نفس آدمی سرشار از ملکات روحی متفاوت است که فضایل و رذایل اخلاقی ناشی از آن ملکات میباشد. بر سالک لازم است تا فضایل و رذایل روحی و اخلاقی خود را بشناسد تا فضایل را تقویت کند و رذایل را از بین ببرد و این پل خداشناسی و توحید است؛
نفس آدمی سرشار از ملکات روحی متفاوت است که فضایل و رذایل اخلاقی ناشی از آن ملکات میباشد. بر سالک لازم است تا فضایل و رذایل روحی و اخلاقی خود را بشناسد تا فضایل را تقویت کند و رذایل را از بین ببرد و این پل خداشناسی و توحید است؛ زیرا که «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ عَرَفَ رَبّه». گاهی انسان علم به حسن کاری دارد، ولی در انجام آن سست است یا قبح کاری را میداند، ولی در ترک آن کوتاهی میکند. این ضعف ارادهها ناشی از حالتهای ثابت روحی افراد است که در شناخت و اصلاح آن کوتاهی میکنند. یکی از اهداف نشریه، شناساندن رذایل اخلاقی برای مبارزه با آنها و تشکیل یک ساختار الهی و معنوی برای سالک است. در این نوشتار با تسویف و آثار آن آشنا میشوید.
تسویف از ریشه “سوف” و به معنای تأخیر انداختن، مماطله و امروز و فردا کردن و کار امروز را به فردا انداختن است. گاهی حالتی در انسان به وجود میآید که او خود میداند در کاری اشتباه میکند و قصد برگشتن از آن کار را هم دارد؛ اما گویی توان تصمیمگیری و اقدام کردن را از دست داده است و هرگاه تصمیم به بازگشت میگیرد، وسوسه میشود که هنوز فرصت بسیار است و خویشتن را به فردا وعده میدهد و انجام آن کار را به وقت دیگری موکول میکند.
لحظهها پشت سر هم میآیند و میروند و او اسیر کارهای دیگری است. این حالت، ممکن است هم درکارهای مادی پیش آید و هم در کارهای معنوی. به این حالت «تسویف» یا «مطال» گفته میشود. همان طور که «تسویف» در امور مادی و دنیوی، انسان را از تنگی وقت غافل میکند و از انجام آن کار باز میدارد، در امور معنوی نیز باعث غفلت او از خدا، مرگ و قیامت میشود و از اعمال نیک باز میدارد.
در آموزههای معصومان علیه السلام به شدت چنین حالتی تقبیح و به عواقب آن هشدار داده شده است. امام علی علیه السلام در دعای کمیل از این حالت به خدا شکایت کرده، میفرماید: «و خدعتنی الدنیا بغرورها و نفسی بجنایتها و مطالی؛ و دنیا مرا با غرور (و ظاهر فریبندهاش) فریفته است، و نفسم با جنایتش، و با مماطله کردنم (مرا بازداشته است)».
¨آثار تسویف
تسویف چه ناشی از عامل درونی باشد که تن پروری است و یا ناشی از عامل بیرونی که شیطان است، تأثیراتی فوق العاده در انسان به جا میگذارد و در احادیث معصومان (ع) بدانها هشدار جدی داده شده است که برخی از آنها را ذکر میکنیم:
۱. غفلت از یاد خدا و قیامت: امام صادق علیه السلام میفرمایند: «فتدارک ما بقی من عمرک و لا تقل غداً أو بعد غد، فإنّما هلک من کان قبلک بإقامتهم علی الأمانی و التسویف حتی أتاهم أمرالله بغته و هم غافلون؛ ۱ پس ما بقی عمر خویش را دریاب و مگو فردا یا پس فردا؛ زیرا کسانی که قبل از تو میزیستند، به سبب دو چیز هلاک شدند: (یکی) باقی ماندنشان بر آرزوها، و (دیگری) امروز و فردا کردنها، تا اینکه (مرگ و) امر خدا ناگهانی آنان را گرفت؛ در حالی که آنان در غفلت به سر میبردند».
۲. افتادن به ورطه گناه: امام حسین علیه السلام میفرمایند: «واستولی علیه التسویف حتی سالم الأیام فاعتنق المحارم و الآثام؛ ۲ سویف بر او غلبه یافت؛ به حدی که با روزگار مصالحه و با محرمات و گناهان دست به گردن شد».
۳. هلاکت: امام باقر علیه السلام میفرماید: «إیاک و التسویف فإنه بحر یغرق فیه الهلکی؛ ۳ بر حذر باش از تسویف؛ زیرا آن دریایی است که انسان غوطهزنان در آن هلاک میشود».
۴. حیرت، سرگردانی و پوچی: امام صادق علیه السلام میفرماید: «تأخیر التوبه اغترار و طول التسویف حیره؛ ۴ به تأخیر انداختن توبه، فریب خوردن است و طولانی شدن تسویف، مایه حیرت است».
۵. از دست رفتن فرصتها: امام علی علیه السلام فرموده است: «الفرصه تمرّ مرّ السحاب، فانتهزوا فرص الخیر؛ ۵ فرصتها همچون ابرها درگذرند. پس فرصتهای نیک را غنیمت شمارید».
۶. غم و اندوه: تسویف به دنبال خود غم و اندوه برای انسان میآورد؛ چون موجب از دست دادن فرصتها میشود. امیرمؤمنان علیه السلام در ضمن سفارشهای خود به امام مجتبی علیه السلام میفرماید: «بادر الفرصه قبل ان تکون غصه؛ ۶ پیش از آنکه فرصت از دست برود و مایهاندوهت گردد، آن را غنیمت شمار».
۷. پشیمانی: پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در سفارشهای خود به ابوذر میگویند: «یا أباذر إیاک و التسویف بعملک، فإنک بیومک و لست بما بعده، فإن یکن غد لک فکن فی الغد کما کنت فی الیوم، و ان لم یکن غد لک لم تندم علی ما فرطت فی الیوم؛ ۷ ای ابوذر! بر حذر باش از تسویف در کار خویش؛ زیرا تو امروز هستی (و امروز را در اختیار داری) و بعد از آن نیستی. اگر فردایی برای تو بود، فردا نیز همانند امروزت باش (و کارهایت را در وقت خود انجام ده) تا اگر فردایی برای تو در کار نبود، از کم کاری امروزت پشیمان نخواهی شد».
۸. نابودی و فنای عمر: اثر دیگر تسویف است. امام سجاد علیه السلام در دعای ابوحمزه به همین موضوع اشاره دارند: «الهی افنیت بالتسویف و الآمال عمری؛ خداوندا! به وسیله تسویف وآرزوهای بیجا، عمرم را نابود کردم».از آنچه گذشت، روشن شد که تسویف حالتی هلاک کننده است و انسان را گرفتار پیامدهای عدیدهای میکند. بدین جهت آدمیباید پیوسته مراقب خویش باشد تا گرفتار چنین حالتی نشود. اما راه گریز از این حالت چیست؟ در روایات پاسخ این سؤال چنین آمده است: انسان، نقد را بگیرد و خود را به نسیه حواله ندهد و کار امروز را به فردا نیفکند؛ چون:
اوّلاً، آدمی هیچگونه تضمینی ندارد که فردا زنده باشد تا بتواند کار عقب افتادهاش را انجام دهد.و ثانیاً، اگر فردایی هم برای او باشد، ناچار است که کار فردا را نیز به روز بعد بیندازد و در نتیجه همیشه کار او عقب خواهد بود. بدین جهت حضرت پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم در ادامه همان سفارشهایش به ابوذر میفرماید: «یا أباذر إذا أصبحت فلا تحدث نفسک بالمساء، و إذا أمسیت فلا تحدث نفسک بالصباح، و خذ من صحتک قبل سقمک و من حیاتک قبل موتک، فانک لا تدری ما اسمک غداً؛
ای اباذر! هر گاه صبح کردی، خویش را به عصر وعده نده، و چون به عصر رسیدی، خویش را به صبح وعده نده، و از سلامتیات قبل از بیماریات، و از زندگیات پیش از فرا رسیدن مرگت (بهره) بگیر (وآن را غنیمت شمار)؛ چون تو نمیدانی که نام تو فردا چه خواهد بود (زنده و یا مرده!)». آدمیکه حتی نمیداند آیا تا دقیقه دیگر زنده است یا نه، معلوم نیست با چه جرئت و امیدی کار امروز را به بعد موکول میکند؟! و آیا چنین کاری، عاقلانه است؟! به امید توفیق رهایی از غفلت و کارهای غفلتزا.
منابع
۱ . الکافی، ج۲، ص ۱۳۶، ح۲۳.
۲. بحارالانوار، ج۸۷، ص۲۰۷.
۳. بـحــارالانـوار، ج۷۵، ص۱۶۲.
۴. بحارالانوار، ج۷۰، ص۷۵.
۵. نهجالبلاغه، کلمه قصار ۲۱.
۶. همان، نامه ۳۱.
۷. بـحــارالانـوار، ج۷۷، ص۷۵.
نشریه خلق شماره ۱۰