بانوی عالم

در مقام بیان عظمت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و برکات وجودی آن بزرگواران چه می‌توان گفت و از کجا باید شروع کرد؟

فاطمه علیهاالسلام از اهل بیتی است که خداوند متعال، عالم را به واسطه وجود ایشان خلق فرموده است، آنجا که رسول خدا (صلوات الله علیه وآله) فرمود:

«لَوْ لَا نَحْنُ مَا خَلَقَ‏ اللهُ‏ آدَمَ‏ وَ لَا حَوَّاءَ وَ لَا الْجَنَّهَ وَ لَا النَّارَ وَ لَا السَّمَاءَ وَ لَا الْأَرْض»(۱)
و یا حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در آن مرقومه‌ای که به معاویه مرقوم نمودند می‌فرماید:
«فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ‏ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا»(۲)

این عبارت، از نظر معنا خیلی مهم است. بعضی می‌خواهند بگویند که معنای این روایت این است که مردم تربیت‌شده یا پرورش‌یافته مکتب ما هستند، ولی هیچ مانعی ندارد که به این معنا باشد که هدف غایی از خلقت، وجود محمد و آل محمد علیهم السلام است و یا آن حدیث قدسی که خداوند می‌فرماید: «خَلَقْتُکَ لِأجْلِی»(۳) و در حدیثی دیگر می‌فرماید: «لَوْلَاکَ مَا خَلَقْتُ‏ الْأَفْلَاکَ‏»(۴). اصلاً انسان نمی‌تواند بفهمد که خداوند متعال که می‌فرماید: تو را برای خودم خلق کردم و همه افلاک را برای تو خلق کردم چه معنایی دارد؟

آنچه از همه این سخنان معلوم می‌شود این است که ارتباط آن‌ها با خداوند متعال بسیار بالاست، چرا که خداوند متعال، بالا و والاست، البته خود پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله اظهار عجز می‌کند و اظهار می‌دارد:
« مَا عَرَفْنَاکَ‏ حَقَ‏ مَعْرِفَتِکَ»(۵)

باید دانست که ما هر چه داریم از اهل بیت علیهم السلام داریم. غیر از آنها هر کس هر چه می‌گوید، وقتی انسان آنها را ملاحظه می‌کند می‌بیند به جایی متصل نیست و نمی‌شود به آن اعتماد کرد.
همه چیز در مکتب اهل بیت (علیهم السلام) است که پیامبر فرمود: «إنّی تارکٌ فیکُمُ الثّقلین کتاب الله وَ عِتْرَتی» یعنی همه چیز را از اهل بیت بگیرید و از غیر اینها نگیرید.

حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: نه از اینها جلو بیفتید و نه عقب، که اگر جلو بروید گمراه می‌شوید و اگر عقب بیفتید هلاک می‌گردید. و نیز می‌فرماید: «لاتُعَلِّمُوهُم» چیزی یادشان ندهید، «فإنَّهُم أعْلَمُ مِنْکُم» از تمام مردم، اینها عالم‌تر هستند.
حال در میان اهل بیت علیهم السلام، حضرت زهرا سلام الله علیها یک محوریت خاصی دارند؛ ملاحظه کنید وقتی اهل بیت علیهم السلام معرّفی می‌شوند ایشان در صدر هستند؛ «هُمْفَاطِمَهُ وَ أبُوهَا وَ بَعْلُهَا وَ بَنُوهَا»(۶)

آن حضرت در بین اهل بیت (علیهم السلام)، مقام و عظمت خاصی دارند که همه ائمه (علیهم السلام) به وجود ایشان افتخار می‌کنند. در واقع، آن وجود مقدس برای همه اهل بیت علیهم السلام حجت است، یعنی برای حقانیت خودشان و برای بطلان غاصبین و ستمگران به وجود آن بزرگوار احتجاج می‌کنند. همه اهل بیت(علیهم السلام) حجتند، ولی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از این جهات، حجیتش از همه بیشتر است.

فاطمه زهرا (سلام الله علیها) سیده نساء العالمین، بضعه الرسول و قرینه ولیّ الله، بانویی که در مباهله به حکم قرآن مجید، اختصاصِ شرکت داشت، و از اهل بیت علیهم السلام هم، یگانه بانویی بود که به مقام عصمت و طهارت چون پدر و همسر و فرزندانش آراسته بود، و در آن اجتماع که حتی امّ سلمه هم اجازه حضور نیافت و از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) جواب «إنّکِ على الخیر» شنید، فقط یگانه بانویی که حضور داشت آن حضرت بود.

او در غیر مقام نبوت، در اخلاق و علم و کمالات نسبت به پدر نسخه‌ای مطابق اصل بود و مثل سائر ائمه (علیهم السلام) سیره و رفتار و گفتارش، دین و شرع و دلیل احکام الهی است.

او امامت به معنای علم و هدایت را حائز بود، و به عنوان یک بانوی اول اسلام در عفاف و عصمت و کرامت و ستر، وجودش الگو و اسوه است. اشتغال به کارهای بیرون از منزل و همکاری با مردان نامحرم دون شأن هر زن ذی شأن و ملتزم به ستر و عفاف است تا چه رسد به بانویی که شأنش «إنّ اللهَ تَعَالى یَغْضِبُ لِغَضَبِ فَاطِمه وَ یَرْضى لِرِضَاهَا» باشد. اصلاً حضور در جاهایی که مختص به مردان است برای بانویی مانند او تنازل از مقام اجل و امنع و اقدس اوست.

خطبه اعجاز آور

یکی از معجزات حضرت زهرا (سلام الله علیها)، خطبه بالبدیهه آن حضرت بود. آن بزرگوار در آن جوّ اختناق و کودتای بزرگی که شده بود، با آن مصیبت جانکاه و عظمای ارتحال حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) و بعد مصایب دیگر، این خطبه را که در اوج فصاحت و بلاغت است انشاء کرد که امیرالمؤمنین (علیه الصلاه و السلام) هر چند امام البلغاء و امیر الفصحاء است و می‌فرمود: «إِنَّا لَأُمَرَاءُ الْکَلَامِ‏ وَ فِینَا تَنَشَّبَتْ عُرُوقُهُ وَ عَلَیْنَا تَهَدَّلَتْ غُصُونُه‏»(۷) ولی جوّ اجازه نمی‌داد که چنان سخنرانی جامع و گویا و کوبنده و ماندگاری ایراد نماید.

عظمت حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) باعث شد که در آن اجتماع تاریخی و محاکمه بزرگ نتوانستند مانع خطبه‌خواندن ایشان شوند، و چنان بود که شخص حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) حضور یافته‌اند و بسیاری از مردم حاضر وقتی آن حقایق بیان می‌شد گریه می‌کردند.

به هر حال، این خطبه متضمن مطالب بسیار بالا است و از معجزات اهل بیت (علیهم الصلوه و السلام) است و لذا در مثل کتاب بلاغات النساء که در قرن دوم هجری نوشته شده است این خطبه را نقل می‌کند.

البته فضایل آن حضرت بسیار زیاد است؛ همین حدیث مشهور نبوی که «إِنَّ اللهَ تَعَالَى یَغْضَبُ‏ لِغَضَبِ‏ فَاطِمَهَ وَ یَرْضَى لِرِضَاهَا»(۸) در عین اختصار، معنای والا و مهمی دارد. حقائق و مطالب مهم ولایی تا حضرت مهدی (علیه‌السلام) از این روایت استفاده می‌شود، یا این حدیث که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هنگامی‌که می‌خواهند حضرت فاطمه را دلداری و تسکین خاطر بدهند می‌‌فرمایند:
«أبشری یا فَاطِمه إنّ المَهْدِیّ منک»(۹)

ای فاطمه! بشارت بر تو باد که مهدی از توست؛ این بسیار مهم است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) شخص اول عالم امکان، برای آرامش روان و آماده‌ساختن دختر عزیز و یگانه خود برای تحمل مصایب و مسائلی که پیش می‌آید این‌گونه دلداری می‌دهند که مهدی از توست، یعنی همه از تو و برای توست و سیر جهان به سوی تو، و پیروزی حق بر باطل و نور بر ظلمت برای تو است. به هر حال سخن در عظمت حضرت زهرا (سلام الله علیها) بسیار زیاد است.

لزوم گرامی‌داشت ایّام فاطمیه

گرامی‌داشت فاطمیه و مواضع فاطمه (سلام الله علیها)، سیره فاطمه، زهد فاطمه، عبادت فاطمه، علم و حکمت فاطمه باید همیشه جزء برنامه‌ها باشد و در سخنرانی‌ها، تألیفات و در هر فرصت مناسب باید آن را بازگو کرد.

باید مصایبی که بر آن حضرت وارد شده است و آن‌قدر فاش و آشکار است که حتی در مثل کتاب النهایه ابن اثیر – با این‌که سنّی است و کتابش لغت است- به مناسبت از اشاره به این مصائب پس از رحلت رسول الله (صلی الله علیه و آله) نتوانسته خودداری کند و آنها را برای همه بازگو می‌کند.

ابن اثیر در النهایه، لغت (هنبث) این دو شعر را از حضرت زهرا (علیها السلام) استشهاد می‌‌آورد که اجمالی از آن مصایب و هتک حرمت‌ها به آن بانوی یگانه اسلام است که هر کس و هر شخص آگاهی، همه چیز را از آن می‌فهمد و شدّت ناراحتی زهرا (سلام الله علیها) و رنج و غم او و اعتراض او را به آنچه واقع شد نشان می‌دهد. آنجا که خطاب به پدر بزرگوارش می‌فرماید:

قَدْ کـانَ بَعْدَک أنباء وَ هَنْبَثه لَو کُنتَ شاهدَها لم یکثر الخُطَب
إنّا فَقَدْناک فَقْد الأرضِ وابلَها فَاختل قومُک فاشْهدهم وَ لاتَغب

سپس می‌گوید: «الهَنْبَثَه واحده الهنابث، و هِی الأمُور الشّداد المختلفه و اشار إلى عتبها على أبی‌بکر: إنها خرجت فی لمه من نسائها تتوطأ ذیلها إلى أبی‌بکر فعاتبته.»
باید تاریخ را برای مردم بیان نمود، کلمات حضرت زهرا (علیها السلام) مخصوصاً آن خطبه عظیمه و بلیغه را که از معجزات ایشان است به گوش جهانیان رساند.

باید در این فاطمیه‌ها، شخصیت ملکوتی آن حضرت تجلیل و تعظیم شود و همه مردم در این ایام، ارادت و مودت خود را به یگانه بانوی اسلام دخت گرامی پیامبر رحمت حضرت فاطمه (زهرا علیها السلام) اثبات نمایند. امروز ما به تأسی به آن حضرت احتیاج داریم. جامعه ما به پیروی از روش همسرداری و تربیت فرزند – که آن حضرت بهترین طریقه و روش را داشتند- احتیاج دارد.

امروز کلمات آن حضرت باید سرمشق زندگی همه بانوان و بلکه مردان باشد. آن حضرت، مقام واقعی و کرامت حقیقی زن را به دنیا ابلاغ نمود و فرمود: بهترین زن آن است که نه او مرد نامحرمی را ببیند و نه مرد نامحرمی او را ببیند. این است که حضرت زهرا (علیها السلام) را تا امروز و تا قیامت، در دل‌های مردم آگاه و خداپرست و حق‌جو زنده نگه داشته است.

فاطمیه یک تاریخ است، ‌فاطمیه یعنی فریاد بر سر ظالمان، فاطمیه یعنی جهاد برای پیروزی حق بر باطل، و بالاخره فاطمیه یعنی روز حکومت جهانی و الهی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف).

آری! فاطمیه عاشوراست، ‌فاطمیه شب قدر است، فاطمیه غدیر و نیمه شعبان است و فاطمیه یعنی روز پیروزی نور بر ظلمت.
در پرتو بیان فضائل آن حضرت، همه ابعاد دین و ولایت ائمه طاهرین، و دعوت اسلام و قرآن و مکتب اهل بیت (علیهم السلام) و در کل، رسالت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) را باید تبلیغ نمود.

باید با بدعت‌ها، با بیگانه‌گرایی‌ها، با نابسامانی‌ها، با گناه، با شیوع مناهی و ملاهی، با فساد، با جهل و ضلالت مبارزه نمود.
مکتب اهل بیت (علیهم السلام)، مکتب معرفت، مکتب علم و بیداری، مکتب آگاهی و عدالت و برابری و رشد عقلی و اندیشه‌های نورانی است که همه باید آن را در این فرصت‌ها بازگو کنیم و همه باید قدردان مجالس نورانی فاطمی‌باشیم و از برکات آن کمال استفاده را نموده و مهمترین وظیفه خود را دعا با تضرّع و انابه به درگاه خداوند متعال برای تعجیل در فرج موفور السرور فرزند عزیز فاطمه، حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) قرار دهیم؛ اللّهم عجل فرجه الشریف و اجعلنا من أعوانه و أنصاره و المستشهدین بین یدیه.

پی‌نوشت‌ها:
۱. عیون اخبار الرضا علیه السلام؛ ج۱، ب۲۶، ح۲۲.
۲. نهج البلاغه، نامه۲۸.
۳. الجواهر السنیه؛ شیخ حر عاملی، ص۷۱۰.
۴. بحار الانوار؛ ج۱۵، ب۱، ح۴۸.
۵. بحار الانوار؛ ج۶۸، ب۶۱، ح۱.
۶. عوالم العلوم، ص۹۳۳.
۷. نهج البلاغه، خ۲۳۳.
۸. صحیفه امام رضا علیه السلام، ص۴۵، ح۲۲.
۹. البرهان متقی هندی، ص۹۴.

فاطمه (سلام الله علیها) کیست؟

اللّهم صلّ علی الصدیقه فاطمه الزکیه حبیبه حبیبک و نبیّک و ام أحبّائک و أصفیائک الّتی انتجبتها و فضّلتها و اخترتها علی نساء العالمین و صلّ علی ولدها الذی بشّرها به خاتم النبیین صلوات الله علیه و آله، بقیه الله فی ارضه ارواح العالمین له الفداء.

پیرامون شخصیت جامع الأطراف و وسیع الأبعاد حضرت زهرا (سلام الله علیها) آنچه گفته‌اند و نوشته‌اند و باز هم گویندگان و نویسندگان بگویند و بنویسند، به پایان بیان مقامات و درجات و فضائل حضرت نمی‌رسند.

اگر چه عمر آن حضرت به واسطه ورود مظالم جانکاه، به ظاهر کوتاه بود، امّا در همین فرصت اندک، مواضعی را از خود نشان دادند که درس‌های سازنده آن در طول تاریخ، برای همه، راهبر و حقّ‌نما است.

و به قول آن شاعر که می‌گوید: ضلّ من جعل مقیاس الحیاه الطولا، نباید مقیاس زندگی را طولانی‌بودن ظاهری عمر قرار داد، بلکه مقیاس حقیقی حیات بشر، عرض عمر و برکات وجودی او است.

حیات حضرت زهرا (سلام الله علیها) نیز مانند حیات پدر بزرگوارش حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبد الله (صلی الله علیه و آله)، بسیار عریض، گسترده و پهناور، و سرشار از آثار و برکات بود.

در عالم وجود، کسی از حضرت زهرا (علیها آلاف التحیه و الثناء)، در علم و اخلاق و سیره و مقامات انسانی و کمالات و جنبه‌های روحی و جسمی نزدیک‌تر به حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) – شخص اول عالم امکان- نیست.

اگر چه طول عمر آن بزرگوار ۱۸ سال بیشتر نبود، اما عرض آن بیش از میلیون‌ها و بیشتر و بیشتر بود. مهمّ این است که شخص در مدّت کوتاه حیات خویش، کارهایی بزرگ انجام دهد که از دیگرانی مثل او در هزاران برابر آن سال‌ها، صادر نمی‌شود.
از این جهات، هر چه ما در این موضوع و میدان وارد شویم، و هر چه در رشته‌‌های مقامات و فضائل آن بزرگوار مطرح کنیم، نمی‌توانیم حقّ مطلب را ادا نماییم.

همه مقاماتی را که بتوان برای یک انسان کامل فرض کرد، حضرت زهرا (سلام الله علیها) در رتبه اول و در درجه اول آن قرار دارد.
مواضع حضرت زهرا (علیها السلام) در ایمان و معرفه الله، در بندگی خدا و عبادت، در بی‌اعتنایی به دنیا و قناعت، در رحم و ایثار دیگران بر خود، در همسرداری و تربیت فرزند، در حفظ کرامت‌ها و حشمت‌های خاصی که اسلام برای بانوان توصیه نموده است و در رعایت ستر و عفاف، و در نشان‌دادن تمام ده صفت برجسته‌ای که در سوره احزاب برای زنان، مانند مردان افتخار شمرده شده، یگانه و اسوه بود.

همه تاریخ حیات آن حضرت برای انسان اعجاب‌آفرین است که چگونه یک زن، و تا کجا می‌تواند به آن مقامات عالی نائل شود، و سیر خودش را به طرف خداوند متعال ادامه بدهد.
آن قدر انوار وجود فاطمه (علیها السلام) درخشان است که بعضی از زنان پیغمبر در توصیف ایشان می‌گوید: «مَا رَأَیْتُ أفْضَل مِنْ فَاطِمَه غَیر أبِیهَا؛ من برتر از فاطمه ندیدم مگر پدرش را»(۱)

مواضعی که حضرت صدیقه طاهره فاطمه (زهرا سلام الله علیها) بعد از رحلت حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) اتخاذ کردند، بسیار والا و اعجاب‌انگیز بود. او که مسئولیت بزرگ رساندن حقایق به مردم را بر عهده خودش می‌دید، معجزه‌وار آن خطبه بزرگ را در مسجد پیامبر (صلوات الله علیه و آله) انشاء کرد.

در آن شرایط و موقعیت که برای هیچ کسی امکان چنان سخنرانی و چنان خطبه و بیان حقائقی میسر نبود آن حضرت – که سلام و درود خداوند بر او باد- تنها کسی بود که با حضور خود و ایراد آن خطبه بلیغه، حضور رسول الله (صلی الله علیه و آله) را به یاد مستمعین می‌آورد.
آن حضرت با چادر و عبایی که پوشیده بودند و روی زمین کشیده می‌شد و در حالی که زنان بنی‌هاشم اطراف ایشان را گرفته بودند وارد مسجد شد.

به امر آن بزرگوار، پرده‌ای بین بانوان و مردان کشیده شد تا حضرت از پشت پرده خطبه بخوانند و چنان خطبه را بالبداهه انشاء می‌فرمودند که مستمعان را سکوت فراگرفته و اشک از چشمان آن‌ها سرازیر شده بود.
وجود حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) وجودی آسمانی و ملکوتی است که امثال بنده نمی‌توانیم در این میدان‌ها وارد شویم و به وصف آن حضرت بپردازیم.

اصلاً یکی از ارکان مهمّ عنوان والای اهل بیت علیهم السلام، حضرت زهرا (سلام الله علیها) است. در آیه تطهیر «إنّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ البَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطْهِیراً»(۲)، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) یگانه بانویی از آن پنج تن است که این آیه در شأن آنها نازل شده است و او مشمول این آیه است.

و در آیه «فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ»(۳)، یگانه زنی که با حضرت رسول حضور پیدا کرد فاطمه زهرا صلوات الله علیهما بود.

در آیه «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبى‏»(۴) هم وقتی از حضرت رسول (صلوات الله علیه و آله) می‌پرسند که نزدیکان شما – که خداوند در این آیه امر به مودّت آنها فرموده- چه کسانی هستند؟

می‌فرمایند: علی و فاطمه و حسن و حسین (صلوات الله علیهم اجمعین). (۵)

مقام معنوی حضرت زهرا (سلام الله علیها) و وجود مبارک ایشان، حجتی است برای حقانیت شیعه. بنده یک وقتی که در مدینه بودم، شنیدم کتابخانه‌ای در آنجا کتاب‌های ضد شیعه را می‌فروشد. بنده رفتم و کتاب‌های آنجا را بررسی کردم. دیدم یکی از آن کتاب‌ها روی میز صاحب مکتب است. کتابی بود به نام «و جاء دور المجوس»

با صاحب کتابخانه مشغول صحبت شدم. ایشان از کتاب‌هایی نام برد که بنده آنها را می‌شناختم. بعد پرسید که شما این کتاب‌ را دیده‌اید یا نه؟ گفتم: ندیدم، ولی می‌دانم که تمام مطالب افترا و دروغ است. گفت: نخوانده از کجا می‌گویید؟

کتاب را گرفتم و باز کردم. در همان نگاه اول، مطلبی را که نوشته بود عنوان کردم، و جعل و کذب‌بودن آن را برایش ثابت نمودم.
بالاخره بعد از کمی صحبت، پرسید که عقیده شما در مسأله خلافت آن دو نفر چیست؟ گفتم: این چه سؤالی است که شما می‌کنید! معلوم است کسی که عقیده به آنها نداشته باشد، از دین خارج نمی‌شود، و کسی که از دنیا برود و آنان را نشناخته باشد بی‌دین نیست.

در ادامه که نسبت به عقیده شیعه درباره امر خلافت اصرار می‌کرد گفتم: عقیدتنا عقیده سیده فاطمه (سلام الله علیها).
این را که گفتم ساکت شد، و معلوم بود مواضع آن حضرت نسبت به خلفا را نمی‌توانند ردّ نمایند. سپس پرسید: بعد چطور؟ و منظورش اجماع ساختگی بود. گفتم: ما به همان اعتقاد حضرت زهرا (علیها السلام) باقی هستیم.

وقتی باز هم همین حرف محکم را تکرار کردم، دیگر نتوانست حرفی بزند.

غرض این‌که موقعیت و مواضع حضرت فاطمه زهرا (صلوات الله و سلامه علیها)، موقعیتی است که اساس مذهب تشیع را تقویت و تأیید می‌کند.
بنابراین باید معارف و هدایت‌های سرور بانوان جهان، بضعه رسول (صلوات الله علیه و آله) را در معرض مطالعه همگان قرار دهیم که همین عقاید و هدایت‌ها حجّت تشیع می‌باشد.

باید در این ایام، خطبه معجزه‌وار حضرت زهرا (سلام الله علیها) – که متضمن همه‌گونه پیام لازم و سازنده در تمام نواحی حیات است- مورد توجه قرار بگیرد.

باید موضع حضرت آنجا که می‌فرماید: «خَیْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَا یَرَیْنَ‏ الرِّجَالَ‏ وَ لَا یَرَاهُنَّ الرِّجَال‏؛ برای زن بهترین حال این است که هم مرد بیگانه او را نبیند و هم او مرد بیگانه را نبیند»(۶)، مورد توجه و تأمل بانوان زهرایی قرار بگیرد.
باید مراسم و ذکر فضائل آن حضرت همیشه زنده بماند که یکی از وسائل تقرّب به خداوند، احیاء امر اهل بیت (علیهم السلام) خصوصاً فاطمه زهرا (سلام الله علیها) می‌باشد.

باید در چنین موقعیتی هر چه می‌توانیم مقام حضرت زهرا (علیها السلام) را بیشتر تجلیل بکنیم و معارف ایشان را به مردم برسانیم که ادای مزد رسالت حضرت رسول (صلی الله علیه و آله)، تجلیل و تقدیر از ایشان است.
البته کسانی که در مقام تجلیل و تعظیم آن حضرت هستند، طبعاً ملتزم به احکام هم می‌باشند. همان‌طور که امام صادق (علیه السلام) در شعری که انشاد کردند فرمودند:

تَعْصِی الْإِلَهَ وَ أَنْتَ تُظْهِرُ حُبَّهُ هَـذَا مُحَالٌ فِی الْفِعَالِ بَدِیعٌ‏
لَـوْ کَــانَ حُبُّکَ صَادِقاً لَأَطَعْتَهُ إِنَّ الْمُحِبَّ لِمَنْ یُحِبُّ مُطِیع
(۷)‏

یعنی علامت صدق و صداقت ما در محبّت فاطمه زهرا (علیها آلاف التحیه و الثناء) این است که در راه او و خط آن بزرگوار ثابت‌قدم باشیم و همیشه و هر لحظه، اطاعت از امر خدا و رسول و ائمه طاهرین علیهم السلام را سرلوحه کار خودمان قرار بدهیم.

پی‌نوشت‌ها:
۱. مجمع الزوائد هیثمی، کتاب المناقب، باب مناقب فاطمه بنت رسول الله (صلی الله علیه و آله)، ح۱۵۱۹۳.
۲. سوره احزاب، آیه۳۳.
۳. سوره آل عمران، آیه۶۱.
۴. سوره شوری، آیه۲۳.
۵. بحار الانوار؛ ج۲۳، ب۱۳.
۶. وسائل الشیعه، ج۲۰، ح۲۵۰۵۴.
۷. امالی شیخ صدوق ره، مجلس۷۴.

همچنین ببینید

ماهنامه موعود شماره 280 و 281

شماره ۲۸۰ و ۲۸۱ مجله موعود منتشر شد

با امکان دسترسی سریع دیجیتال ؛ شماره ۲۸۰ و ۲۸۱ مجله موعود منتشر شد ماهنامه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *