مدیر گروه علوم و قرآن و حدیث مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم با اشاره به آیات ۲۳ و ۲۴ سوره کهف با بیان اینکه این آیات بیانگر توحید افعالی است، اظهار کرد: این آیات بیانگر لزوم رعایت ادب در محضر الهی است؛ در نظر داشتن خداوند در کارها در فعل و سکنات و حرکات ما تأثیرگذار خواهد بود.
وی با ارائه نمونههایی از آیات قرآنی ادامه داد: در آیه ۹۹ از سوره یوسف و از زبان یعقوب خطاب به فرزندانش چنین آمده است: «وَقَالَ ادْخُلُواْ مِصْرَ إِن شَاء اللّهُ آمِنِینَ؛ و گفت ان شاء الله با [امن و] امان داخل مصر شوید». یا آیه «قَالَ سَتَجِدُنِی إِن شَاء اللَّهُ صَابِرًا؛ گفت ان شاء الله مرا شکیبا خواهى یافت» (کهف/۶۹) و آیه «یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ؛ اى پدر من آنچه را مامورى بکن ان شاء الله مرا از شکیبایان خواهى یافت»، (صافات/۱۰۲) که هر دو از زبان اسماعیل به این عبارت اشاره کردهاند.
رضایی با بیان اینکه این آیات بر کمال قدرت الهی تأکید دارد، گفت: مطلبی که از این آیات استنباط میشود آن است که اگر خداوند نخواهد هیچ کس توانایی بر انجام کاری را ندارد. به عبارتی آیه درصدد بیان آن است که اگر خداوند اراده نکند شما نمیتوانید هیچ کاری را انجام دهید.
این قرآنپژوه اظهار کرد: این آیه بیانگر لزوم رعایت ادب در محضر الهی است و گفتن عبارت «انشاءالله» رعایت گونهای ادب است، همچنین به این اشاره دارد که ما هر چه داریم از اوست. این آیه بیانگر نفی استقلال از انسان است و در ادامه بیان میکند خدا را فراموش نکن، کل این آیه توحید افعالی را میرساند.
مدیر گروه علوم و قرآن و حدیث مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم با بیان اینکه ائمه(ع) به عبارت «انشاءالله» توجه داشتند، افزود: اصل این آیه که بیان میکند باید انشاءالله بگویید به این معنی است که وجود شما، وجودی نیست که مستقل باشد، بلکه اراده شما به اراده خداست و قدرت شما از قدرت الهی نشأت میگیرد.
رضایی ادامه داد: آیه در ادامه اضافه میکند که باید به یاد خدا باشید اما امر آن خطاب به پیامبر(ص) اسلام است: «وَاذْکُر رَّبَّکَ إِذَا نَسِیتَ». یعنی زمانی که گفتن انشاءالله را فراموش کردی، دوباره خداوند را یاد کن. این آیات گرچه خطاب به پیامبر(ص) است اما از باب «ایاک اعنی و اسمعی یا جاره» به حساب میآید. یعنی خطاب به پیامبر(ص) است اما اشاره به مردم دارد.
وی با اشاره به سؤالات و شبهاتی که درباره جبر و اختیار ذیل این آیه مطرح میشود، تصریح کرد: از نظر شیعه این آیه به معنی جبر انسان نیست. جبر به این معناست که انسان معتقد باشد عوامل مرئی یا نامرئی او را به سوی هدف خاصی سوق میدهد و اختیار نیز به این معنی است که انسان در زندگی خود را یک فاعل آزاد بداند. اگر ما قائل به جبر باشیم، به این معناست که هر کاری از ما سر بزند آن را به غیر خود نسبت دهیم؛ بر این اساس این نگاه، انسانها مجبور به گناه کردن هستند و در این صورت حق اعتراض به خدا داشتند اما وجود نظام بهشت و جهنم با این نگاه سازگار نیست. فلسفه وجودی بهشت و جهنم برای این است که ما در این دنیا با اختیار خود در مسیر صواب یا خطا گام برداشتیم.
این مدرس حوزه علمیه افزود: ما شیعیان پیروان مکتب تفویض هستیم؛ تفویض به معنی واگذاری است. عصیان و گناه انسان با قدرت و سلطه او انجام میگیرد، نه اینکه بر قدرت و اراده الهی غلبه پیدا کند. امام صادق(ع) در این باره فرمودند: «إن الله تعالى لم یطع بإکراه، ولم یعص بغلبه» یعنی خداوند از روی اکراه و اجبار اطاعت نشده و از روی غلبه انسان نیز مورد نافرمانی و عصیان قرار نگرفته است. یعنی امام صادق(ع) نه قائل به جبر محض است و نه قائل به اختیار محض.
وی بیان کرد: تذکر به گفتن «انشاءالله» به این معنا است که خداوند به من قدرت فکر و اراده اختیار داده است و همه اینها از خداست و بدون آنها امکان هیچ کاری فراهم نبود. اما اختیار عمل چه صواب و چه خطا را به من داد. بر این اساس تمام افعال و اعمال بشر از این جهت که یکی از مخلوقات خداست، تحت قضا و قدر الهی است و به خدا نسبت داده شده، قرآن نیز میفرماید: «الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ؛ همان کسى که هر چیزى را که آفریده است نیکو آفریده» (سجده/۷). اما افعال ما، از طاعت و معصیت تحت اختیار ما و مستند به ما است.
مدیر گروه علوم و قرآن و حدیث مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم ادامه داد: خدا به اراده و تقدیر تکوینی تمام مخلوقات از جمله افعال ما را اراده کرده است؛ اما به اراده تشریعی اختیار به دست ما است.
رضایی در پایان اظهار کرد: بر اساس این آیه ما نباید خدا را در کارهای خود از نظر دور بداریم. از این رو در روایات داریم که هر کاری را با نام خدا شروع کنید و کاری که بی نام خدا آغاز شود ابتر است، اما نام خدا در شروع کارها موجب تقویت اعتماد و آرامش باطنی و درونی و امیدواری به آینده است؛ لذا در این آیات ما را به «ان شاءالله» تشویق میکند به این معنا که خدا را حاضر بدانیم. این امر در فعل و سکنات و حرکات ما تأثیرگذار خواهد بود.