امام صادق علیه السّلام از وجود مبارک رسول اکرم صلى الله علیه و آله درباره مقام منتظران ظهور و علاقه مندان به ساحت قدس حضرت بقیه الله روحى له الفداء و آباء گرامى اش چنین نقل فرمودهاند:
طوبى لمن ادرک قائم اهلبیتى و هو مقتد به قبل قیامه یتولى ولیه و یتبراء من عدوه و یتولى الائمه من قبله اولئک رفقائى و ذووا ودى و مودتى و اکرم امتى على و اکرم خلق الله على .
خوشا به حال کسانى که قائم از اهل بیت مرا درک کنند و اقتداى به آن حضرت مى کنند (فرمانبردارى ) پیش از قیامش، دوستان او را دوست مى دارند و با دشمنانش دشمن اند و از آنها تبرا مى جویند و ائمه معصومین قبل از آن حضرت را دوست مى دارند. اینان رفقاى من و دوستان من و بهترین افراد امت من در نزد من بلکه بهترین مخلوقات خداوند براى من هستند (گوارا باد بر صاحبان این نعمت (ولایت ) ).
حذیفه مى گوید: دیدم رسول معظم اسلام صلى الله علیه و آله پرده کعبه را گرفته و گریه مى کند. عرض کردم یا رسول الله ! چه چیز شما را به گریه آورده است ؟
امام صادق علیه السّلام از وجود مبارک رسول اکرم صلى الله علیه و آله درباره مقام منتظران ظهور و علاقه مندان به ساحت قدس حضرت بقیه الله روحى له الفداء و آباء گرامى اش چنین نقل فرمودهاند:
طوبى لمن ادرک قائم اهلبیتى و هو مقتد به قبل قیامه یتولى ولیه و یتبراء من عدوه و یتولى الائمه من قبله اولئک رفقائى و ذووا ودى و مودتى و اکرم امتى على و اکرم خلق الله على .
خوشا به حال کسانى که قائم از اهل بیت مرا درک کنند و اقتداى به آن حضرت مى کنند (فرمانبردارى ) پیش از قیامش، دوستان او را دوست مى دارند و با دشمنانش دشمن اند و از آنها تبرا مى جویند و ائمه معصومین قبل از آن حضرت را دوست مى دارند. اینان رفقاى من و دوستان من و بهترین افراد امت من در نزد من بلکه بهترین مخلوقات خداوند براى من هستند (گوارا باد بر صاحبان این نعمت (ولایت ) ).
حذیفه مى گوید: دیدم رسول معظم اسلام صلى الله علیه و آله پرده کعبه را گرفته و گریه مى کند. عرض کردم یا رسول الله ! چه چیز شما را به گریه آورده است ؟
اى حذیفه ! دنیا از بین رفته یا مثل اینکه تو در این دنیا نبودى . عرض کردم پدر و مادرم به قربانت باد! آیا علائمى هست که دال بر وقوع چنین وضعى در دنیا باشد؟ فرمودند: آرى – اى حذیفه ! – مطالبى که مى گویم به قلبت بسپار و با چشمت ببین و با انگشتانت شماره کن :
۱. وقتى که امت من نماز را ضایع کنند.
۲. از شهوات پیروى کنند.
۳. خیانت در میان مردم زیاد شود.
۴. امانت و امانتدارى کم شود.
۵. مشروبات الکلى بنوشند.
۶. فضا تاریک شود (ممکن است به خاطر آلودگى فضا به معصیت یا دود ناشى از بنزین و غیره باشد).
۷. به واسطه خشکسالى، آب قناتها و چاهها کم مى شود – کما اینکه الان شده است -.
۸. آسمان و این فضاى لایتناهى غبارآلود شود (ممکن است کنایه از ظلمهاى جهانى باشد مانند جنگهاى جهانى از قبیل دو جنگ اول و دوم و جنگهاى پراکنده ).
