مثل بیشتر مردم جهان، من نیز در اشتباه بودم. فکر میکردم که تبلیغ همهجانبه شیر خشک، مشکلی است منحصر به کشورهای فقیرتر که در آنها دولتهای ضعیف یا همدست شرکتها، زیر فشار آنها هستند و مادران را فریب میدهند تا جای شیر خود را با شیر خشک عوض کنند. اما پس از آنکه مقالهای را درباره زورگویی شرکتهای تولید شیر خشک به دولت فیلیپین نوشتم، سازمان «اقدام اعتماد زاد و ولد ملی و شیر خشک» ماجرایی را به اطلاع من رساند که درست بیخ گوش ما در حال وقوع است،
چکیده:
نویسنده مقاله، ضمن اشاره به مضرات استفاده از شیر خشک به جای شیر مادر، سیاستهای دولت انگلیس را در زمینه تبلیغات شیر خشک به نقد میکشد. تبلیغاتی که باعث شکل گیری این انگاره در ذهن مادران شده است که شیر خشک تفاوت چندانی با شیر مادر ندارد و میتوان به راحتی و حتی بی هیچ دلیلی آن را جایگزین شیر مادر کرد. نویسنده در وضع این مقررات، به دنبال رد پای منافع شرکتهای تولید کننده شیر خشک است که وضع این مقررات سهلگیرانه، تضمین کننده سود بیشتر برای آنهاست.
مثل بیشتر مردم جهان، من نیز در اشتباه بودم. فکر میکردم که تبلیغ همهجانبه شیر خشک، مشکلی است منحصر به کشورهای فقیرتر که در آنها دولتهای ضعیف یا همدست شرکتها، زیر فشار آنها هستند و مادران را فریب میدهند تا جای شیر خود را با شیر خشک عوض کنند. اما پس از آنکه مقالهای را درباره زورگویی شرکتهای تولید شیر خشک به دولت فیلیپین نوشتم، سازمان «اقدام اعتماد زاد و ولد ملی و شیر خشک» ماجرایی را به اطلاع من رساند که درست بیخ گوش ما در حال وقوع است، نه در جای دوردستی مثل فیلیپین. ما در انگلیس با مرگهای دسته جمعی در اثر اسهال خونی مواجه نیستیم، هر چند که احتمال بستری شدن کودکان اینجا در اثر التهاب معده ـ یکی از عوارض تغذیه از طریق بطری ـ پنج برابر بیشتر است. اما اگر بچهها از شیر مادر تغذیه نکنند، مستعد ابتلا به طیفی از بیماریها و عوارض حیرت انگیز میشوند، فارغ از اینکه پدر و مادرهای آنها چقدر ثروت دارند. مطالعهای که روی ششصد نفر هلندی حدوداً پنجاه ساله انجام شده، نشان داده است، در آنهایی که در کودکی با بطری تغذیه شدهاند، عوامل خطرزا برای ابتلا به بیماری کاردیوواسکولار، به نسبت کسانی که با شیر مادر تغذیه شدهاند، بیشتر است. این مطالعه همچنین کاهش ابتلا به آسم، آلرژیها، سرطانهای دوران کودکی، دیابت، نقص شنوایی و کولیت در این دسته از کودکان را نشان داد.
با این حساب، ما چه کردهایم؟ تقریباً همان کارهایی را که کشورهای توسعهیافته انجام دادهاند، به همان بدی وناخوشایندی. وقتی کودکان ما شش ماهه هستند، فقط بیست و یک درصد آنها گه گاه از شیر مادر تغذیه میکنند. در نروژ این رقم هشتاد درصد است. بیست و چهار درصد از اطفال انگلیسی حتی یک بار طعم شیر مادر را نچشیدهاند. این رقم در نروژ دو درصد است. دفعه بعد که کسی به شما گفت، امکان افزایش این رقم وجود ندارد چون بیشتر زنان اصلاً نمیتوانند شیر تولید کنند، این نکته را به خاطر داشته باشید که دلیل این امر بیولوژیک نیست، بلکه سیاسی است. دولت نروژ قوانینی را به تصویب رسانده است که تغذیه کودک با شیر مادر را تا حد امکان سهل و آسان کرده است: تمام زنان شاغلی که بچهدار میشوند، از مرخصی یک ساله با پرداخت هشتاد درصد حقوق خود بهره مند میشوند و برای کارکنان دولتی، دورههای مرخصی کوتاه شیردهی در نظر گرفته شده است. در این کشور، ما وضعیتی را به وجود آوردهایم که تقریباً مشابه همان وضعیت سهل انگارانه قرون وسطی است. مطالعه انجام شده توسط وزارت بهداشت حاکی از آن است که یک ششم زنان زیر بیست و چهار ساله انگلیس فکر میکنند که شیر دادن به نوزاد، اندام آنها را خراب میکند. زنان دشواریهای تولید شیر را بسیار بیشتر از حد واقع برآورد کردهاند. اما شاید مهمتر از همه این باشد که سی و چهار درصد آنها بر این باورند که شیر خشک «خیلی شبیه» یا «کاملاً شبیه» شیر مادر است. نظرخواهی انجام شده توسط «موری» برای «اعتماد زاد و ولد ملی» به این نتیجه رسیده است که حدود یک سوم زنان این تفکر را پذیرفتهاند که شیر خشک به خوبی یا بهتر از شیر مادر است. با وجود این همه اطلاعاتی که ما درباره تغذیه با شیر مادر داریم، این ایده چگونه در ذهن زنان جا خوش کرده است؟ دلیل عمده آن را باید در این واقعیت جستوجو کرد که شرکتهای تولیدکننده شیر خشک توانستهاند ادعاهایی توخالی درباره محصولات خود به خورد مردم دهند. در ماه ژانویه، دستگاهی که اجرای معیارهای تجاری را هماهنگ میکند، نامهای را برای مقامات محلی در انگلیس ارسال کرد. در این نامه، پنج ادعایی درج شده بود که با مقررات انگلیس برای فروش شیر خشک انطباق ندارند. یکی از این ادعاها این بود که «نزدیکتر از همیشه به شیر مادر.» دیروز صبح من سه بسته شیر خشک را از فروشگاه و داروخانه محله خود خریداری کردم. روی بسته «کاواند گیت» جمله نزدیکتر از همیشه به شیر مادر به چشم میخورد. شعار «اسما گلد»: «اکنون حتی نزدیکتر به شیر مادر» و شعار «میلوپا»: «نزدیکترین به شیر مادر» بود.
این شرکتها این ادعا را که «پره بیوتیکز» سیستم دفاعی طبیعی کودک را تقویت میکند نیز مطرح کردهاند. اما دیروز من فهمیدم که «وقتی سیستم ایمنی طبیعی نوزادان تقویت میشود، آنها رشد میکنند.» بنابراین شیر خشکهای کاواند گیت با مواد مغذی خاصی مثل پره بیوتیکز تقویت شدهاند که میتوانند این کار را انجام دهند. «کمک به شما برای حفاظت از کودک خود، کار ماست.» روی بسته «آپتامیل» این ادعا نوشته شده که «پره بیوتیکز… سیستم ایمنی طبیعی کودک شما را تقویت میکند.» همچنین ادعاهایی در باره اسیدهای چرب، ناکلئوتیدها و بتا ـ کاروتن از نوعی خاص را مطرح میکند. به عبارت دیگر، تمام پنج نمونه درج شده در این نامه، فقط در سه تا از بستهها مشاهده میشود. به علاوه به نظر میرسد که این بستهبندیها خط مشی تدوین شده از سوی سازمان بهداشت جهانی در آییننامه جهانی خود در مورد جایگزینهای شیر مادر را نیز زیر پا میگذارند. این خط مشی میگوید: بر روی بستهبندیها نباید تصاویر و نوشتههایی درج شود که شیر خشک را مطلوبتر از شیر مادر جلوه دهند. بر روی بسته آپتامیل تصویری از چهرهای خندانی نقش بسته که از یک موبایل کودک آویزانند. بر روی بسته کاواند گیت نیز تصویر نازی از یک خرسک عروسکی بطری به دست چاپ شده و بر روی جعبه اسما تصویر یک جوجه اردک خپل که با لبخندی دلفریب به خواب رفته است.
برخی از این شرکتها راه زیرکانهای را برای دور زدن قانون ممنوعیت تبلیغات شیر خشک یافتهاند. آنها به طور قانونی، در پوشش مکملهای غذایی، شیر خشک را تبلیغ میکنند. بستههای شیر خشک و مکملهای غذایی را روی قفسهها در کنار یکدیگر قرار میدهند و ظاهر آنها بسیار شبیه هم است. تبلیغ برای یکی، احتمالاً بر فروش دیگری نیز تأثیر میگذارد. فعالان این حوزه به برخی آگهیهای تبلیغاتی اشاره میکنند که مشخص نمیکنند، کدام یک از این دو محصول را تبلیغ میکنند. وقتی آنها به مقامات مسئول معیارهای تبلیغاتی شکایت بردند، به آنها گفته شد که این موضوع قابل تحقیق نیست مگر آنکه در تبلیغات به طور خاص به شیر خشک اشاره شده باشد. طبق نظر «مجمع بهداشت جهانی» استفاده از مواد مکمل ضرورتی ندارد. من نمیگویم که یک زن با دیدن تصویر یک بچه اردک خپل با خود میگوید، «خودشه، من دیگه شیر خودم را به بچه ام نمیدهم.» اما اگر او در تغذیه کودکش با شیر خودش مشکل داشته باشد، به نظر میآید که مندرجات روی بسته بندی به او اطمینان خاطر میدهد که راه دیگری را انتخاب کند. «نزدیکتر از همیشه به شیر مادر» میتواند بهاندازه کافی جذاب به نظر برسد.
قوانین را میتوان سختگیرانهتر کرد، اما فقط با کمک شما چنین کاری امکانپذیر است. در سه سال گذشته، اداره معیارهای غذایی انگلیس، کمیسیون اروپایی را برای وضع قوانین سختگیرانهتر تحت فشار قرار داده است. این اداره به خاطر برتری قدرت لابیگرهای شرکتی، عمدتاً ناکام مانده است. در ماه دسامبر «ای سی» دستور جدیدی را صادر کرد که بسیار فراتر از منع تبلیغ برای شیر خشک، بلکه به نظر، منع آن را منع کرده است. اگر چه بدنه رایزنی علمیاین کمیسیون میگوید که تولیدکنندگان باید تمام ادعاهای مربوط به جنبههای تغذیهای را جز عبارت «بدون لاکتوز» از تبلیغات خود حذف کنند، اما دستور جدید به شرکتها اجازه خواهد داد که جملات دیگری را برای طرح ادعاهایی بیابند که دانشمندان میگویند، هیچ شواهدی برای درستی آنها وجود ندارد. یک قانون مبهم به کمیسیون اجازه داده تا دستوری را بدون مشورت با پارلمان اروپا صادر کنند. این طور که پیداست، منافع مردم هیچ اهمیتی برای بروکراتها و لابیگرهای شرکتی ندارد. دولت انگلیس در این باره که این دستور چگونه به قانون تبدیل شود، دوراندیشیهایی به خرج داده و اداره معیارهای غذایی، در حال حاضر در حال دست و پا کردن یک ابزار قانونی برای به اجرا گذاشتن آن است. اما این باعث یک مانع دیگر شده است: نخستوزیر یک سلول خوابآور شرکتی را به قلب دولت وارد کرده است که «هیئت اجرایی قانون گذاری مطلوب تر» نام دارد. به نظر میرسد، کارکرد این گروه، ممانعت از تصویب هر قانونی باشد که از توانایی شرکتها برای پول درآوردن میکاهد. رئیس اجرایی آن ویلیام سارجنت قبلاً شرکتی را هدایت میکرد که تصاویر دیجیتالی را برای صنعت تبلیغات تولید میکند. مقامات دولتی گزارش میکنند که سارجنت شدیداً مخالف این است که مقررات تبلیغاتی از آنچه که این دستور الزام کرده، سخت گیرانهتر باشند.
ما یک فرصت در اختیار داریم، لابی کردن با «داونینگ استریت» برای کمک به ترقیخواهان موجود در دولت، برای عقب زدن مردی که به شرکتها بله میگوید. ما باید از این فرصت استفاده کنیم.
جرج مانبیوت
نشریه سیاحت غرب شماره ۷۲
منبع: www.monbiot.com