رابطه ای مثل رابطه فرزند با پدرش یا دوست با رفیق شفیقش. حالا اگر بدانیم پیش از ما، امام دست دوستی به طرفمان دراز کرده است، چگونه میتوانیم بی تفاوت به این دست پر برکت و مهربان به زندگی عادت وار خودمان ادامه دهیم؛ در حالی که میدانیم اگر دست امام را بگیریم، دوستی داریم که تا ابد، بهترین پشتوانه و بهترین همراه ماست و هرگز جز برای خدا از ما خشم نمیگیرد و مهربانتر از هر دوستی است.
وقتی بدانیم که امام، پیش از اینکه حتّی لب تر کنیم، برای تمام مشکلات زندگی ما دعا میکند و بدون آنکه بدانیم با غم و اندوه ما اندوهگین میشود و یا شادیمان، خوشحال، میفهمیم که امام(ع) رابطهای نزدیک و صمیمیبا ما دارد.
رابطه ای مثل رابطه فرزند با پدرش یا دوست با رفیق شفیقش. حالا اگر بدانیم پیش از ما، امام دست دوستی به طرفمان دراز کرده است، چگونه میتوانیم بی تفاوت به این دست پر برکت و مهربان به زندگی عادت وار خودمان ادامه دهیم؛ در حالی که میدانیم اگر دست امام را بگیریم، دوستی داریم که تا ابد، بهترین پشتوانه و بهترین همراه ماست و هرگز جز برای خدا از ما خشم نمیگیرد و مهربانتر از هر دوستی است.
امام رضا(ع) چه زیبا در توصیف امام(ع) فرمودهاند:
«هم همدمی است مهربان، پدری رئوف، برادری است که نیمه انسان است، مادری نیکوکار و دلسوز به کودک و پناه بندگان در گرفتاریهای سخت، امام، آب گوارای زمان تشنگی است و راهنمایی است به سوی هدایت و نجات بخش است از هلاکت و گمراهی…»۱
رفاقت امام را میتوان از جلوه مهر و محبّت او دید. در مقاله زیر، تنها بخش کوچکی از این جلوه های مهر و دوستی را میآوریم.
۱. امام، به داد شیعیان میرسد
امام عصر، ارواحنا له الفداء در نامهای که به شیخ مفید نوشتند، فرمودند: «ما نظر خود را از شما برنمیگیریم [که به حال خود وا بمانید] و فراموشتان نمیکنیم، اگر چنین نبود گرفتاریها شما را از پا میانداخت و دشمنان، شما را از بین میبردند.»۲
غیر از این در تشرّفات زیادی، دادرسی امام از شیعیان چشمنواز است. برای مثال به اختصار به یک نمونه اشاره میکنیم. آنجا که یکی از شیعیان، از نحوه شیعه شدنش تعریف میکند. او میگوید: پدرش از اهل سنّت و مادرش از شیعیان بوده است. در سفری، از کاروانش جا میماند و مرکبش او را به سمتی میبرد که از آبادیها دور میشود و به جایی میرسد که درندگان زیادی داشته است.
در همین حال، در دلش میگذرد که اگر آن کسی که مادرش او را اباصالح(ع) میخواند و دادرس شیعیان است، او را نجات بدهد، شیعه میشود. بعد ایشان را صدا میزند و کسی را میبیند که عمّامه سبزی بر سر دارد. مرد به او یادآوری میکند که باید به مذهب مادرش در بیاید و بعد او را به یک آبادی میرساند و میفرماید: «به زودی به یک آبادی میرسی که آنجا، همه شیعه هستند.» او عرض میکند: آقای من شما با من به آبادی تشریف نمیآورید؟ میفرمایند: «نه، چون هزار نفر در اطراف بلاد به من پناهنده شدهاند، میخواهم آنها را خلاص کنم.»۳
۲ . امام و لطفشان به ما
در توقیعی از امام مهدی(عج) نقل شده است که فرمودند: «به من رسیده است که گروهی از شما در دین به تردید افتاده و در دل آنها نسبت به اولیای امرشان شکّ و حیرت وارد شده است و این امر مایه غم ما شد. البتّه به خاطر خود شما نه برای ما و باعث ناراحتی ما از جهت شما گردید نه ما؛ زیرا که خداوند با ماست، پس نیازی به غیر او برای ما نیست و حق با ماست، بنابراین به هیچ وجه کسانی که از ما دست بردارند، ما را به وحشت نمیاندازند. ما ساخته شدگان خداییم و خَلق، ساخته ما هستند.»۴
۳ . امام، در تشییع پیکر شیعیان شرکت میکند
علّتی که دلالت بر این مطلب میکند، روایتی از امام کاظم (ع) است که در تشییع پیکر بی بی شطیطه، به یکی از شیعیان فرمودند: «با اصحاب خودت مطلب را در میان بگذار و سلام مرا به آنها برسان و به ایشان بگو که من و امامان نظیر من باید که پای جنازههای شما حاضر شویم در هرجایی که از دنیا بروید، پس تقوای خدا را در خود حفظ کنید.»۵ برای خواندن مشروح داستان بی بی شطیطه به اینجا مراجعه کنید.
حضرت آیت الله امامیکاشانی، در جلسه سوم مجلس ختمیکه در «مسجد اعظم قم»، از طرف اساتید حوزه علمیه قم برگزار شده بود، در سخنرانی خود فرمودند: یکی از افرادی که مورد وثوق است و گاهی اخباری را در دسترسم قرار میدهد، گفت: به منظور شرکت در تشییع جنازه حضرت آیت الله العظمیگلپایگانی(ره) از تهران به قم رفتم و به مسجد امام حسن مجتبی(ع) رسیدم. در آنجا به دو نفر از اصحاب حضرت حجّت(عج) برخورد کردم. آنان به من گفتند: امام زمان(عج) در مسجد امام حسن عسکری(ع) تشریف دارند، برو آقا را ملاقات کن.
با عجله، خودم را به مسجد امام حسن عسکری(ع) رساندم و وارد مسجد شدم. در آن هنگام اذان ظهر را گفته بودند. من، متوجّه شدم که حضرت، با سی نفر از اصحاب، مشغول نماز هستند. اقتدا کردم. بعد از نماز، حضرت فرمودند: «ما، از همین جا تشییع میکنیم…» از مسجد خارج شدیم و دنبال جمعیّت، با آقا رفتیم تا به صحن رسیدیم.۶
۴ . امام، دوست شیعیان مطیع
به نظر میرسد، احسان و لطفی که امام به شیعیان و دوستداران خویش دارد، از سر مهر و محبّت امام است؛ امّا نکته مهمّی که بهتر است در این بخش به آن اشاره کنیم این است که محبّت امام در حقّ ما جز برای ایمان و اطاعت ما نسبت به خداوند متعال نیست، بنابراین اگر کسی خواستار دوستی امام است، باید گناه را رها کند.۷
۵ . امام، برای ما دعا میکند
سیّد بن طاووس(ره) نقل میکند که در «سامرّاء» امام را ملاقات میکند و در سحرگاهان بخشی از دعای حضرت را حفظ میکند که میفرمودند: «…و آنان را باقی بداری ـ یا فرمود ـ زنده بدار در روزگار عزّت ما و ملک ما و حکومت ما و دولت ما.»۸
علاوه بر آن، روایتی زیبا از امام رضا(ع) نیز این موضوع را ثابت میکند. روزی امام رضا(ع)، پس از دفن و نماز خواندن فردی به دستان خودشان، دست بر کفن او گذاشت و گفت: «ای فلان بن فلان! مژده باد تو را بهشت که از این ساعت دیگر برای توترسی نیست.» فردی که شاهد این ماجرا بود، به امام عرض کرد: «فدایت گردم مولا جان! مگر شما این مرد را میشناسید؟ چون شما تا به حال به اینجا نیامده و این مرد را ندیده بودید.»
امام رضا (ع)، فرمودند: «ای موسی بن سیّار! مگر نمیدانی که بر ما امامان، اعمال شیعیانمان هر صبح و شام عرضه میشود، پس هر تقصیری که در اعمال آنها باشد، از خداوند متعال گذشت از آن را خواهیم خواست و هر کار خوب و پیشرفت در برنامه های دینی باشد، از خداوند پاداش برای صاحب آن عمل خواهیم خواست.»۹
۶ . امام، شریک غم و شادی۱۰
برای این مطلب به حدیثی که از امیرالمؤمنین، علی(ع) وارد شده است، بسنده میکنیم. روزی عمرو بن اسحاق با رنگ پریده نزد امیرالمؤمنین(ع) آمد و امام به او فرمود: «این زردی چیست؟» مرد، علّت بیماریاش را توضیح داده سپس امام فرمود:
«ما خوشحال میشویم به خوشحالی شما؛ اندوهگین میشویم به حزن شما؛ بیمار میشویم به بیماری شما و دعا میکنیم برای شما و برای شما دعا میکنیم و شما که دعا میکنید ما آمین میگوییم.»
عمرو به امام عرض کرد: «ولی چگونه [وقتی از شما دوریم] دعا میکنیم و شما آمین میگویید؟» امام فرمود: «حاضر و دور برای ما یکسان است.»۱۱
حدیثی با همین مضمون از امام رضا (ع) نیز نقل شده است.۱۲
۷ . وجود امام، باعث دفع بلا از اهل زمین
خادم امام زمان(عج) نقل کرده است که زمانی نزد حضرت
صاحب الامر(عج) وارد شدم که ایشان در گهواره بود. فرمود: صندل سرخ برایم بیاور و من برایش بردم. آنگاه فرمود: «آیا مرا میشناسی؟» عرض کردم: آری، تو آقای من و فرزند سرورم هستی. فرمود: «از این نپرسیدم.» عرض کردم: برایم تفسیر بفرما. فرمود: «من خاتم اوصیا هستم و تنها به وسیله من بلا از خانواده و شیعیانم دفع میشود.»۱۳
همچنین رسول اکرم(ص) فرمودند: «ستارگان مایه ایمنی اهل آسمانند و اهل بیت من ایمنی اهل زمینند، پس اگر ستارگان از بین بروند، برای اهل آسمان ناگواریها پیش میآید و اگر اهل بیت من از میان بروند، برای اهل زمین ناگواریها پیش خواهد آمد.»۱۴
۸ . امام، شافع روز حشر
حضرت علی(ع) از رسول اکرم(ص) روایت میکند که فرمود:
«من آورنده و رساننده شما به حوض کوثر هستم و تو ای علی! ساقی هستی و حسن حمایت کننده و حسین فرمان دهنده و علیّ بن الحسین تقسیمکننده و محمّد بن علی نشر دهنده و جعفر بن محمّد بسیج کننده و موسی بن جعفر شمارنده محبّان و مبغضان و بازدارنده منافقان و علیّ بن موسی زینتبخش مؤمنان و محمّد بن علی فرود آورنده اهل بهشت به منزلگاههایشان و درجاتشان و علیّ بن محمّد خطیب و سخنور شیعیانش و تزویج کننده آنها با حورالعین و حسن بن علی چراغ اهل بهشت است که از آن روشنی میگیرند و مهدی شفاعت کننده آنها است در روز قیامت، روزی که خداوند اجازه نمیدهد شفاعت را جز به کسی که شفاعت او را بخواهد و به او راضی باشد.»۱۵
علّت اینکه شفاعت به مولا و آقای ما اختصاص داده شده، این است که شفاعت ائمه اطهار(ع)، شامل کسی که ایشان را انکار کند، نمیشود. به همین دلیل امام صادق(ع) فرمودند: «هر کس به امامت پدران و فرزندانم اقرار داشته باشد؛ ولی مهدی از فرزندان مرا انکار نماید، مانند آن است که به همه پیغمبران اقرار و اعتقاد داشته باشد و محمّد(ص) را انکار کند.»۱۶
۹ . امام، قرض مؤمنان را ادا میکند
رسول خدا(ص) فرمودند: «هر مؤمن یا مسلمانی از دنیا برود و قرضی بعد از خودشترک گوید که در راه فساد یا اسراف نباشد، بر امام است که آن را ادا کند. پس اگر ادا نکند، مسئولیت آن به عهده اوست.»۱۷
همچنین امام صادق(ع)، فرمودند: «اوّلین کاری که مهدی انجام میدهد، اینکه در همه جای عالم ندا میکند: توجّه کنید! هر کس بر عهده یکی از شیعیان ما قرضی داشته باشد، آن را بگوید. او دانه سیر و خردل را هم به صاحبان آنها برساند، چه رسد به طلاها و نقرهها و املاک زیاد که همه را ادا میکند.»۱۸
پی نوشت:
۱. اصول کافی, جلد۱, ص۲۸۶, نشر فرهنگ اهل بیت
۲. الاحتجاج، ج ۲، ص ۳۲۳؛ به نقل از موسوی اصفهانی، محمّد تقی، مکیال المکارم، ج ۱، نشر مسجد مقدّس جمکران، ۱۳۸۵، ص ۸۹.
۳. جنـ[ المأوی، محدث نوری: ص ۲۹۲؛ به نقل از همان کتاب، ص ۹۰.
۴. الاحتجاج، ج ۳، ص ۲۷۸؛ به نقل از همان کتاب، ص ۹۷.
۵. بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۷۳؛ به نقل از همان کتاب، ص ۱۰۱.
۶. شیفتگان حضرت مهدی(عج)، ج۲، ص۱۳۷؛ به نقل از پور سیّد آقایی، سیّد مسعود، «جلوههایی از مهر و محبت امام زمان (عج)»، به نقل از پایگاه اندیشه قم به آدرس
http://www.andisheqom.com/Files/mahdi.php?idVeiw=1472&&level=4&subid=1742
۷. موسوی اصفهانی، محمّد تقی، مکیال المکارم، ج ۱، نشر مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۵، ص ۱۲۶
۸. همان، ص ۱۳۵۹. مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۳۴۱؛ به نقل از موسوی اصفهانی، محمّد تقی، مکیالالمکارم، همان، ص ۱۳۷.
۱۰. این تقسیمبندی در کتاب شریف مکیال المکارم نیست، بلکه تقسیم بندی از مقاله «جلوه هایی از مهر و محبت امام زمان (عج)» نقل شده است و احادیثی که در آن آمده به نقل از مکیال المکارم است.
۱۱. بصائرالدرجات، ص ۲۶۰؛ به نقل از موسوی اصفهانی، همان، ص ۱۳۸
۱۲. به نقل از پور سیّد آقایی، سید مسعود، همان.
۱۳. الخرایج، ص ۶۷، به نقل از موسوی اصفهانی، محمّد تقی، همان، ص ۱۳۹
۱۴. غای[ المرام، ص ۲۵۷؛ به نقل از همان کتاب، ص ۱۴۱
۱۵. غای[ المرام، ص ۶۹۲؛ به نقل از همان کتاب، ص ۱۵۰
۱۶. کمال الدّین، ج ۲، ص ۳۳۸؛ به نقل از موسوی اصفهانی، همان.
۷. کافی، ج ۱، ص ۴۰۷؛ به نقل از همان کتاب، ص ۱۹۰
۱۸. بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۳۴؛ به نقل از همان کتاب، ص ۱۹۱
با استفاده از این دو منبع:
۱. موسوی اصفهانی، محمّد تقی، مکیال المکارم، ج ۱، نشر مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۵ با تلخیص.
۲. پور سیّد آقایی، سیّد مسعود، «جلوههایی از مهر و محبت امام زمان (عج)»، به نقل از پایگاه اندیشه قم به آدرس
http://www.andisheqom.com/Files/mahdi.php?idVeiw=1742&&level=4&subid=1742