معجزه ی پیغمبر خاتم

صدای گامهای گروهی از قریش که پا بر زمین خاکی مکه می‌کوبیدند و به سراغ محمد امین (صلی الله علیه و آله) می آمدند، فضای مسجد الحرام را پر کرد. محمد امین (ص)، سر بلند کرد و نزدیک شدن آنها را تماشا کرد. علی (علیه السلام) نیز که در کنار او نشسته بود، سر بلند کرد.

بعد از سلام و احوالپرسی و کنایه های همیشگی، کسی حرف جدید زد:
«اصلاً قبول! تو پیامبری!»

قوم قریش نگاه خیره ای به او کردند و مرد، دستپاچه سرش را به نشانه ی آنکه «حواسم هست چه می‌گویم!» تکان داد و سخنش را ادامه داد:
«پیامبران معجزه دارند دیگر! مثلاً موسی برایشان دریا را شکافت و عیسی…»

کسی از قریش که منظور دوستش را فهمیده بود ادامه داد: «بله! عیسی، برای مردم، انسانها را زنده کرد!»
و ادامه داد: «نه این که بگوییم دو نیم کردن ماه، معجزه نبود! نه! ولی زنده کردن مردگان فقط از دست پیامبران برمی آید.»
قوم قریش هم نوا شدند: «آری! ای محمد امین! بیا و مردگان ما را هم زنده کن.»

رسول رحمت (ص)، به تک تک چهره های سرسخت قریشیان نگاهی کرد و کسی از قریشیان را نشان علی (ع) داد و گفت: «با جبانه برو و کسانی که آنها خواهش کردند به اسم صدا بزن و بگو محمد فرموده برخیزید.»

علی (ع) بی درنگ از جا برخاست و با جبانه به قبرستان رفت. وقتی نام آن گروه را صدا زد و سپس گفت: «محمد (ص) فرموده برخیزید!» ناگهان خاک تکانی به خود داد و از میان غبارها، گروهی از مردگان در حالی که سرشان را از خاک می تکاندند، برخاستند.

آن وقت، تقریبا همه با هم زمزمه سر دادند: «درود خدا بر محمد (ص)، رسول راستینش! کاش زنده بودیم و به او ایمان می آوردیم.»
کسی از رجعت کنندگان، رو به جبانه گفت: «مبادا با او مخالفت کنید! سعادت با اوست!»
کس دیگری گفت: «تو از مرگ نمی دانی و از پس از آن…»
و کس دیگری: «بعد از تولد او، برای ما مردگان نیز، اوضاع تغییر کرد؛ بهتر شد…»

و کس دیگری… چیزی نگذشت که جبانه، درمیان مشتاقان رسول خدا (ص) محاصره شده بود و با چشمان از حدقه بیرون زده، سخنان آنها را گوش می داد. (۱)

***
… پس آن حضرت به امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «با جبانه برو و همین اشخاصی که ایشان خواهش نموده‌اند، به اسم صدا بزن…» (۲)

پی نوشت:
۱. شیخ حر عاملی، الإیقاظ من الهجعه بالبرهان على الرجعه، باب هفتم، ص: ۱۹۰؛ با استفاده از نرم افزار جامع الاحادیث نور ۳/۵
۲. نهاوندی، علی اکبر، العبقری الحسان، نشر مسجد مقدس جمکران، ج ۸، ص ۶۷۸

منبع: مستور

همچنین ببینید

از شیراز تا حیفا

«از شیراز تا حیفا»روایتی از بنیاد و تاریخ فرقه بابیه

«از شیراز تا حیفا» نقدی عالمانه و روایتی منصفانه از چگونگی شکل‌گیری فرقه بابیه و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *