رفتار عادل تئودور خورى، یادآور سخن بسیارى مسیحیان عرب است که خود را داراى دین مسیحى و فرهنگ اسلامى مىدانند. کارى که این کشیش مىکند، مراجعه به متن اسلامى است و کارى به روزگار کنونى ندارد که گروهى دین را ابزار خشونت و نفرت قرار دادهاند.
عادل تئودور خورى، استاد دانشگاههاى بزرگ اروپا، کشیش کاتولیک لبنانى، از برجستهترین پژوهشگران علوم ادیان مقایسهاى و از فعالان گفتوگو میان اسلام و مسیحیت است. وى در سال ۱۹۳۰ در جنوب لبنان زاده شد. رشته فلسفه و الهیات را در دانشکده قدیس پولس آغاز کرد. دکتراى دولت در ادبیات را از دانشگاه لیون فرانسه دریافت کرد از سال ۱۹۷۰ مدیر دانشکده علوم ادیان در دانشگاه مانستر آلمان است.
از وى تاکنون بیش از ۶۰ جلد کتاب منتشر شده است. و مهمترین کار وى، ترجمه قرآن کریم به زبان آلمانىاست که امروزه، ترجمه برگزیده آلمانى زبانهاى مسلمان، مسیحیان و پژوهشگران است. وى در این ترجمه، به مهمترین تفسیرهاى مذاهب مختلف اسلامى، در طول تاریخ توجه داشته است. کتاب معانى قرآن او نیز در دوازده جلد به آلمانى منتشر شد. وى به تازگى کتاب تحلیل موضوعات قرآن را به زبان آلمانى، در بیش از هفت صد صفحه منتشر کرده که در آن شرح و توضیح آسان فهم و بى طرفانهاى از اسلام و مفاهیم آن آمده است.
امروزه بسیارى از آلمانىها و عموم اروپاییان براى آشنایى با اسلام و ژرف نگرى در ابعاد فکرى آن، کتابهاى او را انتخاب مىکنند. جالب اینکه بسیارى از خوانندگان اروپایى که آشنایى پیشین با او ندارند، در نگاه نخست او را در سیماى مبلغ و مبشراسلام مىبینند.اگر چه وى بر خلاف ادعاى برخى، از موضع تبلیغ به معرفى اسلام نمى پردازد و براى اسلام بازارگرمى نمىکند و به ایمان دینىاش پاىبند است؛ اما کارى که وى مىکند این است که بر اساس آنچه خود مسلمانان عرضه کردهاند، به معرفى اسلام مىپردازد؛ نه بیش از آن. این کشیش لبنانى کاتولیک، در بسیارى موارد، بار ابطال اتهامات واهى علیه اسلام و پاسخ گویى به اشکالات را بر دوش کشیده است.
رفتار عادل تئودور خورى، یادآور سخن بسیارى مسیحیان عرب است که خود را داراى دین مسیحى و فرهنگ اسلامى مىدانند. کارى که این کشیش مىکند، مراجعه به متن اسلامى است و کارى به روزگار کنونى ندارد که گروهى دین را ابزار خشونت و نفرت قرار دادهاند. وى مىگوید اگر دین به صلح دعوت مىکند، ما باید آن را با توجه به قرائن تاریخىاش بفهمیم.
در میان مسیحیان، هم بودهاند ستیزه جویانى که به روح مسیحیت توجه نداشتهاند، چنان که اکنون مسلمانانى را مىیابیم که برخى آیات قرآن را دستاویز خود قرار مىدهند؛ بى آنکه به اسباب نزول توجه داشته باشند. عادل تئودور خورى به نقد رویکرد مشابه در یهودیت هم مىپردازد و مىگوید: برخى آیات در عهد قدیم وجود دارد که از خشونت سخن مىگوید و یهودیان راستگراى افراطى، اکنون مىخواهند آن را مو به مو، بر زمان ما تطبیق و اجرا کنند. این کار خطاست و هر گونه خشونتورزى بر مبناى دین نامقبول و بىاساس است.
از نگاه وى براى پرهیز از خشونت مبتنى بر ادیان، راه گفت و گو وجود دارد و کسى که وارد عرصه گفتوگو مىشود، باید بتواند از خودى خود کنده شود و گذشته از گشودگى و آمادگىاش براى پذیرش طرف مقابل، به ایمان و دین خویش پاىبند باشد. این التزام و پاى بندى به دین، به معناى دلبستگى کور به همه آنچه با سنتها ارتباط دارد، نیست.
وى بر آن است که در جریان گفتوگو، در صورت رسیدن به نقطه اختلاف، لازم است نه تنها سخن طرف مقابل را درک کنیم، بلکه باید بکوشیم تا بفهمیم، او چرا به آن مسئله فکر مىکند و آن را بر زبان جارى مىکند؛ یعنى لازم است تا مسیرى را که مؤمن دیگر، در رسیدن به باورهاى دینى خود پیموده است، بفهمیم تا بتوانیم از راز موضعش سر در آوریم.
بر خلاف اندره مالرو، ادیب بزرگ فرانسوى که در دهه شصت قرن بیستم در پى یافتن پاسخى براى این پرسش بود که آیا قرن بیستم قرن بازگشت و نوخیزى دین خواهد بود یا خیر، عادل تئودور خورى، نوخیزى ادیان را چندان مهم نمىبیند، بلکه نوخیزى و نوزایى مطلوب را در توان ادیان براى ارائه مجموعهاى از ارزشها و معانىاى مىبیند که به حیات بشرى ارزش، هدف و مقصد ببخشد.
شاهد این سخن آن است که به تعبیر وى، ادیان در عین داشتن ریشه در منبعى ماورایى و متافیزیکى، مىتوانند نقش منتقد و مصحح را در برابر انواع استبدادهاى دنیوى داشته باشند؛ مانند نقش تصحیحى و اصلاحى در برابر استبداد ایدئولوژىهایى که با منع حقیقتجویى و آزادى در تحدید ابعاد وضع کنونى مىکوشند یا در تلاش براى تحقق آرزوها و خیالات آیندهاشان وضع کنونى را آشفته و پریشان مىکنند.
عادل تئودورخورى در مقدمه کتاب خود “الاسلام فى عقیدته و نظامه” مىنویسد: جهان امروز با عوامل علمى، فنى و اقتصادى مختلف چنان به هم پیوند خورده که مىکوشد، همه ملتها را در دایره فرهنگى و تمدنى گرد هم آورد. پدیده جهانى شدن در همه حوزهها، هم مسلمانان و هم مسیحیان را در برگرفته است و آنان را به وظیفهاى که براى تأثیرگذارى بر مسیر جهانى شدن بر عهده دارند تا جهانى شدن را از انحصار اقتصاد بیرون کشند، هشدار مىدهد.
مسیحیان و مسلمانان در این مسیر مسئولیت مشترک دارند، زیرا پیوندهاى قرابت آنان را به یکدیگر متصل کرده است. من در این کتاب که به معرفىآموزههاى عقیدتى دین اسلام مىپردازد، در پى نگاه واقع بینانه به این دین، بر اساس احترام و اعتمادى که به غناى عقیدتى و معنوى آن قائل هستم، بودهام. باشد که با این کار شناخت دقیقترى به دست داده باشم و زمینه گفتوگو در عرصهاى بازتر را فراهم آورده باشم.
تئودور خورى در مقاله “مسلمانان و مسیحیان؛ مسئولیت مشترک در برابر کلام خدا” مىگوید: در مقابل اکثریت مسلمانان که گفتوگو با ادیان دیگر را امرى مستحب و غیر واجب مىدانند اقلیتى به ویژه از میان روشنفکران و تحصیلکردگان هستند که بدون هیچ تحفظى از گفتوگو و همکارى میان مسلمانان و مسیحیان پشتیبانى مىکنند. قدرت امروزه اسلام، آن را در نظراینان، توانا بر سعى در جهت همکارى مشترک با مسیحیان قرار مىدهد تا همگى به اقتضاى شهادتشان در برابر خدا عمل کنند و به خدا ایمان داشته باشند و با هم براى حل مشکلات عصر تلاش کنند.
در میان مسیحیان نیز شمار طرفداران گفتوگو رو به افزایش است و براى نمونه مجمع دوم واتیکان به صراحت اعلام کرد: تدبیر نجات (خلاص) هم چنین شامل کسانى مىشود که به آفریدگار ایمان دارند و نخستینشان، مسلمانان هستند که اعلان مىکنند به ابراهیم ایمان دارند و همراه ما الله یکتاى رحمن و رحیم را مىپرستند که به حساب انسانها در روز قیامت رسیدگى مىکند… کلیسا هم چنین مسلمانان را ارج مىنهد که خداى واحد را مىپرستند و با تمام جان خویش در جهت تسلیم به احکام خدا تلاش مىکنند، اگر چه اهداف آن پنهان است… آنان خدا را خصوصاً با نماز و روزه و زکات عبادت مىکنند و اگر در گذشته منازعات و عداوتهاى زیادى میان مسیحیان و مسلمانان در گرفته است، این مجمع همه آنان را به فراموشى گذشته و تلاش صادقانه براى تفاهم با یکدیگر فرامىخواند”.
مجید مرادى
منبع:ماهنامه پگاه حوزه، شماره ۲۹۳