القاعده در لبنان در حال گسترش است و از برانگیختن اختلافات فرقهای در این کشور و از ضعف مدیریت در برخی از بخشهای کشور، به خصوص استانهای شمالی، سود میبرند. نیروهای القاعده که بصورت مخفی در لبنان حضور دارند، منتظر فرا رسیدن زمان مناسب برای کلید زدن فاز سوم فتنه غربی و عربی – پس از سوریه و عراق – در این کشور هستند.
به گزارش موعود به نقل از مشرق، بنا به گفته یک منبع آگاه روس، مسکو در راستای آمادهسازی برای مقابله با تحولات امنیتی پرمخاطره در منطقه، طرحی برای خارج کردن شهروندان روس مقیم لبنان – در شرایط اضطراری – مهیا کرده است. این طرح شامل تخلیه ۳۳ هزار تن از اتباع روسیه ساکن لبنان با استفاده از کشتیهای روس میشود، چرا که با ظرفیت اندک فرودگاه بینالمللی بیروت امکان خارج ساختن این حجم زیاد از مردم در مدت کوتاه شدنی نیست.این منبع روس فاش کرد که کشورهای دیگری نیز همانند روسیه طرحهای مشابهی را با هدف تخلیه اتباعشان از راه دریایی در دستور کار خود قرار دادهاند.
به گزارش مشرق، مسکو برای اطمینان از امنیت شهروندانش در لبنان و سوریه بررسی نحوه اقدام در شرایط بحرانی را طی تابستان گذشته آغاز کرده است. به این منظور اقدامات گوناگونی، از دادن آموزشهای لازم از طریق سفارتخانههای روسیه در بیروت و دمشق گرفته تا طرحریزی نقشههای اضطراری برای مواقع بحرانی انجام گرفته است. بسیاری از شهروندان روسیه در سوریه ترجیح دادند به کشورشان بازگردند. محله التجاره در دمشق- که زمانی محل سکونت بسیاری از خانوادههای روس بود- شاهدی بر این مدعاست، چرا که در مدت دو سال از زمان آغاز درگیریها در سوریه این منطقه کاملا از سکنه خالی شده است.
در این مدت، شهروندان روس ساکن لبنان پا جای پای هموطنانشان در سوریه نگذاشتند و همچنان در لبنان حضور دارند. مسکو بر این باور است که ثبات لبنان در معرض خطر نیست. هرچند، مسکو در رابطه با گروههای اسلامگرای تندرو که در اقدامی خشونتآمیز مخالفت خود را با مواضع روسیه در قبال بحران سوریه نشان و منافع روسیه را در لبنان هدف قرار دادهاند، ابراز نگرانی کرده است.
به گفته این منبع آگاه، تابستان گذشته ژنرال ادموند فیدل، رایزن نظامی سفارت روسیه در بیروت، در جلسهای در دفتر اداره اطلاعات ارتش لبنان با همتایان فرانسوی، آمریکایی و سعودی خود، “نگرانیهایی” در رابطه با حملات احتمالی گروههای مخفی القاعده در لبنان ابراز کرد. وی گفت “اطلاعاتی که نشان میدهد برخی از این گروهها قصد هدف قرار دادن سفارت ما در بیروت دارند ما را نگران کرده است.”
رایزن نظامی عربستان سعودی که یکی از حامیان اصلی گروههای تروریستی القاعده در لبنان است، نسبت به این سخنان ابراز تردید نموده و اشاره کرد که اطمینان از صحت این اطلاعات مبنی بر حضور القاعده در لبنان پیش از اعلام نگرانی ضروری است
این اختلاف نشان از یک چالش سیاسی – رسانهای در سطوح داخلی و منطقهای بر سر حضور القاعده در لبنان دارد. به بیان دقیقتر، کشورهای منطقه دارای دیدگاههای متفاوتی درباره منشاء تروریسم در لبنان هستند. برخی از این کشورها، و به طور خاص عربستان سعودی، تروریسم موجود در لبنان را محصول سوریه میدانند. اما عربستان هیچگاه به این سوال اساسی پاسخ نمیدهد که اوضاع کنونی سوریه حاصل تروریستپروری کدام کشورهاست که اکنون با حمایت آنها به لبنان و عراق نیز رخنه کردهاند تا پروژهای فراتر از سوریه را در منطقه اجرا کنند؟
مخالفان این دیدگاه هشدار میدهند که القاعده در لبنان در حال گسترش است، و از برانگیختن اختلافات فرقهای در این کشور و از ضعف مدیریت در برخی از بخشهای کشور، به خصوص استانهای شمالی، سود میبرند. نیروهای القاعده که بصورت مخفی در لبنان حضور دارند، منتظر فرا رسیدن زمان مناسب برای کلید زدن فاز سوم فتنه غربی و عربی – پس از سوریه و عراق – در این کشور هستند.
