حتی در رژیم مبارک بهرغم جامعه بسته، اقوام از آزادی نسبی برخوردار بودند و انتظار میرفت بعد از به قدرت رسیدن اخوانالمسلمین فضایی ایجاد شود که اقلیتها هم در آن جایی داشته باشند.
مصر از دیر باز کانون اندیشه در جهان عرب بوده و تمام تغییرات منطقه از قدیم متاثر از تحولات مصر بوده است. از زمان ناصر تا انقلاب۲۰۱۱. کشور مصر دارای تکثر فکری و اقوام مختلف است که از دیر باز در کنار هم زندگی میکردند.حتی در رژیم مبارک بهرغم جامعه بسته، اقوام از آزادی نسبی برخوردار بودند و انتظار میرفت بعد از به قدرت رسیدن اخوانالمسلمین فضایی ایجاد شود که اقلیتها هم در آن جایی داشته باشند.
رشد جریان سلفی در مصر در واقع با حمایت از سوی خارجیها تقویت شد و ظهور این جریان روی وحدت ملی مصر تاثیرگذاشت.این گروه در انتخابات اخیر در کنار اخوانالمسلمین از پایگاه نسبتاً خوبی برخوردار بودند و این صعود در قدرت از سوی وهابیت تقویت میشد.وجود سلفیها د رقدرت باعث شد بالانسی بین اسلامگرایان و لیبرالها به وجود آید و در چنین شرایطی مرسی مجبور بود برای حفظ قدرت خود با گروههای سلفی کنار بیاید.
در چنین شرایطی رشد سلفیها در مصر که کانون حوزههای دینی است را داریم و دانشجویان الازهر هم در گسترش آن بیتاثیر نیستند و اینگونه این فضا بر سرنوشت شیعیان تاثیر میگذارد. مصر کشوری بوده که بسیاری آن را اعتدالی میدانستند و آمار نشان میدهد بعد از ایران تعداد زیادی از شیعیان در این کشور حضور دارند و این برمیگردد به حضور فاطمیون در این کشور که اولین بنیانگذاران حکومت شیعی در این کشور بودند. از سوی دیگر ما میدانیم که تضاد منافعی بین ایران و عربستان بر سر مصر وجود دارد و گروههای شیعه در مصر متهم به جانبداری از منافع ایران یا همسو بودن اعتقادیشان با ایرانیان هستند.
این مسئله در واکنشهای تندی که نسبت به ورود توریسمهای ایرانی به مصر داشتند یا یورش به کنسولگری ایران مشخص است. این واکنشها با این تصور که ایران تحت لوای توریسم تاثیرگذاری بر جامعه سنی خواهد داشت و راهی باز خواهد کرد برای اینکهاندیشه شیعه را در این کشور بیش از پیش وارد کند. آبشخور این مسئله نیز به حمایت عربستان و قطر از این رفتارهای افراطی بر میگردد.
جهادی که سلفیها و وهابیها با حمایت آشکار عربستان سعودی از آن دم میزنند و القاعده الگوی شرمآور آن است، چیزی جز قتل و غارت کور و بیبرنامه صرفا برای ایجاد هرج و مرج نیست.
اما این تیرهترین بخش هویت آنها نیست بلکه ظن ما به این جهادیهای قلابی وقتی بیشتر میشود که میبینیم آنها نه در مقابل اشغال بیگانه بلکه برعکس برای زمینهچینی اشغال بیگانه میجنگند.
اتفاق اخیر در مصر توسط بسیاری در داخل مصر محکوم شد اما آنچه اهمیت دارد اینکه سلفیهایی که اقدام به این خشونتها میکنند به شکل حزب و گروهی مشخص نیستند که در تصمیمگیریها دخیل باشند و از این رو حتی اگر رهبران این کشورها آن را محکوم کنند باز هم مشخص نخواهد بود که این کشتارها به پایان برسد یا راهکاری اساسی برای آن اندیشیده شود.