصد هزار نفری که در طول تاریخ سابقه نداشته است،‌ برپا شده و می‌شود. در کنار اینها در برخی از کشورها سفرای رژیم صهیونیستی احضار شدند و در برخی از کشورها سفرا اخراج شدند. اینها باعث انزوای منطقه‌ای رژیم صهیونیستی خواهد شد.

حالا تصوّر کنیم که نیروهای رژیم صهیونیستی وارد غزّة شدند و جنگ‌ها به داخل کوچه‌ها رسید. اینها چطور می‌خواهند جنگ را مدیریت کنند؟

بحث دیگر این است که اگر نیروهای رژیم بخواهند حماس و دیگر نیروهای فلسطینی را خلع سلاح کنند، باید کلّ غزّه را اشغال کنند. در زمان آرین شارون، نیروهای فلسطینی در پایین‌ترین حدّ اقتدار و حدّاقل امکانات بودند. امروز این نیروها در تونل‌های زیرزمینی خود امکانات پیشرفتة سایبری و الکترونیکی دارند و می‌توانند زیر زمین موشک و پهباد بسازند. از لحاظ آذوقه‌ای هم با توجّه به ذخایرشان می‌توانند تا شش ماه در محاصره کامل زندگی کنند؛ امّا آیا رژیم صهیونیستی می‌تواند تا شش ماه اعضا و شهرک‌نشینان خود را در پناهگاه نگه دارد؟

همچین چیزی امکان ندارد. طولانی‌ترین جنگی که در تاریخ جنگ‌های بین رژیم صهیونیستی و اعراب هست، جنگی است که پنجاه و یک روز طول کشیده است که در نهایت خود صهیونیست‌ها، پرچم‌های سفید را بالا بردند. بنابراین ابتکار عمل و اصل غافلگیری در دست مقاومت است؛ مقاومتی که در عملیات آفندی، اصل غافلگیری را رعایت کرد و توانست چنین ضربه‌ای بزند، قطعاً در عملیات پدافندی، چون مهاجم است و کوچه پس‌کوچه‌های غزّه را می‌شناسد و پیچیدگی‌های غزّة زیرزمین را می‌داند، قطعاً آسیب بیشتری خواهند زد. در نتیجه رژیم صهیونیستی در این زمان کشته‌های بیشتری خواهد داشت و اسرای بیشتری خواهد داد.

حالا نقاط قوّت کدامند؟

نتانیاهو دنبال چیست؟ می‌گوید استفاده از پهباد و جمع‌آوری اطّلاعات غیرانسانی. این نقطه قوّت رژیم صهیونیستی است. این را ما هم قبول داریم.

استفاده از تکنولوژی برتر در ارتش اسرائیل، ارتشی تا بن دندان مسلّح، آن هم با مدرن‌ترین تجهیزات جنگی از دیگر نقاط برتر رژیم صهیونیستی است که حماس چنین چیزی ندارد. پشتیبانی آتش‌تهیّة سنگین هوایی که داریم می‌بینیم و توپخانة دور برد.

بحث دیگر استفاده از ظرفیت چند برابری نبرد ۲۰۱۴م. که پنجاه و یک روز طول کشید و استفاده از دارایی‌های انسانی و جاسوس‌هایی که در غزّه هستند و گراهای محلّ استقرار، تونل‌ها و منافذ شلّیک موشک‌ها را به صهیونیست‌ها می‌دهند.

سؤال آخر این است که نتیجة جنگ چه می‌شود؟ آیا گسترش می‌یابد و فراگیر می‌شود؟ تکلیف خاورمیانه چه خواهد شد؟ آیا ایران دخالت خواهد کرد؟ آیا آمریکا برای جلوگیری از سقوط زمین‌خوردة رژیم صهیونیستی، کاری از دستش برمی‌آید؟

حالا این بمباران‌ها ادامه دارد و چیزی است که وجدان جهانی را بیدار کرده و باعث برپایی تظاهرات در سرتاسر جهان شده است، این را باید چه کار کنیم؟

سخنرانی سیّدحسن نصرالله، در واقع ابهام هوشمندانه بود؛ یعنی هم همه چیز را گفت و هم هیچ چیز نگفت. همه منتظر بودند سیّدحسن نصرالله بیاید و بگوید ما از امشب کار را شروع می‌کنیم و حملة فراگیر می‌کنیم، «حیفا» و تل‌آویو را می‌زنیم، مخازن آب را نابود می‌کنیم، تأسیسات هسته‌ای را می‌زنیم. تصوّر همه این بود، در صورتی که سیّد گفت: ما باید به صورت نقطه نقطه جلو برویم که حدّاقل تلفات را بدهیم و حدّاکثر خسارت را به دشمن بزنیم؛ لذا با همین تحرّکاتی که حرب‌الله تا الآن انجام داده و حدود پنجاه شهید داده است، با رژیم درگیر است، آن هم درگیری جدّی ولی نه درگیری فراگیر، درگیری در نوار مرزی جنوب لبنان و فلسطین شمالی، منطقة «الجلیله».

رژیم صهیونیستی ۲۵ شهرک‌نشین را از شمال تخلیه کردند و همان‌طور که عرض کردم ۲۵ شهرک‌نشین را هم در غلاف غزّه؛ یعنی الآن حدود بیش از میلیون آوارة صهیونیست روی دست رژیم مانده است. آیا رژیم می‌تواند برای اینها پناهگاه تهیّه کند؟ مگر ظرفیت پناهگاه‌هایشان چقدر است؟

ما چند خطّ قرمز را تعریف کردیم، هم از زبان رهبری، هم از زبان مسئولان نظامیمان و هم از زبان مسئولان سیاسیمان که اگر آمریکا دخالت کند – حالا یک دفعه مشورت است، یک دفعه کمک است و یک بار دخالت است – ؛ همان‌طور که ما را متّهم کردند. حضرت آقا فرمودند: ما دخالت نداشتیم امّا حمایت می‌کنیم. من پیشانی و بازوی این مقاومیان را می‌بوسم. این صحبت رهبر انقلاب بود؛ امّا سیّدحسن گفت: ما هم خبر نداشتیم. اسرائیلی‌ها می‌گویند که: ما حرف‌های سیّدحسن را بیشتر از حرف‌های مسئولان خودمان قبول داریم چون سیّدحسن دروغ نمی‌گوید. بنابراین ببینید که میزان سرّی و مخفی بودن این عملیات، ۱۰۰% بوده است؛ حتّی برخی از مسئولان سیاسی حماس هم خبر نداشتند؛ چون می‌ترسند در مثلاً تماس تلفنی‌ای یا پیامکی این تصمیم لو برود؛ لذا الحمدلله این عملیات به تمام اهداف خود رسید.

جهبه‌هایی که می‌شنویم مثل «انصارالله یمن» که موشک شلّیک می‌کنند که توسط ناوچه‌های آمریکایی یا عربستان به عنوان تجاوز به حریم هوایی ما، رهگیری می‌شود، در واقع نوعی تست است و آتش‌تهیّه، آتش اصلی نیست. از عراق، «حشدالشّعبی» به بندر استراتژیک «ایلات» شلّیک شده است. اینها نوعی هشدار هستند که اگر رژیم به این کشتارها ادامه دهد یا بخواهد غزّه را کامل تصرّف کند یا حماس را نابود کند، ما ورود می‌کنیم و کسی نمی‌تواند جلوی ما را بگیرد. از داخل «جولان سوریه» به داخل «جولان اشغالی» شلّیک شده و حزب‌الله هم که الآن درگیر است.

بنابراین آمریکایی‌ها به شدّت هراسناک هستند که جنگ منطقه‌ای نشود، چون خودش الآن در «اوکراین» درگیر جنگ است، جنگ اقتصادی با «چین» در اوج خود به سر می‌برد و تنش سیاسی در منطقة «پاسیفیک» شروع شده، در داخل خود آمریکا ترامپ در حال محاکمه شدن است و کمیتة مرکزی «حزب دموکرات آمریکا» در تردید است که بایدن را دوباره کاندید کند یا فرد دیگری را جایگزین او کند؛ حتّی «کمیتة مشترک حزب دموکرات و حزب جمهوری‌خواه» در «کنگرة آمریکا» در حال مذاکره هستند که نه بایدن نادان بیاید که با سایة خودش دست می‌دهد و نه ترامپ که درگیر ۳۷ پروندة فساد مالی و اخلاقی است. بنابراین چنین وضع آشفته‌ای هم در آمریکا هست. در این وضع است که بلینکین می‌آید تل‌آویو و با زبان بی‌زبانی به نتانیاهو می‌گوید: تاریخ مصرفت تمام شده، تلاش خودت را کردی و الآن هم سربازهایت داخل غزّه تار و مار می‌شوند، بهتر است که بهانة بحث تبادل اسرا آتش‌بس موقّت را اعلام کنیم، بگذاریم قدری دارو، غذا و سوخت وارد غزّه شود تا بتوانیم موج تبادل اسرا را با فلسطین آغاز کنیم و آبرومندانه جنگ را جمع کنیم.

انتهای این مسیر چه می‌شود؟

می‌شود پیروزی حماس که نتانیاهو نه توانست عزّه را تصرّف کند و نه حماس را از بین ببرد؛ لذا رهبر انقلاب با قاطعیت فرمود: آینده از آن فلسطین است.

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

همچنین ببینید

انتظار؛ غفلت نويسندگان جوان‏

به مناسبت روز ادبیات کودک و نوجوان«محمود حكيمى» از پيشكسوتان ادبيات دينى و داراى كارنامه اى بيش از 140 عنوان كتاب در كمتر از 40 سال فعّاليت ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *