این اقلیّت شیعی همواره مورد تبعیضهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی قرار گرفته و به دلیل مجاورت در مراکز نفتی عربستان در «دمام» و «ظهران» از یک سو و از سوی دیگر همسایگی با شیعیان «بحرین» با حسّاسیتهای بیشتری از سوی حکومت نگریسته میشوند و این باعث شده تا شیعیان ضمن تحمیل تبعیض، مورد سرکوب نیز قرار بگیرند. بعد از موج تحوّلات جهان عرب موسوم به بیداری اسلامی …
شیعیان استان «الشرقیّه عربستان» به عنوان یک اقلیّت برجسته معترض در جامعه عربستان سعودی شناخته میشوند.
این اقلیّت شیعی همواره مورد تبعیضهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی قرار گرفته و به دلیل مجاورت در مراکز نفتی عربستان در «دمام» و «ظهران» از یک سو و از سوی دیگر همسایگی با شیعیان «بحرین» با حسّاسیتهای بیشتری از سوی حکومت نگریسته میشوند و این باعث شده تا شیعیان ضمن تحمیل تبعیض، مورد سرکوب نیز قرار بگیرند. بعد از موج تحوّلات جهان عرب موسوم به بیداری اسلامی، جنبش اعتراضی شیعیان قطیف و تا حدود کمتر در «العوامیّه» و «الحساء» فعّالتر شد و شاهد اعتراضهای و تظاهراتی بودیم که منجر به کشته و زخمیشدن تعدادی از شیعیان گردید. تحلیلگران معتقدند که با توجّه به بحرانی که در بحث جانشینی در خاندان آل سعود پیش آمده، تظاهرات شیعیان میتواند جلوههای این بحران را افزایش داده و عربستان هم حلقه دیگری از دومینوی تحوّلات جهان عرب خواهد بود. در این نوشتار تلاش میشود تا با نگاهی به وضعیت کنونی شیعیان، به این پرسش پاسخ دهیم که تظاهرات شیعی به چه سمتی حرکت خواهد کرد و آینده این اقلیّت چگونه رقم خواهد خورد؟
تحلیل رخداد: شروع حکومت عربستان سعودی و ساخت دولت سعودی که بر مبنای آموزههای سیاسی محمّد بن سعود و آموزههای مذهبی محمّد بن عبدالوهّاب شکل گرفت، تضعیف و به حاشیه رفتن شیعیان را در پی داشت و سیاستهای ضدّ شیعی را وارد فاز جدیدی کرد. پیوند ساختاری خاندان آل سعود با زعمای وهّابیت در عربستان که ترسیم کننده مبانی حکومت در این کشور است، از دیرباز با سایر اقلیّتهای قومی و مذهبی سرسازش نداشت. در این میان، شرایط شیعیان به عنوان مطرحترین و تأثیرگذارترین اقلیّت عربستان با دیگران متفاوت است. آنان در حالی شاهد تبعیضهای غیرقابل توجیه از سوی دولت سعودی هستند که در غنیترین مناطق نفتی این کشور در فقر زندگی میکنند. مجموعه نابرابریها در طول سالیان گذشته سبب تولّد جنبشهای اعتراضی شیعیان و بروز ناآرامیهایی در شرق این کشور شده است.
وضعیت شیعیان عربستان
جمعیّت شیعیان در عربستان را منابع مختلف بین ۴ تا ۱۵ درصد جمعیّت کلّ کشور، تخمین میزنند. این تناقض آماری بخشی از سیاست حکومت است که اطّلاعاتی در مورد جمعیّت شیعیان ارائه نمیدهد. این درصد جمعیّت، شیعه دوازده امامی هستند که اکثریّت شیعیان عربستان را تشکیل میدهند. بیشتر این جمعیّت در منطقه «شرقیّه» زندگی میکنند که از نظر اقتصادی بزرگترین منطقه نفتی با گستردهترین تأسیسات پالایش نفت در عربستان است؛ در حالی که تعداد کمی از شیعیان در «دمام»، مرکز استان شرقیه و بزرگترین شهر این استان ساکن هستند؛ اکثر قریب به اتّفاق آنها در شهرها و روستاهای بین دو واحه بزرگ قطیف و الحساء زندگی میکنند. تعداد کمیشیعه نیز در مکّه و مدینه وجود دارند و گروه قابل ملاحظهای هم شیعه اسماعیلی در استان «نجران» و «جازان» نزدیک به کشور «یمن» ساکن هستند. آنچه میتوان در مورد شیعیان عربستان گفت این است که هویّت شیعیان مورد انکار قرار میگیرد و به عنوان اقلیّتی کوچک، نمیتوانند خواستار این باشند که به نفوذ سیاسی زیادی در کشور دست یابند. از این رو تبعیضهای مختلف در طول زمان، گویای این واقعیّت بوده که شیعیان همواره در فشار بوده و نمیتوانند به سان شهروندان عربستان از حقوق اوّلیه خود بهرهمند شوند و فراتر از آن به منصبهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دست یابند. وقایعی چون انقلاب اسلامی ایران و تحوّلات اخیر عراق که به افزایش قدرت شیعیان و به حاشیه رفتن سنّیهایی که از سلطه تاریخی برخوردار بودند، انجامید، نگرانی آل سعود نسبت به سلطه شیعیان در عراق و متعاقب آن تأثیرپذیری شیعیان عربستان از این وضعیت را دو چندان ساخته است. به همین دلیل، دولت عربستان به طور همزمان، ابزارهای مختلفی برای آرام کردن و به حاشیه راندن اقلیّت شیعه به کار گرفته است.
تأسیس جنبشهای شیعی: واکنش شیعیان به سیاستهای تبعیضآمیز، تأسیس جنبش (حرکت الرّسالیین الطّلع) در سال ۱۹۶۸ م.
با حمایت معنوی آیت الله سیّد محمّد مهدی شیرازی از مراجع تقلید شیعیان بود که با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ م. شیعیان عربستان متأثّر از این تحوّل شدند و نقطه عطفی برای شیعیان محسوب میشد. بر این اساس مساجد و حسینیههای شیعیان که تا پیش از آغاز انقلاب ایران نقش چندانی ایفا نمیکردند، پس از سال ۱۹۷۹ م. به پایگاههایی برای جنبشهای مختلف مذهبی و سیاسی شیعیان تبدیل شدند. شیخ حسن الصفّار در کنار افرادی چون فوزی السّیف و محمود السّیف با تأسیس «سازمان انقلاب اسلامی» در اوایل دهه ۱۹۸۰ م. در سخنرانیهای خود تصویر اسلامی انقلابی و نوین را ترسیم کردند که شیعیان استان شرقی از آن آگاهی نداشتند. همچنین در سالهای بعد در دهه ۱۹۹۰ م. (جنبش اصلاحیّه) شکل گرفت که بیشترین تلاش خود را بر گفتوگو و تظاهرات مسالمتآمیز با حکومت قرار داده است؛ امّا در کنار آنچه که بدان اشاره شد و حاکی از تلاشهای رهبران شیعی در مورد برونرفت از وضعیت موجود است، این است که فعّالان سیاسی شیعه، همچنان در مورد مسائل جاری در کشور اختلافنظر دارند. اختلاف نظرهایی مبنیبر نوع و ماهیّت مبارزه از یک سو و فقدان نهاد و سازمان و تشکیلات از سوی دیگر. این اختلاف نظر در کنار سیاستهای سرکوب باعث شده تا عملاً جنبشهای اعتراضی شیعه در عربستان پس از مدّتی ناکام مانده و در حاشیه قرار گیرند؛ به خصوص که با پیروزی شیعیان در عراق و موج تحوّلات جهان عرب که موجب تحرّکات گسترده در «بحرین» شد، دولت سعودی، جنبش شیعی را با حسّاسیتهای بیشتری دنبال خواهد کرد و این وضعیت را برای شیعیان در عربستان سختتر خواهد کرد.
دورنمای رخداد: همانطور که اشاره کردیم، شیعیان عربستان سعودی پس از شیعیان عراق، بزرگترین جامعه شیعی عرب را در «خلیج فارس» تشکیل میدهند؛ امّا این جامعه شیعی به چند دلیل نتوانسته است یک جنبش معترضی دامنهدار و هدفمند تشکیل دهد. سیاستهای تبعیضآمیز هدفدار حکومت، فقدان تشکیلات و استراتژیهای مبارزاتی و عدم حمایتهای منطقهای و بین المللی سه عامل و مانع اصلی در حرکت رو به جلو بوده است.
نگارنده معتقد است، بهترین استراتژی مبارزاتی برای شیعیان عربستان عبارتند از:
۱. پذیرش واقعیّتهای موجود و شناخت منطق و جوهره سیاست، قدرت و مذهب در عربستان سعودی؛
۲. طرح الگوی مشارکت در نهادها و سازمانهای حکومتی، امری که در زمان حمله عراق به «کویت» مشاهده شد و شیعیان عربستان بیانیّهای در حمایت از تمامیّت سرزمینی عربستان صادر کردند؛
۳. پرهیز از نخبهگرایی و توسعه کانالهای ارتباطی با نیروهای موجود در جامعه عربستان از جمله گروههای سنّی میانهرو و اسلامگرایان لیبرال؛
۴. پرهیز از استراتژیهای مبارزات مسلّحانه و در مقابل طرح استراتژیهای مسالمتجویانه و ملایم که مورد قبول رهبران شیعی نیز قرار دارد؛
۵. حفظ و تقویت ارتباط مراجع، علما و نخبگان شیعی با نهادهای اجتماعی و بشر دوستانه.