لعن بر عمربن سعدبن ابی وقاص

او هم مانند همه‌ کسانی که دستشان به خون امام حسین(ع) آلوده شده بود، خاندانی بدطینت داشت. پدر او سعدبن ابی وقاص نام داشت که؛ در مسجد کوفه از امیرالمؤمنینع) در مورد تعداد موهای سر و ریش خود پرسید و امیرالمؤمنین(ع) این چنین جواب او را دادند:

 

«خلیل من، رسول خدا(ص) از این سوال تو مرا خبر داده بود! فرموده بودند که؛ تو این سؤال را از من، ‌در چنین وقتی خواهیپرسید و خبر داده بودند که به هر موی سر تو ملکی موکل است که تو را لعنت می‌کند و به هر موی ریش نحس تو شیطانی هست که تو را از راه راست رستگاری به راه صلابت و گمراهی می‌کشد و در خانه تو کودکی هست، فرزند دختر جناب رسول خدا(ص) را خواهد کشت و علامت راستی و حقیقت آنچه که در حق تو گفتم آن است که کشتن فرزند دختر جناب رسول خدا(ص) (توسط پسر تو) راست و صدق باشد.(۱)

***

در لغت‌نامه‌ی دهخدا این چنین در مورد عمر بن سعد نوشته شده است:

«عمربن سعدبن ابی وقاص مدنی فرمانده سپاه عراق در جنگ امام حسینع) بود. پدرس، سعدبن ابی وقاص، فاتح اولیه ایران و از مردان سرشناس دوره‌ی عمربن خطاب و عثمان بود که در شورای شش نفره نیز حضور داشت. عمر سعد در جلب عبیدالله بن زیاد(علیه لعنته) برای جنگ با دیلمیان رهسپار شمال ایران شده بود؛ ولی وقتی ابن زیاد خبر حرکت امام حسینع) از مکه به کوفه را شنید، او را فرا خواند و دستور داد که به جنگ با کاروان امامع) بپردازد. عمرسعد ابتدا از قبول این امر خودداری کرد؛ ولی پس از وعده‌های ابن زیاد مبنی بر اعطای حکومت ری، آن را پذیرفت و همراه با چهار هزار سپاه حرکت کرد. قبل از آغاز جنگ، امام حسین(ع) چند بار با او صحبت کرد. او را از عواقب این کار بر حذر داشت و فرمودند؛ که هیچ‌گاه به آرزویش برای حکومت ری نخواهد رسید؛ اما عمربن سعد نتوانست بر نفس خود چیره شود و جنگ را آغاز کرد. بعد از واقعه‌ی عاشورا؛ وقتی عمربن سعد، حکومت ری را مطالبه کرد، ابن زیاد درخواستش را رد کرد و او سرشکسته از مجلس بیرون آمد. در سال ۶۶ هـ . ق؛ مختار ثقفی قیام کرد و به تعقیب قاتلان امام حسینع) پرداخت. مختار سرانجام عمربن سعد را نیز یافت و به همراه پسرش به قتل رسانید.»

سعدبن ابی وقاص با پدر عمر سعد یکی از صحابه پیامبر اکرم(ص) و از فرماندهان لشکر رسول‌الله(ص) بود. موقعیت اجتماعی سعد به حدی بود که خود را شایسته خلافت مسلمانان می‌دانست. خلیفه دوم او را به عنوان یکی از اصحاب شش نفره شورای تعیین خلیفه معرفی نمود.

عمر، پسر سعدبن ابی وقاص بود. مخالفان اهل بیت(علیهم السلام)، با توجه به موقعیت سعد در میان مسلمانان، سعی کردند تا از عمربن سعد که هنوز به سن تکامل نرسیده بود، سوء استفاده کنند. پس از قتل عثمان، عمر بن سعد سعی داشت تا زمینه خلافت را برای پدرش مهیا کند،
 
سخنان امام حسین(ع) به عمربن سعد:
ابن سعد به طمع فرمانروایی منطقه ری، پذیرفت که فرمانده لشکر عبیدالله بن زیاد در جنگ با امام حسین(ع) باشد در روز هشتم محرم امام حسین(ع) پیغامی‌برای عمربن سعد فرستادند و از او خواستند تا با هم گفتگویی کنند. امام(ع) در آن مجلس به عمربن سعد گفتند: ای پسر سعد! آیا با من به جنگ می پردازی و از خدایی که بازگشت همه به سوی اوست، هراسی نداری؟ من فرزند کسی هستم که تو بهتر می‌دانی! آیا تو این گروه را رها نمی‌کنی تا با ما باشی؟ عمرسعد جواب داد می‌ترسم خانه‌ام را خراب کنند و املاکم را از من بگیرند امام به او گفتند: من خانه تو را خواهم ساخت و بهتر از آنچه داشتی به تو خواهم داد عمر بهانه‌های دیگری آورد امام حسین(ع) که مشاهده کردند عمر از تصمیم خود برنخواهد گشت، از جای برخاسته و فرمودند: “ای پسرسعد! خداوند جان تو را به زودی در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد. به خدا سوگند می‌دانم که از گندم عراق جز به مقدار اندکی نخوری! ای عمر می‌پنداری عبیدالله ولایت ری و گرگان را به تو خواهد سپرد؟ پس بدان که هرگونه به آرزوی خود نخواهی رسید.

ای پسر سعد! هر چه می‌توانی انجام بده ولی بدان که پس از من روی شادی در دنیا و آخرت نخواهی دید. صحبت‌های امام حسین(ع) در عمرسعد اثر نکرد و او در لشکر عبیدالله باقی ماند. “
 
 
پس از گذشت چند سال از واقعه عاشورا، مختار(ره) به خونخواهی از امام حسین(ع) و فرزندان و یاران(ع) ایشان قیام کرد سربازان مختار به خانه عمرسعد ریخته و عمر و پسرش را در خانه خودشان کشتند.
اقدامات عمربن سعد در روز عاشورا:
۱ – وی از فرماندهان لشگر چند هزار نفری یزید(لعنته الله علیه) بود.
۲ – آن معلون در روز عاشورا دستور داد تا سوارانش آب را بر روی امام(ع) و یارانش ببندند.
۳ – به دستور عمربن سعد، در چندین نوبت سیدالشهداء(ع) و یارانشان سنگباران شدند.
۴ – به دستور عمربن سعد، ده تن از لشکریانش(لعنته الله علیها)، بر پیکر مبارک و نازنین امام حسین(ع) اسب تاختند.(۳)
 

پی‌نوشت:
۱ – مجلسی، محمدباقربن محمدتقی: محسن الابرار (مقتل علامه مجلسی)، ترجمه آیت‌الله هشترودی تبریزی، بازنویسی و تحقیق رنجبران تهرانی، علی‌اکبر؛ انتشارات آرام دل، چاپ اول، ۱۳۸۹، ص ۲۸۸.
۲- http://www.tebyan-zn.ir/up/rohisamadi/66791/%D8%B9%D9%85%D8%B1_%D8%A8%D9%86_%D8%B3%D8%B9%D8%AF_%D8%A7%D8%A8%D9%8A_%D9%88%D9%82%D8%A7%D8%B5/default.html

همچنین ببینید

ماهنامه موعود شماره 280 و 281

شماره ۲۸۰ و ۲۸۱ مجله موعود منتشر شد

با امکان دسترسی سریع دیجیتال ؛ شماره ۲۸۰ و ۲۸۱ مجله موعود منتشر شد ماهنامه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *