چگونه خواندن يك دعا، همه گناهان تا روز قيامت را مى‌آمرزد؟”حجةالاسلام والمسلمين رضا رمضانى”

حجهالاسلام والمسلمین رضا رمضانى، رئیس مرکز اسلامى هامبورگ و از اساتید حوزه و دانشگاه، در گفت‌وگو با مرکز خبر حوزه درباره جایگاه ماه مبارک رمضان، بعضى از دعاهاى این ماه‌مبارک را تشریح کرد.

دعا در آیات و روایات چه جایگاهى دارد؟

دعا در آیات و روایات جایگاه ویژه‌اى را به خود اختصاص داده است و در رأس همه این نصوص، آیه شریفه: «ادعونى‌ أستجب لکم» خود‌نمایى مى‌کند. در این آیه شریفه، حق تبارک و تعالى امر به دعا کرده است. گرچه امر دلالت بر «مطلق مطلوبیت» دارد، اما اگر قرائنى همراه آن باشد، دلالت بر وجوب مى‌کند و این آیه، از این موارد است و با قرائنى همراه است که دلالت بر وجوب مى‌کند، چرا که در ادامه آیه مى‌فرماید: «إنّ الّذین یستکبرون عن عبادتى‌ سیدخلون جهنّم داخرین»، غافر/۶۰؛ کسانى که از عبادت من سر باز بزنند (که بر حسب مورد مراد از عبادت همان دعاست) مسیر ایشان به جهنم خواهد بود؛ یعنى سر ‌باز زدن از دعا و تکبر ‌ورزیدن در دعا، منتهى به دخول در جهنم خواهد شد، و این قرینه دلالت بر وجوب دعا دارد. یا در آیه دیگر مى‌فرماید: «قل ما یعبؤا بکم ربّى لو لا دعاوِکم»، فرقان/۷۷؛ اگر دعاى شما نباشد، خداوند به شما اعتنایى ندارد. اگر ما نیازمند اعتماد به خداوند هستیم، که در واقع نیازمند هستیم، ناگزیر از روى آوردن به دعا مى‌باشیم و این هم قرینه دیگر بر وجوب دعاست.

آیا دعا، صرف طلب حوایج از خداست، یا این‌که ماهیت دعا با ماهیت طلب حوائج از خدا متفاوت است؟

گر چه در قالب ادعیه، ما طلب حاجت از خدا مى‌کنیم، اما معناى این مطلب، این نیست که دعا همان طلب حاجت است. دعا به معناى «خواندن» و به طرف حق تبارک و تعالى رو کردن مى‌باشد. «دعا» به معنى «خواندن» و «روى آوردن» است، اما «طلب حاجت» به معناى «سؤال» است. «و سئلوا اللّه من فضله»، نساء/۳۲؛ ناظر به سؤال است و «ادعونى‌ أستجب لکم»، غافر/۶۰؛ ناظر به دعاست و این دو مقوله مجزا هستند. در اوایل دعاى ابوحمزه ثمالى آمده است: پروردگار من کسى است که وقتى او را دعا مى‌کنم: «الحمدلله الذى أدعوه فیجیبنى…» و «الحمدلله الذى أسأله فیعطینى...»، مصباح‌المتهجد/۵۸۲؛ و وقتى از او سؤال مى‌کنم، «فیعطینى». در این‌جا هم بین دعا و سؤال تفکیک شده است. پس حقیقت دعا به معناى «روى آوردن» به خدا و یاد کردن و خواندن اوست و گاهى در بین آن دعا، ما عرض حاجت هم مى‌کنیم؛ به بیان دیگر مى‌توان گفت، بین دعا و سؤال نسبت عموم و خصوص مطلق است؛ یعنى گاهى اوقات دعا، صرف دعاست و سؤالى نیست؛ مثلاً امیر‌المؤمنین علیه‌السلام به درگاه الهى عرضه مى‌دارد: «إلهى کفى بى عزّاً أن أکون لک عبداً و کفى بى فخراً أن تکون لى ربّاً أنت کما أحبّ فاجعلنى کما تحبّ»، بحارالانوار، ۷۴/۴۰۲؛ «خدایا افتخار من همین بس که من بنده توأم و در عزت و شرف من همین بس که تو رب منى، تو همان‌گونه‌ که من مى‌خواهم هستى و مرا آن‌گونه قرار ده که خود مى‌خواهى.» سراسر این مناجات، دعاست، هر‌چند در آخر، از خداوند درخواست مى‌کند که مرا آن‌گونه قرار ده که خود مى‌خواهى. در حقیقت این فراز هم دعاست، گرچه در صورت و شکل سؤال مطرح شده است و سؤال آن، همان بى‌سؤالى است؛ یعنى من چیزى نمى‌خواهم، و هرچه تو خود مى‌خواهى، همان را مى‌خواهم. پس گاهى اوقات دعا صرف دعاست و صرف خواندن حق‌تعالى و مناجات با اوست، اما هرجا که سؤالى مطرح است، یقیناً دعا هم مطرح است. شما اگر حاجتى از حق‌تعالى بخواهید، لازمه‌اش خواندن اوست؛ مثلاً اگر مى‌گوییم: «اللهم انى اسئلک»؛ خدایا از تو سؤال مى‌کنم، در اینجا «اسئلک» مطرح است، اما قبل از آن‌که «اسئلک» مطرح باشد «اللهم»، بار خدایا، اى پروردگار من، مطرح است، و این دعاست و پس از دعا سؤال مطرح شده است. پس سؤال بدون دعا جایگاهى ندارد، اما دعاى بدون «سؤال» ممکن است. در جاهایى سؤال و دعا با هم هستند، و آن هم دو گونه است؛ گونه نخست: اولاً و بالذات دعاست و ثانیاً و بالعرض سؤال است؛ یعنى مطلوب اولیه، دعا کردن است و سپس بالتبع و بالعرض، سؤالى هم مطرح مى‌شود و گاهى نیز برعکس مى‌باشد؛ یعنى اولاً و بالذات سؤال است و ثانیاً و بالعرض دعاست. آن‌چه از انسان‌هاى کامل صادر شده است، از نوع اول است؛ یعنى غرض و هدف اولى ایشان دعاست و در کنار آن سؤالى هم مطرح شده است، اما انسان‌هاى معمولى اولاً و بالذات طلب حاجت دارند، اما چون بدون دعا طلب حاجت ممکن نیست، از روى اضطرار و ناچارى دعا هم مى‌کنند.

فرق دعا و نجوا چیست؟

دعا غالباً علنى و آشکار است و نجوا، آهسته و سرّى مى‌باشد.

دعا چه آثار تربیتى دارد؟

دعا خود یک کلاس تربیتى است. در ادبیات و ویژگى‌هایى که در آیات و روایات به‌کار رفته است، آمده: «الدّاعى بلا عملٍ کالرّامى بلا وتر»، وسائل‌الشیعه، ۷/۱۴۵؛ کسى که دعا مى‌کند، اما در راستاى بر‌آورده‌شدن خواسته‌هایش قدمى بر‌نمى‌دارد، مثل کسى است که تیر در چله کمان گذاشته است، اما کمان او زه ندارد! آیا کمان بى‌زه مى‌تواند تیر را به سوى هدف پرتاب کند؟! یقیناً نمى‌تواند.

جنبه تربیتى بعضى از ادعیه ماه مبارک رمضان:

در قسمت اعمال مشترکه ماه مبارک رمضان آمده است: کسى که این دعا را بخواند خداوند تمامى گناهان او را تا روز قیامت مى‌بخشد: «روى عن النبى صلى‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم أنّه قال من دعا بهذا الدّعاء فى شهر رمضان بعد المکتوبه غفر اللّه له ذنوبه إلى یوم القیامه و هو اللّهمّ أدخل على أهل القبور السّرور اللّهمّ أغن کلّ فقیرٍ…»، مستدرک‌الوسائل، ۷/۴۴۷.

نخستین سئوالى که به ذهن مى‌رسد این مطلب است که آیا با خواندن یک دعاى کوتاه مى‌توان تاوان یک عمر گناه را داد؟ و آیا این امر معقول است؟! جواب این است که آرى و نه! «نه» به این خاطر که اگر دعاى صرف خوانده باشد و حرکتى در جهت آن دعا صورت نگیرد، این امر معقول نیست و چگونه مى‌شود با خواندن یک دعاى کوتاه به آن ثواب‌ها رسید؟! و اما «آرى» به این خاطر که اگر دعا بود و حرکت در راستاى آن دعا صورت گرفت، چنین مطلبى درست و قابل قبول است؛ مثلاً اگر در قسمتى از این دعا مى‌گویى: «اللّهمّ أدخل على أهل القبور السّرور»؛ خدایا بر اهل قبور، سرور وارد کن! به این معناست که به یاد گذشتگان و اهل قبور مسلمین باشیم و براى شادى ایشان هدیه‌اى بفرستیم و براى ایشان خیرات داشته باشیم و خداوند این‌گونه سرور را بر اهل قبور وارد مى‌کند؛ حال چقدر ما در ماه مبارک رمضان به یاد گذشتگان خودمان هستیم و در این مسیر حرکت مى‌کنیم، یا به صرف گفتن این دعا این سرور محقق مى‌شود؟! یا در فقره بعد که مى‌گوید: «اللهم أغن کلّ فقیر»؛ خدایا، همه فقرا را بى‌نیاز کن! چگونه این دعا محقق مى‌شود؟ راه تحقق این دعا این است که به بى‌نیاز‌شدن فقرا کمک کنیم و این‌گونه «أغن کلّ فقیرٍ» محقق مى‌شود. آیا ما این‌گونه بوده‌ایم؟ باز در فقره بعد مى‌گوییم: «اللّهمّ أشبع کلّ جائعٍ»؛ خدایا، همه گرسنگان عالم را سیر بفرما! چقدر ما در این مسیر حرکت کرده‌ایم؟ و اگر در این مسیر حرکت کنیم، چه افتخارى را مى‌توانیم براى خود ثبت کنیم. یا در بخش دیگرى از این دعا مى‌خوانیم: «اللّهمّ اشف کلّ مریضٍ»، خدایا، بیماران را شفا عنایت کن! چقدر ما در ریشه‌کن کردن مرض و شفا‌یافتن مریضان حرکت کرده‌ایم؟ کدام نسخه نیازمندى را تهیه کردیم و به او داده‌ایم. حضرت رسول‌اکرم صلى‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم به مناسبت حلول ماه رمضان در خطبه شعبانیه، وسائل‌الشیعه، ۱۰/۳۱۳. مطالبى فرمودند و در سراسر این خطبه، به برکت و خیرات بشارت مى‌دهند و سفارشاتى دارند که آن مطالب هم درست در راستاى مضامین همین دعاى: «اللّهمّ أغن کلّ فقیرٍ و...» مى‌باشد؛ به احترام به بزرگان و رعایت خردسالان توصیه مى‌کنند و این دو در یک مسیر قرار دارند و ادعیه، ما را به سوى حقیقت دعا که: «الدّاعى بلا عملٍ کالرّامى بلا وتر»، وسائل‌الشیعه، ۷/۱۴۵ سوق مى‌دهند.

منبع حوزه

همچنین ببینید

ماهنامه موعود شماره 278

شماره ۲۷۸ و ۲۷۹ ماهنامه موعود با امکان دسترسی دیجیتال منتشر شد

مجله موعود در بیست و نهمین سال فعالیت خود نشریه چاپی خود را با دسترسی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *