سخنرانی و خطبه حضرت زهرا(س)، تجلی بخش امام شناسی و ولایت محوری آن بانوی بزرگ و نیز حاوی مطالب عمیق فکری بسیاری است که نشان از معرفت سرشار آن حضرت به موضوعات علمی دارد. در واقع می توان گفت، یک دوره درس اعتقادات استدلالی و تبیین اصول دینداری و اخلاق عملی است؛ معرفت آموزترین سخن بشری که در آن دوران بر انسان ها خوانده شده است.
خطبه فدکیه حضرت زهرا(س) آن چنان متین، منظم و فصیح است که برخی گمان کردهاند، به نوشته ای از پیش طراحی شده، بیشتر شبیه است تا یک سخنرانی ناگهانی. ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه با ذکر سندی می نویسد: عبدالله بن احمد از پدرش نقل میکند که در نزد زید شهید، پسر امام سجاد(ع) خطبه فدکیه حضرت زهرا(س) را نقل کردم و به وی گفتم: برخی گمان میکنند، این خطبه ساختگی بوده و آن را حضرت فاطمه زهرا(س) ایراد نکرده؛ بلکه از آن ابی العیناء است؛ زیرا این کلام، منظم، معیّن و یک نواخت میباشد.
زید گفت: من دیدم که بزرگان آل ابی طالب از پدرانشان آن را روایت میکنند و به فرزندان خویش یاد می دهند. بزرگان شیعه نیز آن را درس می دادند، پیش از آنکه حتی جدّ ابوالعیناﺀ، پا به عرصه وجود بگذارد.[۱]
خطبه حضرت زهرا(س) در مسجد مدینه، از چنان عظمتی برخوردار بود که بیش از ۲۴ نفر از شخصیت های قرن اول هجری همچون امیرالمؤمنین(ع)، حضرت زینب(س)، امام سجاد(ع)، ابن عباس، جابربن عبدالله انصاری و انس بن مالک از یاران پیامبر۹ آن را نقل کردهاند. در قرن دوم نیز بزرگانی همچون امام باقر(ع)، امام صادق(ع)، زید پسر امام سجاد(ع)، مفضل، ابی نصر بزنطی و دیگر یاران امامان آن را روایت کردهاند.[۲]
این خطبه شریف در بیش از شصت کتاب مهم شیعه و اهل سنت آمده است و عالمانی همچون شیخ صدوق; در علل الشرایع، سیدبن طاووس در طرائف، طبرسی در احتجاج و ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه آن را نقل کردهاند. تاکنون افزون بر ۱۱۲ جلد کتاب درباره این خطبه و محتوای آن نوشته شده است. محدث بزرگ علامه مجلسی; می نویسد: این خطبه، از خطبه های مشهوری است که شیعه و سنی آن را با سندهای گوناگون نقل کردهاند.[۳]
نگاهی دقیق و موشکافانه به سیره فاطمی(س) و نحوه حرکت و ورود آن حضرت به مسجد، درس های بزرگی را به ما می آموزد. ابن ابی الحدید معتزلی، پس از ذکر اسناد خطبه، نحوه ورود حضرت را این گونه نقل میکند: زمانی که ابوبکر تصمیم به منع فدک گرفت و حضرت زهرا(س) از این مقصد آگهی یافت، مقنعه بر سر انداخت و با جماعتی از زنان قریش به سوی مجلس ابوبکر حرکت نمود. آن حضرت لباس بلندی پوشیده بود و در راه رفتن، نظیر پدر بزرگوارش رسول اکرم(ص) گام بر می داشت. چون داخل مجلس شد، ابوبکر با جمعی از مهاجران و انصار نشسته بودند. سپس بین مردان و ایشان، پرده سفیدی زده شد.[۴]
در آن شرایط، حضرت زهرا(س) در حالی که عده ای از زنان قریش اطراف آن حضرت را گرفته بودند، وارد مسجد شد. منظره عجیبی بود. همه مردم بی اراده برای دختر پیامبر(ص) راه باز کردند و منتظر بودند تا ببینند که ایشان چه میکند. وقتی به دستور آن حضرت میان زنان و مردان پرده ای زده شد، بانوی بزرگ اسلام همراه دیگر بانوان در آن سوی پرده قرار گرفتند؛ ناگهان صدای فاطمه(س) بلند شد. آه جانسوز حضرت، تمام اهل مسجد را متأثر کرد و مردم شروع به گریه نمودند. مجلس پریشان و مضطرب گردید. حضرت اندکی صبر کردند تا جوش و خروش مردم تمام شد. آن گاه خطبه را آغاز کردند… .
الحَمدُلله مَا أنعَم وَلَهُ الشُّکرُ عَلَی مَا ألْهَم….
پی نوشت:
[۱]. قزوینی، سید کاظم، فاطمه زهرا(س)، از ولادت تا شهادت، ترجمه: حسین فریدونی، ص ۳۲۷ و ۳۲۸٫[۲]. مجلسی، محمدباقر، زندگانی حضرت زهرا(س)، ترجمه: محمد روحانی علی آبادی، ص ۸۰۴٫
[۳]. همان، ص ۶۹۱٫
[۴]. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱۶، ص ۳۴۵٫