یک منبع آگاه میگوید به اسامه بن لادن لقب شیخ داده و الظواهری را مزدور آمریکا معرفی کرده است. این منبع با اشاره به اینکه بن لادن قبل از گرفتار آمدن در دام نیرنگ الظواهری واقعاً درصدد تجهیز لشکر آزادی قدس بوده است؛ میافزاید: بن لادن مطالعاتی را در خصوص چگونگی ایجاد دولتی اسلامی انجام داد. امری که بعد از خروج شوروی از افغانستان دغدغه اصلی وی به شمار میرفت. او میدانست که نظم حاکم بر کشورهای حوزه خلیج فارس نشأت گرفته از نظم حاکم در دوران قرون وسطی بوده و عامل ایجاد آن استعمار اروپاست. این منبع با بیان اینکه این مسئله در تاریخ اسلام بیمانند بوده و هیچ ارتباطی با دین ندارد به این نکته اشاره میکند که نیرنگ اخوان المسلمین همه چیز از جمله گروه القاعده را از بین برد. در بخش سوم به این بحث پرداخته شد.
منبع مذکور در خصوص جبهه النصره میگوید: الزرقاوی، ابوقعقاع را مأمور کرد تا در سوریه گروهی را به نام جند الشام تشکیل دهد. این گروه بعد از ترور “رفیق حریری” اعلام موجودیت کرد و حمله به سوریه را آغاز نمود. در پی شکست تجاوز به لبنان، سوریها بیشتر به ماهیت این گروه پی بردند و سرکرده آنها کشته شد. با از بین رفتن ابو قعقاع، کسانی که فکر میکردند این گروه به خط پایان خود رسیده است، ابومحمد جولانی اردنی را مأمور نمودند تا عناصر باقیمانده که توسط اطلاعات سوریه شناسایی نشده بود را ساماندهی کرده و در گروه دیگری به نام جبهه النصره وارد سازند.
این منبع در پاسخ به اینکه آیا “ابو محمد الجولانی” سرکرده گروهک تروریستی جبهه النصره از کسانی نیست که از جولان رانده شده، میگوید: اگر میبود باید میگفت: جولان را آزاد خواهیم کرد و آوارگان را باز خواهیم گرداند، اما جبهه النصره اعلام کرده که جولان را آزاد نخواهد کرد چرا که ساکنان آن کافر هستند. این در حالی است که اغلب ساکنان جولان موحد به شمار میروند.
این منبع درباره هویت ابو محمد الجولانی میگوید: کسی نمیداند نام اصلی او چیست ولی الظواهری بنا به خواسته آمریکایی ها اصرار داشت فرماندهان این گروه اردنی باشند و هیچ سوری نباید به این مقام دست یابد. دلیل وی این بود که اگر یک سوری از این گروه فرار کند اسرار مهمی را در اختیار اطلاعات سوریه قرار خواهد داد، حال آنکه اگر یک اردنی فرار نماید، این شخص توسط اطلاعات اردن که با آمریکایی ها همکاری میکند بازگردانده میشود. این منبع معتقد است فرماندهان جبهه النصره اردنی هستند و تلاش افسر اطلاعاتی اردن تنها انتقام از کسانی است القاعده را از بین بردند.
ابومصعب الزرقاوی
این منبع همچنین در مورد “ابو مصعب الزرقاوی” فرمانده اردنی گروهک تروریستی القاعده عراقمیگوید: زرقاوی، مبارزی خطرناک اما در عین حال بی بهره از سیاست بود. آمریکاییها برای نشان دادن حسن نیت خود در قبال ایران و سوریه وی را به قتل رساندند تا نشان دهند پایان تقسیم عراق و کشتار مردم این کشور و حفظ منافع انتخاباتی آنها در صورتی عملی خواهد شد که حمله به نیروهای این کشور پایان پذیرد.
این منبع میافزاید: بعد از پیروزی حزب الله در جنگ ۳۳روزه، ایران و سوریه تمام تلاشهای خود را برای خروج اشغالگران از عراق به کار بستند. این تلاشها نتیجه داد و سرانجام آمریکا موافقت نمود در چارچوب یک برنامه زمانی مشخص از این کشور خارج شود. آمریکایی ها در حین خروج، الزرقاوی را که عامل کشتار عراقیها و تجزیه این کشور بود به قتل رساندند. بنا به گفته این منبع، گفتمان طایفهای تا قبل از ورود «ظواهری و جهاد» به تشکیلات القاعده در ادبیات این گروه وجود نداشت.
این منبع تأکید میکند که گفتمان طایفهای بخصوص با آغاز اشغال عراق و شانتاژ خبری گسترده شبکه الجزیره، افراد زیادی را فریفت. ما این موضوع را با خواهر یکی از مبارزان القاعده که توجه زیادی به ماهیت این گروه دارد مطرح کردیم. وی ضمن تأکید بر اینکه بن لادن سعی داشت بر اساس شرع دولتی اسلامی را تشکیل دهد، طائفهای بودن گروه القاعده را رد کرد.
منبع مذکور همچنین در پاسخ به این سؤال که آیا جبهه النصره از تجربه عراق استفاده کرده و از گفتمان تکفیری خود کاسته و کمتر به کشتار مردم پرداخته و از هدف قرار دادن بقاع متبرکه دست برداشته است تا عراقیها بنا به گزارش یکی از اعضای پیشین القاعده تشکیلاتی چون جنبش بیداری برای مقابله با این گروه تشکیل ندهند، بیان داشت: جبهه النصره استراتژی خود را تغییر نمیدهد چون اعضای آن به این حقیقت پی خواهند برد، ضمن آنکه این جبهه در سوریه همان کاری را انجام می دهد که در عراق انجام می داد و تنها تفاوت در حوزه پوشش رسانه ای است چرا که در عراق، ارتش آمریکا در صحنه حضور داشت و میتوانست اوضاع را کنترل نماید اما در سوریه، ارتش از بین نرفته و به همین خاطر عملیات این گروه رسانهای نشده است.
این جبهه در حال حاضر به انهدام اماکن مقدس شمال حلب و بخصوص منطقه اعزاز مشغول بوده و به کشتار شهروندان شدت بخشیده و علاوه بر آنکه گفتمان طایفهای خود را محدود نکرده به جامعه جهانی هم توجه نکرده است. چرا که واشنگتن و لندن کاملاً انفجارهایی را که این جبهه مسؤولیت آن را در سوریه به عهده گرفته است، رد کرده است.
در خصوص”ارتش آزاد” این منبع با لحنی تمسخرآمیز می گوید: من اطلاعاتی در اختیار ندارم، اما بعید میدانم که چیزی به نام ارتش آزاد وجود داشته باشد، باید بگویم بعضی از افسران سوریه به ترکیه فرار کردهاند و در برخی از عملیات این جبهه شرکت کردهاند.
این منبع میافزاید: این استراتژی تازهای نیست و من معتقدم جبهه النصره به اعضای خود میگوید: به آنها دروغ نمیگوییم تا به ما در نابودی نظام سوریه کمک کنند. در حقیقت این یک ترفند آمریکایی است که گفته شود کسانی که در سوریه میجنگند نیروهای ارتش آزاد هستند. هدف این است که مشخص نشود واشنگتن حامی جبهه النصره است. آنچه به طور قاطع می توان از آن سخن گفت اینکه از آغاز نبرد “جسر الشغور” تاکنون، جبهه النصره و القاعده در سوریه عملیات نظامی انجام دادهاند وعدم وجود اختلاف بین آنها چیزی جز نمایشی دروغین نیست.
در این باره وقتی به این منبع گفته شد که رسانههای سوریه نیز همین موضوع را بیان میکنند، پاسخ داد: من اخبار این رسانهها را دنبال نمیکنم، اما خوب می دانم آنچه ارتش آزاد از آن سخن میگوید نبرد آزادسازی شهر “المیادین” در نزدیکی مرزهای عراق است. اگر چه تمامی نبردها به نام ارتش آزاد انجام شد و سخنگوی آن، رهبران سکولار اپوزیسیون بودند اما وقتی ارتش کلاسیک عقب نشست و ارتش آزاد وارد صحنه شد، قوانین جبهه النصره به اجرا در آمد. افزون بر آنچه گفته شد ارتش آزاد، تنها در حوزه رسانه از آن سخن به میان آمد زیرا عملیات تروریستی در خاک سوریه، تنها توسط جبهه النصره انجام شد.از همین رو من فکر میکنم ارتش آزاد در سوریه حضور نداشت و در ترکیه و در مرزهای این کشور با سوریه مستقر شده بود.