ادله فقهی تعزیر و حد روزه‌خوار

با توجه به اینکه وجوب روزه حق الله است و خداوند در آخرت خودش باید با فرد روزه خوار برخورد کند، چه طور فقیهان می‌گویند که فرد روزه‌خوار پس از سه بار تعزیر، در مرتبه چهارم کشته می‌شود؟!

شبهه :

با توجه به اینکه وجوب روزه حق الله است و خداوند در آخرت خودش باید با فرد روزه خوار برخورد کند، چه طور فقیهان می‌گویند که فرد روزه‌خوار پس از سه بار تعزیر، در مرتبه چهارم کشته می‌شود؟!

پاسخ :

ادله فقهی تعزیر و حد روزه‌خوار
الف: مهم‌ترین دلیل بر این که روزه خواری که در ملأ عام و در برابر چشمان مردم، بدون عذر موجه شرعی، حرمت ماه رمضان را می‌شکند، بعد از دو یا سه مرتبه تعزیر، کشته می‌شود، روایاتی است که از اهل‌بیت علیهم السلام وارد شده است. مضمون این روایات این است که اگر کسی در ماه مبارک رمضان، بدون عذر شرعی و از روی عمد، در ملاء عام روزه خواری کند، در صورتی که نزد حاکم شرع ثابت شود، چند مرتبه او را مجازات (تعزیر[۱]) می‌کند. اگر باز هم به بی حرمتی نسبت به ماه مبارک رمضان ادامه دهد، در مرتبه سوم یا در مرتبه چهارم با اختلافی که در بین فقها وجود دارد، اعدام می‌شود[۲]. در این جا به برخی از این روایات اشاره می‌کنیم:
۱. صحیحه سماعه: از امام ـ علیه السلام ـ سوال شده که: رجل أخذ فی شهر رمضان و قد افطر ثلاث مرات و قد رفع الی الامام ثلاث مرات؟ کسی در ماه مبارک رمضان سه مرتبه علنا روزه‌اش را افطار کرده است و حکم تعزیر بر او جاری شده، تکلیف چیست؟ امام ـ علیه السلام ـ فرموده است: یقتل فی الثالثه، در مرتبه سوم باید کشته شود[۳].
۲. روایات متعددی با این مضمون در منابع روایی ما آمده است که: اصحاب الکبائر کلها إذا اقیم علیهم الحد مرتین قتلوا فی الثالثه: مرتکبین گناهان کبیره، هرگاه بر آنان دو مرتبه حد جاری شده باشد، در مرتبه سوم کشته می‌شوند[۴]. یکی از گناهان کبیره ترک فرائض الهی و از جمله روزه ماه مبارک رمضان است.

فلسفه حدود و تعزیرات

در همه قوانین حقوقی دنیا برای شکستن حریم قانون و رعایت نکردن حقوق مردم و حکومت، مجازات‌هایی در نظر گرفته شده است. در فلسفه حقوق و مجازات‌ها این بحث همواره وجود داشته و دارد که چرا برای قانون شکنی مجازات در نظر گرفته می‌شود؟ نظریه‌های گوناگونی برای این مسأله مطرح شده است:
۱. مجازات‌ها بازدازنده‌اند!
مجازات‌ها، قوانین بازدارنده‌ای هستند که فرد را در مواجهه با میل به قانون‌شکنی (انجام گناه یا میل به ترک واجب)، مردد کرده و انگیزه نافرمانی را در او تضعیف می‌کنند. انسان‌، به سبب این که موجودی عاقل و حساب گر است، در کارهایی که می‌خواهد انجام دهد، ابتدا حساب سود و زیان آن را کرده و در صورتی انگیزه لازم را برای انجام یک کار پیدا می‌کند که سود کار را بر زیان آن چیره ببیند. بنابر این، اغلب، در صورتی که زیان و درد و تنبیه ناشی از انجام یک کار، بیش از سود و لذتی که به دست می‌آورد، محاسبه شود، از ارتکاب آن خودداری می‌کند. مجازات‌هایی که برای انواع قانون‌شکنی ها و جمله روزه خواری در شرع مطهر اسلام، مقرر شده است در واقع حکم بازدارنده‌ها و منابع کنترل بیرونی را دارند که فرد آماده قانون‌شکنی را از زیر پا گذاردن قانون منصرف می‌کند.
۲. مجازات‌ مانع از تکرار جرم می‌شود!
وقتی فردی قانون را زیرپا می‌گذارد، واجبی را ترک می‌کند یا حرامی را مرتکب می‌شود، در صورتی که با واکنش خاصی مواجه نشود و جامعه در برابر رفتار نادرست او ساکت بماند، انگیزه تکرار جرم تقویت شده و احتمال انجام دوباره آن بالا می‌رود. ولی اگر حکومت با واکنش مناسب به مقابله با جرم و مجرم برخیزد، فرد خاطی می‌فهمد که تکرار دوباره آن کار با واکنش ناخوشایندی همراه خواهد بود و این امر انگیزه ارتکاب جرم را کاهش داده و مانع از تکرار آن می‌شود. در همه سیستم‌های حقوقی دنیا معمولا برای کسانی که جرمی را، علیرغم دریافت مجازات، تکرار می‌کنند، مجازات بیش‌تری را در نظر می‌گیرند تا اگر مجازات اولیه بازدارنده یا تضعیف‌کننده انگیزه‌های مجرم نبوده است، مجازات جدید چنین کارکردی را داشته باشد.
۳. عبرت برای دیگران!
همواره افراد زیادی در جامعه وجود دارند که بالقوه آمادگی قانون‌شکنی و عبور از مرزهای شرعی و قانونی را دارند، اما به علل گوناگون و از جمله ترس از مجازات و انگشت‌نماشدن، به قانون شکنی تن نمی‌دهند. این افراد در صورتی که مشاهده کنند دیگران به راحتی، قانون را زیر پا می‌گذارند و واکنش مناسبی هم دریافت نمی‌کنند، انگیزه لازم در آن‌ها نیز شکل می‌گیرد و ترس آن‌ها از برخورد کیفری از بین می‌رود. در این صورت، افراد بیش تری ممکن است از مرزهای قانونی و شرعی عبور کرده مرتکب گناه یا جرم شوند. وقتی فضای جامعه به سمت بی حرمتی به قانون پیش برود، کم کم حقوق و حدود بی‌ارزش شده و به همه قوانین تسری می‌یابد و مسأله انتظام جامعه و مسائل تربیتی انسان‌ها دچار اختلال می‌گردد.
۴. پیش‌گیری از سقوط معنوی انسان‌ها!
در نظام کیفری اسلام علاوه بر توجه به نظم و انضباط جامعه، کاهش انگیزه جرم، عبرت گرفتن دیگران، به پیش‌گیری از انحطاط معنوی و اخلاق انسان‌ها نیز توجه ویژه شده است. اسلام دین دنیا و آخرت است و در همه آموزه‌ها و احکامش به سعادت جامع و ابدی انسان توجه دارد. مجازات ها هم موجب پیش‌گیری از گناه و سقوط معنوی فرد می‌شوند، و هم در صورت ارتکاب گناه، موجب پاک شدن از آلودگی و تطهیر گناهکار از گناه می‌گردند. در روایات زیادی این مضمون به چشم می‌خورد که فرد گناه کاری که به زنا آلوده شده است، به پیامبر یا امام علیهماالسلام به جای اینکه بگوید: حد خدا را بر من جاری کن، می‌گوید: (طهرنی) مرا پاک کن! از این تعبیرها می‌توان استفاده کرد که تربیت‌شدگان اولیه اسلام، که دین را از آموزگاران نخستین دین، یعنی پیامبر و امام علی علیهما السلام آموخته بودند، به مجازات‌های الاهی چگونه می‌نگریسته‌اند. آن‌ها مجازات شرعی را نوعی تنبیه کودکانه تلقی نمی‌کردند، بلکه نوعی تطهیر از جانب خداوند برای صیقل دادن روح انسان گناه‌کار و نزدیک کردن دوباره او به ذات اقدس اله می‌دانستند.
امام صادق ـ علیه السلام ـ در ضمن روایتی می فرماید: “خدا برای هرچیز حدی قرار داده است و برای کسی که از حد تجاوز کند حدی قرار داده است”[۵].
محمدبن سنان از امام هشتم ـ علیه السلام ـ پرسید: چرا مرد و زن زناکاری که تازیانه خورده‌اند، اگر باز مرتکب همین جرم شوند، کشته می‌شوند و فلسفه قتل چیست؟ امام رضا ـ علیه السلام ـ فرمود: “چنین کسی به دلیل بی مبالاتی و بی اعتنایی به خدا و حدی که خدا تعیین کرده، از اسلام خارج و وارد جرگه کفر گردیده است و لذا مستوجب قتل است[۶].یعنی اگر علاوه بر ارتکاب گناه، مسأله بی اعتنایی به احکام الاهی برای این گناه‌کار مطرح نبود، بعد از اجرای سه مرتبه حد (یا تعزیر) و خوردن تازیانه، باید دست از گناه علنی بر می‌داشت!

منابع
[۱] . تعزیر به مجازاتی گفته می‌شود که در شرع مطهر، مقدار معینی برای آن مشخص نشده و به نظر حاکم شرع واگذار شده است؛ ولی حدود مجازات‌هایی است که در قرآن و روایات، برای آن‌ها اندازه‌ای معین شده که تخطی از آن جایز نیست.
[۲] . علامه حلی، منتهی المطلب، تبریز، حاج احمد، چاپ قدیم، ۱۳۳۳ش، ج۲، ص۵۸۱؛ یزدی، سید کاظم، العروه الوثقی، ج۲، ص۱۶۷.
[۳] . حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ ششم، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۱۷۹.
[۴] . همان، ج۱۸، ص۳۱۴.
[۵] . همان، ج۱۸، ص۳۰۹.
[۶] . شیخ صدوق، محمد بن بابویه، عیون اخبار الرضا، بیروت، مؤسسه الاعلمی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۰۴؛ وسائل الشیعه، همان، ج۱۸، ص۳۱۴.

مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات/ ویرایش علمی: احمدرضا دردشتی

همچنین ببینید

از شیراز تا حیفا

«از شیراز تا حیفا»روایتی از بنیاد و تاریخ فرقه بابیه

«از شیراز تا حیفا» نقدی عالمانه و روایتی منصفانه از چگونگی شکل‌گیری فرقه بابیه و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *