سامید و آرزوى پیروزى نهایى حق بر باطل، صلح بر جنگ، عدالت بر ظلم، برقرارى ارزشهاى انسانى و تشکیل مدینه فاضله یا «آرمانشهر» و به عبارت دیگر «فوتوریسم » در همه ادیان زمینى و آسمانى با اختلاف اندکى وجود دارد و یکى از مشترکات تمامى ادیان و مذاهب است. در همه ادیان به آینده درخشان و آمدن مصلحى جهانى در آخر الزمان نوید داده شده است. «فوتوریسم » یعنى اعتقاد به دوره آخر الزمان و انتظار ظهور منجى غیبى و …
محمدعلى برزنونى
سامید و آرزوى پیروزى نهایى حق بر باطل، صلح بر جنگ، عدالت بر ظلم، برقرارى ارزشهاى انسانى و تشکیل مدینه فاضله یا «آرمانشهر» و به عبارت دیگر «فوتوریسم » در همه ادیان زمینى و آسمانى با اختلاف اندکى وجود دارد و یکى از مشترکات تمامى ادیان و مذاهب است. در همه ادیان به آینده درخشان و آمدن مصلحى جهانى در آخر الزمان نوید داده شده است. «فوتوریسم » یعنى اعتقاد به دوره آخر الزمان و انتظار ظهور منجى غیبى و مصلح بزرگ جهانى از مسایلى است که در بحثهاى تئولوژیک تمام مذاهب و ادیان درباره آن بحث و گفتگو شده است. همه ادیان در آن مشترکند اما در مصداق آن اختلاف وجود دارد. سمت و سوى جهان بشریت على العموم رو به پیروزى عدالت و نجات قطعى انسانها و نابودى حتمى ظلم و ظالم مى رود و همین «انتظار» است که عامل نیرو بخش و ایمان بخش به ستمدیدگان است و باعث امیدوارى آنها به پیروزى مى شود. این ایمان قطعى نه تنها آنها را بى مسؤولیت و منفى بار نمى آورد بلکه به آنان نیرو و قدرت و اطمینان به پیروزى مى دهد.
در کتاب «روش جوک » از کتب هندویان آمده است: «سرانجام دنیا به کسى برگردد که خدا دوست دارد و از بندگان خاص او باشد و نام او «فرخنده و خجسته » باشد.» (۱) هندوها مصلح را «مظهر ویشنو» به معناى مظهر دهم مى دانند و آورده اند: «این مظهر ویشنو در انقضاى کلى یا عصر آهن سوار بر اسب سفیدى در حالى که شمشیر برهنه درخشانى به صورت ستاره دنباله دار در دست دارد ظاهر مى شود و شریران را تماما هلاک مى سازد و خلقت را از نو تجدید و پاکى را جعت خواهد داد… این مظهر دهم در انقضاى عالم ظهور خواهد کرد.» ۲۱) در کتاب دیگرى به نام «باسک » که از کتب هندوهاست آمده: «دور دنیا تمام شود به پادشاه عادلى در آخرالزمان که پیشواى فرشتگان و پریان و آدمیان باشد و راستى حق با او باشد و آنچه در دریا و زمینها و کوه ها پنهان باشد همه را به دست آورد و از آسمان و زمین آنچه باشد خبر مى دهد و از او بزرگتر کسى به دنیا نیاید» (۳) . «شاکمونى » پیغمبر هندوها در کتاب مذهبى خود مى گوید: «پادشاهى دولت دنیا به فرزند سید خلایق دو جهان «کشن » بزرگوار تمام شود و او کسى باشد که بر کوه هاى مشرق و مغرب دنیا حکم براند و بر ابرها سوار شود و دین خدا یک دین شود و دین خدا زنده گردد». (۴)
در کتاب «دداتک » از کتب مقدس برهمائیان آمده است: «دست حق درآید و جانشین آخر «ممتاطا» ظهور کند و مشرق و مغرب عالم را بگیرد همه جا و خلایق را هدایت کند.» (۵)
جاماسب در کتاب «جاماسب نامه » از زرتشت نقل مى کند که مى گوید: «مردى بیرون آید از زمین تازیان… و بر آیین جد خویش با سپاه بسیار روى به ایران نهد و آبادانى کند و زمین را پر داد کند و سوشیانس «نجات دهنده بزرگ » دین را به جهان رواج دهد. فقر و تنگدستى را ریشه کن سازد. ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را هم فکر و هم گفتار و هم کردار گرداند.» (۶) در کتاب «زند» کتاب مذهبى زرتشتیان در این باره آمده است: «لشکر اهریمنان با ایزدان دائم در روى خاکدان محاربه و کشمکش دارند و غالبا پیروزى با اهریمنان باشد… آنگاه پیروزى بزرگ از طرف ایزدان مى شود و اهریمنان را منقرض مى سازند… و بعد از پیروزى ایزدان و برانداختن تبار اهریمنان، عالم کیهان به سعادت اصلى خود رسیده بنى آدم بر تخت نیکبختى خواهند نشست.» (۷)
در «مزامیر» داود چنین مى خوانیم: «… زیرا که شریران منقطع خواهند شد، اما متوکلان به خداوند وارث زمین خواهند شد. هان! بعد از اندک زمانى شریر نخواهد بود. در مکانش تامل خواهى کرد و نخواهد بود. اما حکیمان (صالحان) وارث زمین خواهند شد… و میراث آنها خواهد بود تا ابد الاباد… زیرا «متبرکان خداوند» وارث زمین خواهند شد اما ملعونان وى منقطع خواهند شد. (۸) »
در «تورات » آمده است: «و نهالى از تنه یسى (۹) بیرون آمده، شاخه اى از ریشه هایش خواهد شکفت و روح خدا بر او قرار خواهد گرفت… مسکینان را به عدالت داورى خواهد کرد و به جهت مظلومان زمین براستى حکم خواهد کرد… گرگ با بره سکونت خواهد کرد و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر پروارى با هم، و طفل کوچک آنها را خواهد راند. و در تمامى کوه مقدس من، ضرر و فسادى نخواهند کرد زیرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد شد… (۱۰) به منظور گرد آوردن طوایف بشر بر یک دین حق، سلاطین دول مختلفه را نابود کنم. آن وقت برگردانیم به قومها لب پاکیزه براى خواندن همه به نام خداى و عبادت کردن ایشان به یک روش.» (۱۱)
در «انجیل » چنین مى خوانیم: «کمرهاى خود را بسته، چراغهاى خود را افروخته بدارید و شما مانند کسانى باشید که انتظار آقاى خود را مى کشند که چه وقت از عروسى مراجعت کند. تا هر وقت آید و در را بکوبد، بى درنگ براى او باز کنند. خوشا به حال آن غلامان که آقاى ایشان چون آید، ایشان را بیدار یابد… پس شما نیز مستعد باشید زیرا در ساعتى که گمان نمى برید پس ایشان مى آید… (۱۲) چون برق که از مشرق بیرون مى آید و تا مغرب ظاهر مى گردد. آمدن فرزند انسان نیز چنین خواهد بود… خواهند دید فرزند انسان را بر ابرهاى آسمان که مى آید با قدرت و جلال عظیم… (۱۳) و چون فرزند انسان در جلال خود خواهد آمد با جمیع ملائکه مقدسه بر کرسى بزرگى قرار خواهد گرفت…» (۱۴)
در یکى از اناجیل مورد قبول مسیحیان پروتستان ضمن وصایاى مسیح، علیه السلام، به شمعون پطرس این طور مى گوید: «اى شمعون خداى به من فرمود: ترا وصیت مى نم به سید انبیا که بزرگ فرزندان آدم و پیغمبر امى عربى است و بیاید ساعتى که فرج قوى گردد و نبوت بسیار شود و مانند سیل جهان را پر کند.» (۱۵)
قرآن کریم با قاطعیت تمام از پیروزى نهایى دین حق بر تمامى ادیان سخن گفته است:
«هو الذى ارسل رسوله و دین الحق لیظهره على الدین کله بالهدى و لوکره المشرکون.» (۱۶)
اوست آنکه پیمبرش را به رهبرى و کیش حق فرستاد تا بر کیشها همگى چیره گرداندش چه شرک ورزان ناخوش دارند. (۱۷)
قرآن، وراثت زمین را براى بندگان صالح خداوند وعده داده است:
«و لقد کتبنا فى الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادى الصالحون » (۱۸)
و هر آینه در زبور پس ذکر نوشتیم که زمین را بندگان شایسته من ارث برند.
خداوند در قرآن، بر مستضعفان زمین منت مى گذارد و آنها را پیشوا و وارث قرار مى دهد:
«و نرید ان نمن على الذین استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین.» (۱۹)
و خواهیم منت نهیم بر آنانکه ناتوان شمرده شدند در زمین و آنان را پیشوایان وارث برندگان بگردانیمشان.
آیات ۵۵ سوره نور، ۱۲۸ اعراف، ۵۴ مائده و نیز آیات دیگر در همین زمینه نشان مى دهد که این اندیشه در قرآن به طور جدى و قوى حضور دارد.
این اندیشه به تفسیر استاد شهید آیه الله مطهرى:
«بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوش بینى نسبت به جریان نظام طبیعت و سیر تکاملى تاریخ و اطمینان به آینده و طرد عنصر بدبینى نسبت به پایان کار بشر است.» (۲۰)
امید و آرزو به تحقق این نوید و پایان خوش براى جهان در زبان روایات اسلامى «انتظار فرج » نامیده شده است.
پى نوشتها:
۱. روزنامه همشهرى، ویژه میلاد حضرت مهدى، علیه السلام، ۱۶ دى ۱۳۷۴.
۲. اوپانیشاد، ص ۷۳۷.
۳. روزنامه همشهرى، ۱۶ دى ۱۳۷۴.
۴. همان، ۲۶ دى ۱۳۷۳، به نقل از مصلح جهانى، سید هادى خسروشاهى.
۵. همان، ۱۶ دى ۱۳۷۴.
۶. جاماسب نامه، ص ۱۲۱.
۷. روزنامه همشهرى، ۲۶ دى ۱۳۷۳، به نقل از مصلح جهانى.
۸. عهد عتیق، کتاب مزامیر، مزمور۳۷.
۹. یسى، به معناى قوى، نام پدر حضرت داود، علیه السلام، ر. ک: قاموس مقدس، ص ۹۵۱.
۱۰. تورات، اشعیاى نبى، فصل ۱۱.
۱۱. تورات، صفیاى نبى، فصل ۳.
۱۲. انجیل لوقا، فصل ۱۲.
۱۳. انجیل متى، فصل ۲۴.
۱۴. همان، فصل ۲۵.
۱۵. روزنامه همشهرى، ۲۶ دى ۱۳۷۳، به نقل از: خسزوشاهى، سیدهادى، مصلح جهانى.
۱۶. سوره صف(۶۱) آیه ۹، همچنین ر. ک: سوره توبه(۹) آیه ۳۳ و سوره فتح(۴۸) آیه ۲۸.
۱۷. تمامى ترجمه هاى آیات با استفاده از ترجمه مرحوم سید کاظم معزى است.
۱۸. سوره انبیاء(۲۱) آیه ۱۰۵.
۱۹. سوره قصص(۲۸) آیه ۵.
۲۰. ر. ک: مطهرى، مرتضى، قیام و انقلاب مهدى از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۶.
ماهنامه موعود شماره ۱۰-۱۱