امام هادی (علیه السلام) که در زمره امامان شیعه و از خاندان رسالت است، از ویژگی دانشی گسترده و جامع برخوردار است، طوری که سمبلهای دانش و فرهنگ وی، عقول را حیران و اندیشهها را به اعجاب واداشته است.
به نقل از ایسنا، امام دهم همچون پدران و اجداد بزرگوار خود در علم و دانش سرآمد روزگار بود. درخشش او در مدت حیاتش احترامیشگفت در قلوب همگان ایجاد کرده بود. نامه آن حضرت در رد پیروان معتقد به تفویض و جبریون و اثبات عدل و حد مابین جبر و تفویض، از فرازهای شگفتآور دوره امامت امام هادی محسوب میشود و بسیار مورد تعمق و توجه میباشد.
پاسخ امام هادی(علیه السلام) به سوال یحیی بن اکثم در مجلس واثق، خلیفه عباسی
گوشهای دیگر از دریای بیکران دانش امام هادی (علیه السلام) در تاریخ خطیب بغدادی تجلی دارد. او به شهادت خود دانش امام را متذکر شده و در مقام اثبات آن میگوید: روزی یحیی بن اکثم در مجلس واثق خلیفه عباسی که جمعی از علماء و فقها حضور داشتند، سؤال کرد که چه کسی سر حضرت آدم (علیه السلام) را هنگامیکه حج به جا آورد، تراشید؟ تمام حضار در پاسخ آن عاجز ماندند، واثق گفت: هم اکنون من کسی که جواب این سؤال را بدهد حاضر میکنم، سپس شخصی را بدنبال حضرت هادی (علیه السلام) فرستاد و ایشان را به دربار خلیفه دعوت کرد. امام نیز دعوت را پذیرفت و برای اظهار و بیان حقیقت به دربار واثق رفت.
خلیفه پرسید: ای ابوالحسن به ما بگو چه کسی سر حضرت آدم را هنگام حج تراشید؟ امام فرمود: ای واثق تو را به خدا سوگند میدهم که ما را از بیان و جواب آن معاف کنی، خلیفه گفت: ترا سوگند میدهم که جواب را بفرمایی! امام(علیه السلام) فرمود: اکنون که قبول نمیکنی، پس میگویم. پدرم مرا از جدم خبر داد و جدم از جدش که رسول خدا باشد، اطلاع داد که فرمودند: برای تراشیدن سر آدم جبرئیل مأمور شد یاقوتی از بهشت آورد و به سر آدم کشید تا موهای سرش بریزد.