نویسنده و پژوهشگر عرب هدف غرب از اعمال فشار علیه جمهوری اسلامی ایران به ویژه در موضوع هستهای را، “قاچاق امنیت” رژیم صهیونیستی عنوان کرد.
به گزارش موعودبه نقل از ابنا ـ «محمد صادق الحسینی» نویسنده و پژوهشگر عرب، امروز ـ یکشنبه ۶ اسفند ـ در مقاله ای نوشت:
حکایت کردهاند که یک دوچرخه سوار آخر هر هفته با عبور از مرز دو کیسه ماسه را به کشور همسایه میبرد؛ مرزبانان هنگامیکه به او مشکوک میشدند او را متوقف میکردند ولی پس از بازرسی چیزی به جز دو کیسه ماسه همراه او نمییافتند.
این وضعیت سالیان سال ادامه داشت و این مرد هربار با عبور از مرز کیسه های حاوی ماسه را با عبور از مرز به کشور همسایه میبرد بدون اینکه یکی از مرزبانان بتواند دلیل کار مرموز این مرد را کشف کند.
بعد از گذشت چندین سال از پایان تردد مرد در مرز، روزی یکی از نیروهای مرزبان به طور تصادفی او را در جایی دید و از سر کنجکاوی از او درباره راز و رمز حمل کیسه های ماسه به کشور همسایه سوال کرد؛ این مرد با صراحت کامل به نیروی مرزبان گفت که وی ماسه قاچاق نمیکرده، بلکه دوچرخهای را که سوار آن بوده به کشور همسایه قاچاق میکرده است.
در مثل مناقشه نیست، من در اینجا آمریکا و غرب را متهم میکنم که مذاکرات دوره ای طولانی آنها تحت عنوان “پرونده هسته ای ایران” که در آغاز از آن به تروئیکای اروپایی و امروز گروه ۵+۱ یاد میشود، برای “قاچاق امنیت رژیم اسرائیل” است، نه آنچه اطمینان یافتن از حقیقت پرونده هسته ای ایران.
من دو دلیل ساده را برای شما ذکر میکنم که چه بسا به رمزگشایی از این معما کمک میکند.
اولین دلیل، گفتههای جورج فردمن رئیس مرکز مطالعات راهبردی آمریکایی استراتفور است.
وی گفت: مشکل ما با ایران و چالشی که با آن درقبال ایران روبرو هستیم به فعالیتهای هستهای این کشور نیست؛ بلکه به این دلیل است که این کشور (ایران) ثابت کرده است نه تنها بدون کمک آمریکا بلکه حتی در وضعیت رویارویی و خصومت نیز می تواند به یک قدرت فناوری و نظامی در منطقه تبدیل شود؛ و این امر ایران را به یک پدیده والگو تبدیل کرده است که سایر کشورهای منطقه به آن اقتدا میکنند؛ امری که اخیرا ظهور پدیده انقلابهای عربی را به همراه داشته است.
دومین دلیل نیز مطالب «دیوید فروم» از تئورسین های مشهور آمریکایی، در اوایل دسامبر سال ۲۰۱۲ میلادی در مقاله اش در پایگاه متعلق به شبکه “سی ان ان” درخصوص احتمال توافق با ایران برای تعلیق غنی سازی ۲۰ درصدی به عنوان حسن نیت درمقابل لغو تحریم های غرب یا کاهش آن علیه این کشور است.
وی در این مقاله نوشت: چنین توافقی خطرناک است و می تواند راهبرد ما درقبال ایران را درهم بکوبد؛ کشوری که فلسفه و اهداف همه تحریمهای ما علیه آن برای وادار کردنش به تغییر رفتار عمومی، یا تغییر ساختار نظام سیاسی حاکم در آن بوده است. در این وضعیت ما مجبور خواهیم شد تا این سیاست را ترک کرده و وارد مرحله اعطای امتیازهای دردناک به ایران شویم، که این امر همه هدف های ما برای باقی ماندن همیشگی پرونده ایران روی میز را متزلزل کرده و از بین خواهد برد.
ما به بیان همین دو تفسیر اکتفا کرده و اضافه میکنیم هیچ یک از فرستادگان یا میانجیگران یا مشتاقان حل این “مشکل” بین المللی بین غرب و ایران اعم از غربی یا عرب نبوده که درپایان، این رمز نهایی را به ایرانی ها بگوید که “فلسطین را از سیاست خارجی خود خارج کنید، تا نه تنها فعالیت هستهای مسالمت آمیز داشته باشید بلکه حتی بمب هستهای از غرب بگیرید.”
در مقابل هرکسی که روند فعالیت مذاکراتی دیپلماتیک ایران را درخصوص این پرونده دنبال میکند ناگزیر در نهایت به این می رسد مسئولان بلندپایه ایرانی که با قدرت مدیریت این پرونده را در اختیار دارند، می دانند که چگونه با این تئوری فرسایشی با یک راهبرد مقابله کنند؛ راهبردی که آگاهان به علم “دیپلماسی فرش بافی” آن را “راهبرد برگهای پاییزی” توصیف میکنند که این راهبرد بر اصول زیر استوار است:
اولا، ما به خوبی می دانیم که مشکل شما با ایران به علت پرونده هستهای این کشور نیست بلکه به این خاطر است که ایران یک کشور مستقل است و تصمیمات خود را بنا به منافع ملتش میگیرد و تن به دیپلماسی مذاکره تحت آتش نمی دهد؛ حال هرچه می خواهد هزینه آن باشد. زیرا این هزینه ها کمتر از هزینه مذاکره برای مذاکره خواهد بود و در نتیجه، اگر هزار سال هم طول بکشد، مذاکره ای با آمریکا نخواهد بود؛ مگر بعد از پیروزی.
دوم، ما مصمم به صدور همه علوم از جمله علم هستهای هستیم و هیچ کسی نمی تواند حرکت و پیشرفت ما در این زمینه را متوقف کند و زمان به نفع ما حرت میکند و گواه این مدعا نیز دستیابی ما به یک پیشرفت علمی مافوق تصور است و این امری است که شما را مجبور خواهد کرد که به انتظار به پرواز درآمدن برگه های پاییز خود در منطقه بنشینید و نه در ایرانی که بهار شما برای ابد در آن پایان یافته است!
سوم، ما آگاهتر از گذشته هستیم زیرا می دانیم که شما محاصره علیه ما را به منظور قاچاق امنیت “اسرائیل” تشدید میکنید تا این رژیم از مجازات فرار کند؛ اما این امر هرگز روی نخواهد داد و گواه آن هم مبارزه ما با شما در زمین خودتان است واگر نبرد هشت روزه غزه هنوز شما را متقاعد نکرد پس باید به انتظار نبرد مبارزاتی بزرگی بنشینید که تحمل آن را بیش از هشت ساعت نخواهید داشت، و درخواست آتش بس خواهید کرد و انگشت خود را از روی پشیمانی و از دست دادن فرصت فرار، از مجازات خواهید گزید.