عکس مهتاب که آن شب، زمین را مثل روز روشن کرده بود، روی آب حوض افتاده بود. سید بن طاووس که آمده بود تا وضوی نیمه شبش را بگیرد، با خودش تصمیم گرفت که نماز شبش را در سرداب سامرا بخواند و به همین خاطر هم راهی حرم مولایش امام حسن عسکری(ع) شد.
سید نزدیک حرم که شد، نعلینش را در آورد و در دستانش گرفت و وارد حرم شد. نزدیک سرداب، صوت دلنشینی، حال و هوای او را دگرگون کرد. سید بن طاووس این بار هم صدای دلنشین امامش را میشنید و در آن حال دیگر پاهایش رمق حرکت نداشت. کلمات امام زمان(ع)، امانی به اشک های سید نمی داد و پهنای صورتش را خیس میکرد. آقایش با خدا مناجات میکردند و می فرمودند:
خدایا شیعیان ما را از شعاع نور ما و باقیمانده طینت(گِل) ما خلق کرده ای، آنها گناهان زیادی با اتکاء بر محبت و ولایت ما انجام دادهاند؛ اگر گناهان آنها گناهی است که در ارتباط با توست از آنها بگذر که ما را راضی کرده ای و آنچه از گناهان آنها در ارتباط با خودشان هست خودت بین آنها را اصلاح کن و آنها را از آتش جهنم نجات بده و آنها را با دشمنان ما در خشم و غضب خود جمع نفرما.
منبع: برکات حضرت ولی عصر(ع)، خلاصه العبقری الحسان، علامه نهاوندی، ص۳۹۹