اَنَس بن مالک (۱) با حالتی عصبی به غذا خوردن مرد انصاری نگاه میکرد و با هر لقمه ای که مرد فرو می داد، چشم انس می پرید. انس، نگاهی به مادر مرد کرد که با چشمان کم سو، دانه های اشک محبت و علاقه را با انگشت از میان چروک چشمانش میگرفت و زیر لب – بی آنکه لب به غذا بزند- قربان صدقه ی غذا خوردن و قد و بالای پسرش می رفت.
اَنَس بن مالک (۱) با حالتی عصبی به غذا خوردن مرد انصاری نگاه میکرد و با هر لقمه ای که مرد فرو می داد، چشم انس می پرید. انس، نگاهی به مادر مرد کرد که با چشمان کم سو، دانه های اشک محبت و علاقه را با انگشت از میان چروک چشمانش میگرفت و زیر لب – بی آنکه لب به غذا بزند- قربان صدقه ی غذا خوردن و قد و بالای پسرش می رفت.
انس، لقمه ای را میان زمین و هوا نگه داشته بود و به همین چند لحظه قبل می اندیشید که مرد، دراز به دراز افتاده بود و مادرش بالای سرش، منتظر بود که خبر خوبی از پسرش برسد. پیرزن، رگهای برآمده ی دستهای لاغر و پیرش را فشار می داد و دستان پینه بسته اش را در هم می فشرد و انتظار میکشید. تا وقتی که نفس کشیدن سخت پسرش آغاز شد و چیزی نگذشت که چشمان مرد انصاری باز ماند و انس، که بالای سرش نشسته بود و اشهد می خواند، پارچه ای بر سرش کشید.
انس، با صدای «بفرمائید شامتان را بخورید که سرد شد» پیرزن، از فکر بیرون آمد و با لبخندی تشکر کرد. چهره ی آرزومند پیرزن که با خبر فوت پسرش فسرده و بی حال شد، از مقابل چشمش کنار نمی رفت. همان وقتی که زیر لب گفت: «پسرم مُرد؟» و لب ورچید. همان وقتی که بی تفاوت به ترحم انس، دست به دعا بلند کرد و گفت: «خداوندا! تو میدانى که من براى تو اسلام آوردم، و از وطن خویش صرفنظر کرده خدمت پیغمبر تو آمدم، به امید اینکه در هر سختى و آسایش یاور من باشد. اینک این بار مصیبت را بدوش من مگذار.» آن وقت، پارچه را از صورت پسرش کنار زد و در مقابل چشمان انس، مرد دوباره شروع به نفس کشیدن کرد.
انس، لقمه ای که در دستش بود به دهانش برد و به چهره ی پر محبت پیرزن نگاهی انداخت. چهره اش مانند همان وقتی بود که پسرش دوباره زنده شد: شکفته و اشک آلود و پر لبخند.
انس، با مهربانی به شانه ی مرد انصاری زد و گفت: «خدا تو را به مادرت برگرداند…»
***
انس بن مالک نقل میکند: «به عیادت مریضى از «انصار» رفتیم، هنوز نشسته بودیم که بیمار جان داد…» (۲)
پی نوشت:
۱. از صحابی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) که بعدها دومین امام اهل سنت گردید.
۲. شیخ حر عاملی، الإیقاظ من الهجعه بالبرهان على الرجعه؛ النص؛ صص ۱۹۸- ۱۹۹؛ با استفاده از نرم افزار جامع الاحادیث نور ۳/۵
منبع: مستور