همه موجودات در سیر و حرکت خود به نقطهای خواهند رسید که در آن نقطه خاتمه یافته و در آن ساکن گشته و استقرار مییابند. از نظر قرآن کریم، مرگ هر چیزی هنگامی است که «اجل» آن شئ فرا برسد و همه موجودات ـ چه انسان و چه غیر انسان دارای چنین اجلی هستند. چنانکه قرآن میفرماید: «و در صور دمیده میشود و تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند، میمیرند؛ مگر کسانی که خدا بخواهد».۱ این آیه ابتدا میفرماید: «تمام آنها که در زمین و آسمان هستند، میمیرند که شامل تمام ملائکه نیز میشود.»
همه موجودات در سیر و حرکت خود به نقطهای خواهند رسید که در آن نقطه خاتمه یافته و در آن ساکن گشته و استقرار مییابند. از نظر قرآن کریم، مرگ هر چیزی هنگامی است که «اجل» آن شئ فرا برسد و همه موجودات ـ چه انسان و چه غیر انسان دارای چنین اجلی هستند.
چنانکه قرآن میفرماید: «و در صور دمیده میشود و تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند، میمیرند؛ مگر کسانی که خدا بخواهد».۱ این آیه ابتدا میفرماید: «تمام آنها که در زمین و آسمان هستند، میمیرند که شامل تمام ملائکه نیز میشود.»
سپس برخی از انان را استثنا میکند:
این نقطه استقرار و ثبات بنا بر گفته قرآن، نزد خداوند است. «أَجَلاً وَأَجَلٌ مُّسمًّی عِندَهُ»۲ و آنچه نزد خداوند است، باقی میباشد. (و وَمَا عِندَ اللّهِ بَاقٍ)۳ از این رو، وقتی موجودات به پیشگاه خداوند رسیدند و در نزد او حاضر گشتند، دارای حیاتی ابدی و جاویدان میگردند. همه موجودات ـ چه انسان و چه غیر انسان ـ صیرورت و شدنِ آنان به سوی خداوند است و عاقبت به سوی او برگشته و در پیشگاه او حاضر و محشور میگردند. این بازگشت همگانی به سوی خداوند، همان «مرگ» است. پس میتوان چنین نتیجه گرفت که همه موجودات از جمله فرشتگان، این چنین «مردنی» خواهند داشت.در قرآن کریم از منشأ چنین رخدادی به «نفخ صور»۴ تعبیر شده است و دمیدنی که در صور انجام میگیرد هم منشأ میراندن و هم منشأ زنده گردانیدن و برانگیختن و حشر و برپایی قیامت است. نیز از این حادثه به «صیحه»، ۵ «زجره»۶ (صیحه)، «صاخه»۷ (صیحه شدید) و «فَإِذَا نُقِرَ فِی النَّاقُورِ»۸ (دمیدن در چیزی که صدا از آن خارج میشود) تعبیر گشته است.
وقتی زمان نفخه اوّل میشود، اسرافیل در صور میدمد و تمام موجودات دارای روح میمیرند؛ مگر اسرافیل که بعد از آن به امر خدا اسرافیل نیز میمیرد.۱۳ از بعضی آیات، از جمله آیه «کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ»۱۴ که به طور کلّی میفرماید، هر چیزی هلاک میشود و میمیرد؛ مگر وجه خداوند تعالی، به خوبی استفاده میشود که این گروه باقیمانده نیز سرانجام میمیرند.
پس، از این آیه فهمیده میشود که عدّهای از موجودات در نفخه اوّل نمیمیرند. در اینکه اینها چه کسانی هستند؟ در میان مفسّران اختلاف است.
گروهی معتقدند که آنها جمعی از فرشتگان بزرگ خدا، همچون جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و عزرائیلند. در روایتی است که وقتی رسول الله(ص) این آیه را تلاوت کردند، مردم پرسیدند چه کسانی استثنا شدهاند؟ حضرت فرمود: «جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و ملک الموت و وقتی خلایق قبض روح شدند، آنها نیز به فرمان خدا به ترتیب میمیرند.»۱۰ روایت دیگری حاملان عرش خدا را نیز بر این ملائک افزودهاند.۱۱
از بعضی آیات، از جمله آیه «کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ»۱۴ که به طور کلّی میفرماید هر چیزی هلاک میشود و میمیرد؛ مگر وجه خداوند تعالی، به خوبی استفاده میشود که این گروه باقیمانده نیز سرانجام میمیرند، به گونهای که در سرتاسر عالم هستی موجودی زنده نخواهد بود، جز خداوند متعال. بنابراین، فرشتگان دارای عمر بسیار طولانی هستند؛ امّا آنان نیز روزی خواهند مرد.
جزئیّات مرگ فرشتگان به زبان امام سجّاد(ع)
در مورد نفخ صور و مردن همه عالمیان از امام سجّاد(ع) پرسش شده بود که ایشان ضمن یک حدیث طولانی مراحل دمیده شدن در صور را توضیح میدهند و در مورد مرگ فرشتگان هم جزئیّاتی بیان میدارند، به این مضمون:«تمام اهل زمین میمیرند؛ به طوری که یک تن در روی زمین باقی نمیماند و اهل آسمان میمیرند؛ حتّی یک نفر از آنها باقی نمیماند؛ مگر ملکالموت و حَمَله عرش، جبرائیل و میکائیل.»
سپس حضرت فرمود:
«در این حال ملک الموت میآید تا در نزد پروردگار عزّوجلّ حضور پیدا نموده، میایستد و به او گفته میشود؛ در حالی که خدا داناتر است، که باقی مانده است؟»
ملک الموت میگوید: «ای پروردگار من! هیچ کس باقی نمانده است؛ مگر ملک الموت و حمله عرش و جبرئیل و میکائیل.»
به او گفته میشود که: «به جبرئیل و میکائیل هم بگو بمیرند.»
فرشتگان در این حال میگویند: «ای پروردگار! اینان دو رسول تو و دو امین تو هستند.»
خداوند میفرماید: «من حکم مُردن را بر هر که دارای نفس باشد که زنده و دارای روح است نوشتهام.»
ملک الموت پس از انجام مأموریّت خود میآید تا در نزد پروردگار خود حضور یافته و میایستد.
به او گفته میشود ـ در حالی که خدا داناتر است ـ: که باقی مانده است؟
ملک الموت میگوید: ای پروردگار من! باقی نمانده است؛ مگر ملک الموت و حمله عرش.
خداوند میفرماید: «بگو حمله عرش نیز بمیرند.»
در این حال ملک الموت با حالت اندوه و غصّه میآید و در حالی که سر خود را پایین انداخته و چشمان خود را بر نمیگرداند، در نزد خدا حضور مییابد.
به او گفته میشود: «که باقی مانده است؟»
میگوید: ای پروردگار من! غیر از ملک الموت کسی باقی نمانده است!
به او گفته میشود: بمیر ای ملک الموت! پس میمیرد.
در این حال خداوند زمین را به دست قدرت خود میگیرد و آسمانها را به دست قدرت خود میگیرد و میگوید:
«أَینَ الَّذِینَ کانُوا یدْعُونَ مَعِی شَرِیکا؟ أَینَ الَّذِینَ کانُوا یجْعَلُونَ مَعِی إلَهًا ءَاخَرَ؟؛ ۱۵
کجا هستند آن کسانی که با من در کارهای من شریک میپنداشتند؟ کجا هستند آن کسانی که با من خدای دیگری قرار میدادند؟»
۶۷. سوره عبس، آیات ۳۳ و ۳۴
۸. سوره مدثّر، آیات۸ ـ ۱۰.
۹. سوره زمر، آیه ۶۸، «…و نفخ فی الصور فصعق من فی السموات و من فی الارض الا من شاءالله».
۱۰. بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۱۸۴.
۱۱. همان، ج ۶، ص ۳۲۹ .
۱۲. همان.
۱۳. همان، ص ۳۲۴.
۱۴. سوره قصص، ۸۸.
۱۵. «کافی» طبع حروفی، ج ۳، کتاب جنائز، ص ۲۵۶ و ۲۵۷؛ و طبع سنگی ج ۱، صص ۷۰ و ۷۱.
منبع: تبیان