نبیه بری: “القاعده قصد ترور من را دارد.”
رئیس پارلمان لبنان، نبیه بری، طرفدار دیدگاه دوم است. وی گفته است که یک گروه وابسته به القاعده نقشهای برای ترور وی طراحی کرده است، و ایتالیا او را از این نقشه باخبر کرده است. بنا بر اطلاعات به دستآمده از منابع گوناگون، القاعده فهرستی از افرادی که قصد ترورشان را در لبنان دارد تهیه کرده، که نام بری و فرمانده کل ارتش لبنان، ژنرال جان قهوه چی در صدر این فهرست قرار دارد. این نقشه با هدف ایجاد بیثباتی در کشور و آغاز نزاعهای فرقهای طراحی شده است.
چند ماه پیش، امیر یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس اطلاعاتی مبنی بر جدیت القاعده برای هدف قرار دادن ثبات لبنان به راههای گوناگون را از طریق یکی از مقامات لبنانی به بری رسانیده بود. نخست، القاعده قصد دارد درون اردوگاههای فلسطینیان در لبنان تفرقه و درگیری ایجاد کند، تا فضای کلی لبنان را تحت تأثیر قرار دهد. بدین منظور، گروههای سلفی وابسته به القاعده – مانند فتح الاسلام و جندالشام- در حال پناه بردن به اردوگاههای عینالحلوه هستند. دوم، این سازمان تروریستی در نظر دارد با هدف ایجاد هرج و مرج و چنددستگی، چهرههای سرشناس لبنانی را ترور کند.
پول و آموزش سلفیها در دانشگاه طرابلس
به تازگی، سیاستمداران روسیه در بیروت مسأله فعالیت القاعده در لبنان را مطرح کردهاند. تصور میشود که فعالیتهای سلفی های تندرو بر امنیت ملی روسیه تأثیر منفی داشته باشد، زیرا دانشجویان مسلمان روس که وارد لبنان میشوند بهاندازه مقامات مسکو یا سفارت روسیه در لبنان اطلاعات کافی را ندارند. این دانشجویان در دانشگاه جنان شهر طرابلس، که دروس مذهبی ارائه میدهد، نامنویسی کردهاند، آن هم در شرایطی که تمامی هزینههای این دانشگاه را گروههای سلفی تندرو پوشش میدهند.
مقامات لبنان در حال پیگیری این اطلاعات هستند. هرچند، از زمان ترور نخست وزیر پیشین لبنان رفیق حریری، پاسخ دقیقی برای این پرسش ارائه نشده است که: آیا القاعده دارای نقشه خاصی برای لبنان است؟
مقامات امنیتی در لبنان به این نتیجه رسیدهاند که القاعده در تمامیکشورهای منطقه، یا حتی در بیشتر کشورهای جهان، حضور دارد. این سازمان از روزنههای فرهنگی و نظامی رخنه میکند و از نشانههای نفوذش پیدایش فضای فرهنگی جزمی، گروهها یا شبکههای مخفی نظامی است که به فرماندهی بینالمللی القاعده متصلاند. اما، از دیدگاه این سازمان، لبنان ویژگیهایی دارد که سبب میشود عرصه نامناسبی برای فعالیت گروههای وابسته به القاعده باشد.
بنا بر حقوقشناسی جهادی این گروهها- که هدایتکننده فعالیتهای به اصطلاح “مشروع” القاعده است- دو زمینه فعالیت برای این گروههای تروریستی وجود دارد: یکی برای “جهاد” (مبارزه) و دیگری برای “نصره” (یاری). حوزه دوم برای عضوگیری و رخنه به درون کشورهایی است که در گروه اقدامات جهادی قرار میگیرند و به عبارت واضحتر، حوزه دوم، پیشدرآمدی بر فعالیتهای تروریستی این گروههاست.
باید توجه داشت که حقوقشناسی جهادی که اینگروهها مدعی آن هستند، در ظاهر از آیات قرآنی برگرفته شده است که علما و مفتیهای سلفی این گروهها با تفسیر به رأی گردآوری کرده و مرجعی برای توجیه “جهاد مقدس” دربرابر جوامعی قرار دادهاند که آنها را کافر میدانند. این گروههای کافر از دیدگاه سلفیها، در برگیرنده تمام مذاهب و ادیان الهی به جز پیروان سلفی و وهابیت است. شیعیان، علویان، مسیحیان ساکن لبنان و … در دستهبندی این گروههای تروریستی همگی در زمره کافران طبقهبندی شده و جهاد با آنها طبق فتاوای مفتیهای – عمدتا – سعودی، واجب است.
لبنان، پایگاه پشتیبانی نیروهای القاعده در عراق و سوریه
مقامات امنیتی لبنان بر این باورند که القاعده- تا کنون- لبنان را در طبقه عرصه “نصره” قرار داده است. دلیل این طبقهبندی این است که این سازمان دارای عرصههای جهاد مهمتری- مانند یمن، عراق، افغانستان و به تازگی سوریه و در آینده نزدیک عراق- است که در نبرد بینالمللی روی آنها حساب میکند. القاعده در هر کشوری در پی دو نوع شرایط اصلی برای پایهگذاری مقر نظامی است: جو مذهبی پذیرا که با دیدگاههای آنها همخوانی داشته باشد و فضای جغرافیایی گسترده با پوششهای طبیعی مناسب برای تاکتیکهای استتار. لبنان هیچ یک از این دو ویژگی را ندارد. هم مساحت اندکی دارد و هم دارای گوناگونی مذهبی است.
بنابراین القاعده لبنان را پایگاه پشتیبانی خود در منازعات بینالمللی قرار داده است. از آغاز بحران سوریه، لبنان شاهد گسترش فعالیتهای القاعده بوده است. این سازمان از لبنان برای رخنه- بخصوص به درون سوریه، استفاده میکند. در گذشته نیز القاعده از این کشور برای نفوذ به یمن، عراق، کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپا استفاده کرده است. براساس این اطلاعات به دست آمده است که افزایش تعداد گروههای پنهانی طی دو سال گذشته، به خصوص در استان شمالی در مجاورت مرز لبنان و سوریه و در اردوگاه عین الحلوه در شهر صیدا در جنوب لبنان، قابل توجیه است.
بر اساس این اطلاعات، هر چه اهمیت لبنان به عنوان جبهه “نصره” افزایش مییابد، القاعده نیز بیشتر میتواند گسترش یابد و ساختار و شاهراههای میان حمص و طرابلس را به هم مرتبط سازد. این کانال درست مانند همان کانالهایی است که القاعده در طول حمله آمریکا به عراق میان استان الانبار و شهر ابوکمال سوریه ایجاد کرده بود. با این تفاوت که فعالیتشان دیگر به صورت پنهانی نیست. به تازگی، القاعده برای خود “امیری” در لبنان انتخاب کردهاند و تعداد اعضایشان را در عین الحلوه از ۲۰ به ۱۰۰ افزایش دادهاند که رهبریشان را اعضای فعال و بدنام القاعده همچون “توفیق طه” برعهده دارند. توفیق طه از جمله افرادی است که چندی پیش توسط نیروهای امنیتی لبنان به دلیل فعالیتهای تروریستی بر ضد نیروهای سازمان ملل (یونیفل) بازداشت شد و به همکاری با القاعده و نفوذ در ارتش لبنان اعتراف کرد.
سه فاز فتنه سلفی – اخوانی – غربی
طرح بیثباتی و تجزیه کشورهای مستقل و قدرتمند خاورمیانه که قرار بود با یکسره کردن کار حکومت سوریه لبنان و عراق را نیز به آشوب، جنگ داخلی و سپس تجزیه بکشاند، با توقف نزدیک به دوساله در سوریه، در حال حاضر به بحرانی نگهداشتن اوضاع این کشورها و جنگ داخلی، اختلافات مذهبی و در نهایت تجزیه آنها معطوف شده است. همزمان، گروههای سلفی با محوریت کشورهای عربی خلیج فارس و غرب با حمایت سیاسی ترکیه، در صدد آغاز عملیات تجزیه عراق و جنگ فرقهای در لبنان هستند که تا کنون با هوشیاری حزبالله و سخنرانیهای روشنگرانه و هشدارهای سید حسن نصرالله این توطئه عملی نشده است. براساس طرح مذکور، لبنان پس از سوریه هدف دوم ایجاد جنگ داخلی و تقسیم به مناطق شیعهنشین، مسیحینشین و سنینشین با هدف وارد کردن ضربه نهایی به جبهه مقاومت و قطع ارتباط ایران با حزبالله و گروههای مقاومت بود که بدلیل ناتوانی گروههای سلفی در ایجاد تفرقه در لبنان، فاز سوم یک مرحله زودتر و در عراق آغاز شد.
در این فاز از فتنه سلفی – اخوانی، این جریان حاکم بر کشورهای عربی منطقه با همکاری بازماندگان حزب بعث، قصد دارد با اجرای پروژهای شبیه به آنچه در سوریه شکل گرفته است، با هدف قرار دادن دولت منتخب نوری المالکی و ایجاد درگیری طایفهای در این کشور، آن را به سوریه دوم تبدیل کند. سناریوی آغاز شده در عراق را میتوان در راستای ایجاد جنگ داخلی در سوریه با هدف تضعیف دو کشور قدرتمند منطقه و تجزیه آنها تعریف کرد. کشورهای حاشیه نشین عربی و حکومتهای دیکتاتوری مورد حمایت غرب یکی از اضلاع این طرح هستند. تجزیه و چندپاره شدن دو قدرت منطقه – سوریه و عراق – ضمانت بقای شیوخ کشورهای عربی بر مسند قدرت خواهد بود.
جریانهای داخلی عراق همراه با توطئه خارجی
در همین حال، سه جریان داخلی عراق – مقتدی صدر، بارزانی و العراقیه – نیز همراه با فتنه سلفی – اخوانی این کشور را به سوی فروپاشی و جنگ داخلی پیش میبرند.
مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق در جواب به سوالی در مورد پیشبینی آینده وضعیت عراق گفته است: بدترین وضعیت، جنگ داخلی است که روز به روز هم به آن نزدیک میشویم و این موضوعی است که از آن بیم داریم زیرا چیزی به جز ویرانی برای عراق ندارد.
وی گفت: عراق در بحران واقعی قرار دارد، همگان در این برهه زمانی باید به قانون احترام بگذارند، دلیل این بحران تکروی در قدرت میباشد؛ اگر همگان برای دور کردن عراق از فاجعه تلاش کنند میتوانیم به راه حل خروج از بحران برسیم.
بارزانی ضمن اینکه تاکید کرد علاقه ای ندارد قطرهای خون ریخته شود افزود: درصورتی که نوری مالکی بخواهد نیروهای خود را بر ضد افراد ما در مناطق کوردستان بسیج کند، ما هم نیروهای خود را بر ضد وی بسیج خواهیم کرد.
جریان ۱۴ مارس در لبنان نیز از جمله گروههایی است که همواره سعی در تضعیف مقاومت لبنان و خلع سلاح حزبالله به نیابت از غرب بوده است.گفتنی است طی ماههای گذشته به دنبال درگیری های میان نیروهای مسلح مخالف نظام سوریه و ارتش لبنان در مناطق مرزی لبنان و سوریه، جریان چهارده مارس لبنان با صدور اطلاعیهای با ناتوان خواندن دولت لبنان در امر کنترل اوضاع امنیتی این مناطق، خواستار دخالت مجامع بین المللی شده بود.
در نهایت، روند کنونی در سوریه و آنچه که به تازگی در عراق آغاز شده است، هشداری برای مقامات لبنان در درجه اول، و دو کشور دارای منافع مشترک در تحولات اخیر منطقه – ایران و روسیه – است. مانند آنچه اکنون در مورد سوریه شاهد هستیم، حمایت از انسجام، استقلال و تمامیت ارضی عراق و لبنان نیز قطعا در جهت تامین منافع ایران و روسیه در منطقه خاورمیانه و حفظ ثبات و موازنه قدرت خواهد بود. مقامات لبنان و بویژه حزبالله لبنان نیز میبایست با آگاهی و تحلیل درست از نقشه ترسیم شده برای خاورمیانه جدید، تدابیر لازم را برای جلوگیری از وقوع اختلافات قومی – مذهبی در این کشور بیاندیشند.