از ابو الحسن الرضا(علیه السلام) آورده است : پیش از این امر (ظهور) سفیانى، یمانى و مروانى و شعیب بن صالح مى آیند . پس چگونه مى گویند این و آن خواهد شد ؟! ( اثبات الهداه ۳/۷۳۵ ; بحار ۵۲/۲۳۳ ) .
کافى از معلى بن خنیس آورده است : پیش از ظهور عباسیان، نامه عبدالسلام بن نعیم، سدیر و چند نفر دیگر را خدمت ابوعبدالله(علیه السلام) بُردم . نوشته بودند : مى توانیم امر (حکومت) را به شما بسپاریم، نظرتان چیست؟ (راوى مى گوید 🙂 امام نامه ها را بر زمین زد و فرمود : من امام اینها نیستم. آیانمى دانند امامشان کسى است که سفیانى را مى کشد ؟!
مى بایست به فشارهایى که شیعیان و طمعورزان حکومت به امامان وارد مى کردند، توجه داشت . اینها مى خواستند از ائمه، اجازه فعالیت سیاسى گرفته و به بهانه آن که پیامبر به مهدى و دولتش بشارت داده است به نام آنها انقلاب کنند، اما ائمه نمى پذیرفتند و براى امت توضیح مى دادند که از شروط ظهور مهدى(علیه السلام) خروج سفیانى پیش از ایشان است .