۹. امنیت از راههاى زمینى و هوایى برداشته شود (نظیر هواپیما ربایى، آدم دزدى ).
۱۰. و مردم همدیگر را سب و لعن کنند.
۱۱. خانواده ها در دامن فساد سقوط کنند (مانند بى حجابى، رقاصى، قمار و غیره ).
۱۲. مردم در زندگى گرفتار تجملات و مدپرستى شوند و سرانجام قناعت و میانه روى متروک گردد.
۱۳. افراد جامعه نسبت به یکدیگر بدبین شوند و سوءظن و عدم اعتماد بر جامعه سایه افکند.
۱۴. سالهاى دنیا پست و خوار شود.
۱۵. درختکارى زیاد شود و محصولها اندک شود.
۱۶. قیمتها بالا رود (نرخ اجناس مورد لزوم به طور سرسام آورى بالا برود تا جایى که زندگى را تبدیل به جهنم سوزان کند).
۱۷. بادها زیاد شود (طوفانها و تندبادها مرتبا در دنیا زیانهاى سنگین جانى و مالى به بار آورد).
۱۸. پرده از روى باطن مردم برداشته شود (و جنایتکاران و دنیاپرستان و جاه طلبان شناخته شوند، یا بدان آشکار شوند یا علائم ظاهر شوند).
۱۹. عمل شنیع لواط علنى شود (کما اینکه در انگلستان با گذراندن قانونى از تصویب مجلس لواط بلامانع شده است ).
۲۰. خلاف، پسندیده شود.
۲۱. تجارت و کاسبى دچار سختى و تنگى شود و اشیاء مورد درخواست کم شود.
۲۲. تمام برنامه ها را با کمال گستاخى و خودسرى بر مبناى هواى نفس (دلم مى خواهد) پیاده کنند.
۲۳. ناسزا و فحش دادن به پدر و مادران را وسیله سرگرمى و مزاح قرار دهند.
۲۴. آشکارا ربا بخورند و کوچکترین ترسى از خداوند نداشته باشند.
۲۵. بى عصمتى و زنا در میان مردم رواج پیدا کند (مراکز خودفروشى و زنا در دنیا با ابعاد گسترده اى بالاترین شاهد ماست ).
۲۶. خشنودى و راضى بودن از زندگى و برنامه آن بسیار کم شود.
۲۷. افراد سفیه و نادان زمام امور را به دست گیرند.
۲۸. خیانت به انواع و اقسام مختلف در میان همه طبقات زیاد شود.
۲۹. امانت را بى اهمیت بدانند و به آن بى اعتنا باشند و افراد امین کم شوند.
۳۰. افراد از اخلاق و کار خویش تعریف کنند.
۳۱. نادانها به دلیل نادانى خویش مشهورند.
۳۲. مردم خانه هاى خود را بیارایند و دیوارهاى آن را زینت دهند.
۳۳. قصرها و خانه ها بلند ساخته شود (مانند ساختمانهاى چندین طبقه اى که آسایش و امنیت را از همسایه ها سلب مى کند.)
۳۴. باطل را به لباس حق جلوه دهند.
۳۵. زشتى دروغ از بین برود بحدى که لباس راستى بر آن بپوشانند.
۳۶. اگر کسى در کارش صحت عمل داشته باشد او را ضعیف بدانند.
۳۷. پستى و لئامت و سرزنش یکدیگر را به حساب عقل بگذارند (صاحبش را عاقل بدانند)
۳۸. گمراه بودن و راه کج رفتن را هدایت بشمارند.
۳۹. بیان را کورى بدانند (اگر به وسیله بیان، حقایقى گفته شود که به نظر آنها خوش نیاید بگویند این شخص کور است و واقعیت دنیا را نمى بیند).
۴۰. و خموشى را بى خردى بدانند.
۴۱. دانشمند اگر بخواهد از علم خویش به نفع خود و جامعه حرف بزند او را جاهل و عملش را نادانى بدانند.
۴۲. نشانه ها بسیار شود و علامتها یکى پس از دیگرى ظاهر گردد.
۴۳. تحقیق نکرده سخنان دور از حقیقت بگویند (مردم را متهم کنند و بدون دلیل آبروى بندگان خدا را بریزند).
۴۴. آسیاى مرگ بر سر جامعه بچرخد (جنگهاى خانمانسوز به راه بیندازند و افراد بیگناه را قتل عام کنند، مانند بمباران مناطق مسکونى و غیر نظامى و..).
۴۵. مردم از نظر بینش و دید قلبى کور شوند و حقایق را نبینند (مانند جنایاتى که از زمامداران خود مى بینند و در عین حال مى گویند خوب است ).
۴۶. کارهاى ناپسند بر اعمال خوب غلبه پیدا کند (مردم طرفدار کارهاى بد شوند).
۴۷. محبت نسبت به یکدیگر وصله رحم از دلهاى مردم برداشته شود.
۴۸. تجارت و بازرگانى زیاد شود و مردم کارهاى باطل و ناچیز را نیکو بدانند.
۴۹. جان خود را به یکدیگر به خاطر شهوتهاى زیادى که دارند، بذل کنند.
۵۰. کارهاى بزرگ را آسان شمارند (نظیر جنگ با دولتهاى بزرگ ).
۵۱. از پوشیدن پوستهاى حیوانات حرام گوشت (یا ذبح شرعى نشده ) باکى نداشته باشند.
۵۲. جامه هاى نرم و زیبا و نازک بپوشند (و بدن آنها از روى لباس پیدا باشد).
۵۳. رغبت به دنیا پیدا کنند و آن را بر آخرت مقدم بدارند (اعمال بد مردم گواه این مطلب است ).
۵۴. رحم از دلهاى همه مردم برود (اعم از زمامدار، تاجر، کاسب، زن، شوهر و غیر آنها).
۵۵. فساد جنبه عمومى پیدا کند (خواهى نشوى رسوا همرنگ جماعت شو).
۵۶. قرآن را به بازى بگیرند (از نام آن و آیاتش به نفع اهداف شوم خود سوء استفاده کنند).
۵۷. اموال بیت المال (وجوه شرعیه ) را مال شخصى خود بدانند یا حقوق شرعیه مال خود را ندهند و بگویند مال خودمان است .
۵۸. مسکرات را با تغییر نام حلال بدانند.
۵۹. در وقت دادن زکات مال خود خیانت کنند (کم بدهند یا جنس نامرغوب عرضه کنند).
۶۰. ربا را به نام خرید و فروش و اجاره دادن محلى از مقروض بگیرند.
۶۱. در فسق و فجور مردها با مردها و زنها با زنها برابرى کنند.
۶۲. به نافرمانى از خداوند (گناه کردن ) مباهات کنند.
۶۳. دلهاى مردم پر از تکبر و نخوت شود و ظلم و جور در پادشاهان و نادانى در مردم (زیر بار ظلم رفتن ) ظاهر شود.
۶۴. در چنین وضعى دیندار باید دین خود را بردارد و از این طرف به آن طرف و از این قله کوه به آن قله و از این دره به دره دیگر برود تا سلامت دین داشته باشد.
۶۵. از اسلام باقى نماند جز اسمى و از قرآن باقى نماند جز رسمى (قرآن در دلها کهنه شود و فقط اسم و رسمى از آن باقى بماند).
۶۶. قرآن بخوانند در حالى که از گلوگاه و استخوان ترقوه و گردن نگذرد و از وعده هاى خداوندى و وعیدهاى آن عملا در میان مردم خبرى نباشد و از خداوند نترسند و به یاد او نباشند و از ناسخ و منسوخ قرآن بى خبر باشند.
۶۷. در این حالات مساجدشان آباد باشد اما دلهاشان از تقوا و ایمان تهى .
۶۸. علما و دانشمندان آن زمان بدترین مردم روى زمین باشند و تمام فسادها و فتنه ها از ناحیه آنها برخیزد و بازگشت همه آنها (فتنه ها) به سوى خود ایشان است .
۶۹. مردم خیّر و نیکوکار و مراکز خیر از بین برود اما اهل شر و فساد بمانند.
۷۰. مردم به خداوند عالم در کارهایشان بى اعتنا باشند و اعمالشان از روى تحقیق نباشد.
۷۱. تنها محبوب مردم دینار و درهم باشد (ثروت دنیا از هر راهى که بیاید، حلال یا حرام، مانعى نداشته باشد).
۷۲. هر قدر ثروتشان زیاد شود باز بگویند فقیریم .
یا حذیفه قد ذهبت الدنیا او کانک بالدنیا لم تکن قلت فداک ابى و امى یا رسول الله فهل من علامه یستدل بها على ذلک قال نعم یا حذیفه احفظ بقلبک و انظر بعینک و اعقد بیدک اذا ضیعت امتى الصلواه و اتبعت الشهوات و کثر الخیانات و قلت الامانات و شربوا القهوات و اظلم الهوى و غار الماء و اغبرت الافق و خیفت الطرق و تشاتم الناس و فسدوا و فجرت الباعه و رفضت القناعه و ساءت الظنون و تلاشت السنون و کثرت الاشجار و قلت الثمار و غلت الاسعار و کثرت الریاح و تبینت الاشراط و ظهر اللواط و استحسنوا الخلف و ضاقت المکاسب و قلت المطالب و استمروا بالهوى و تفاکهوا بینهم بشتیمه الاباء و الامهات و اکلوا الربا و فشا الزنا و قل الرضا و استعملوا السفهاء و کثرت الخیانه و قلت الامانه و ذکى کل امرء نفسه و عمله و اشتهر کل جاهل بجهله و زخرفت جدران الدور و رفع بناء القصور و صار الباطل حقا و الکذب صدقا و الصحه عجزا و اللؤ م عقلا و الضلاله هدى و البیان عمى و الصمت بلاهه و العلم جهاله و کثرت الایات و تتابعت العلامات و تراجموا بالظنون و دارت على الناس رحى المنون و عمیت القلوب و غلب المنکر المعروف و ذهب التواصل و کثرت التجارات و استحسنوا البطالات و تهادوا انفسهم بالشهوات و تهاونوا بالمعضلات و رکبوا جلود النمور و اکلوا الماءتور و لبسوا الحبور و آثروا الدنیا على الاخره و ذهبت الرحمه من القلوب و عم الفساد و اتخذوا کتاب الله لعبا و مال الله دولا و استحل الخمر بالنبیذ و النجش بالزکوه و الربا بالبیع و تکافاء الرجال بالرجال و النساء بالنساء و صارت المباهات فى المعصیه و الکبر فى القلوب والجور فى السلاطین و السفاهه فى سائر الناس فعند ذلک لا یسلم لذى دین دینه الا من فر بدینه من شاهق الى شاهق و من واد الى واد و ذهب الاسلام حتى لایبقى الا اسمه و اندرس القران من القلوب حتى لایبقى الا رسمه یقرؤ ن القرآن لا یجاوز تراقیهم لا یعلمون بما فیه من وعد ربهم و وعیده و تحذیره و تنذیره و ناسخه و منسوخه فعند ذلک تکون مساجدهم عامره و قلوبهم خاربه من الایمان علمانهم شر خلق الله على وجه الارض منهم بدت الفتنه و الیهم تعود و یذهب الخیر و اهله و یبقى الشر و اهله و یصیر الناس بحیث لایعباء الله بشى ء من اعماله قد حبب الیهم الدینار و الدارهم حتى ان الغنى لیحدث نفسه بالفقر