اطلاق “حزب الشیطان” به حزب الله لبنان از جهات مختلف قابل تامل است. خصوصا که هنوز هیچ مقام اسرائیلی حزب الله را با این عنوان نام نبرده که فرقه رجوی میبرد.
به گزارش موعود به نقل از ابنا فرقه تروریستی مجاهدین خلق زمانی در توهم همزاد پنداری رهبرانش مدعی حمایت از گروهها و سازمان های آزادیبخش بود. این گروه با گروههای مبارز فلسطینی رابطه حسنهای داشت و یاسر عرفات را می ستود حال چگونه است که از یک جنبش مردمی این چنین یاد میکند؟
از طرفی حزبالله یک حزب قانونی در لبنان بوده و به صورت مسالمت آمیز در روند تحولات سیاسی لبنان فعالیت میکند. این حزب دارای طرفداران زیادی در لبنان خصوصا در مناطق جنوبی این کشور است. بی شک موضع گیری فرقه تروریستی مجاهدین خلق که بر اساس گزارش وزارت خارجه آمریکا فاقد هیچ گونه جایگاه مردمی است درباره جنبشی که دارای طرفداران زیادی در لبنان بوده و تاکنون در انتخابات متعددی در لبنان شرکت کرده و آراء بالایی را کسب کرده نمی تواند اهمیتی داشته باشد اما می تواند دریچه ای برای شناخت دقیقتر دیدگاه های حاکم بر تشکیلات فرقه ای مجاهدین خلق و همسویی عجیب آنها با اسرائیل باشد.
یکی از سایت های وابسته به فرقه تروریستی مجاهدین خلق با انتشار خبر قرار گرفتن نام “حزب الله” در فهرست گروه های تروریستی اتحادیه اروپایی این جنبش پر طرفدار در لبنان را “حزب الشیطان” نامید.
در خبر سایت فرقه آمده است که “اتحادیه اروپا حزب الشیطان را در لیست تروریستی این اتحادیه نامگذاری کرد.”
اطلاق “حزب الشیطان” به حزب الله لبنان از جهات مختلف قابل تامل است. خصوصا که هنوز هیچ مقام اسرائیلی حزب الله را با این عنوان نام نبرده که فرقه رجوی میبرد.
نخست اینکه حزب الله یک حزب قانونی در لبنان بوده و به صورت مسالمت آمیز در روند تحولات سیاسی لبنان فعالیت میکند. این حزب دارای طرفداران زیادی در لبنان خصوصا در مناطق جنوبی این کشور است.
حزبالله بر اساس مرامنامه و در حقیقت منشوری که در سال ۲۰۰۹ میلادی منتشر کرد اعتقاد دارد که یکی از اصول اساسی حکومت در لبنان نیل به مردمسالاری مبتنی بر رضایت مردم است. این جنبش نظامی سیاسی بر نیاز به مردمسالاری مبتنی بر رضایت مردم و شکیل دولت وحدت ملی تاکید دارد.
بر اساس همین طرز تلقی و نگرش است که حزب الله لبنان خصوصا از سال ۲۰۰۹ چهرهای سیاسی پر رنگتری به خود گرفت و به طور جدی پا به عرصه رقابتهای سیاسی گذاشت و در تمام انتخاباتهای پارلمانی و شهری لبنان حضور فعالی داشته است که در برخی از آنها با پیروزی و برخی نیز با شکست همراه بوده است.
محبوبیت حزب الله لبنان به حدی است که در انتخابات پارلمانی ژوئن ۲۰۰۹ تمامیکاندیداهای حزبالله به پارلمان راه یافتند اما از آنجا که متحدان آنها در ائتلاف ۸ مارس موفق به کسب آرای مردم نشدند، گروه ۱۴ مارس (تحت حمایت غرب) با کسب ۷۱ کرسی پیروز انتخابات اعلام شد اما به رغم شکست جریان ۸ مارس در این انتخابات، حزبالله لبنان و متحدین آنها در پی سقوط دولت سعد حریری در ژانویه ۲۰۱۱ به دلیل استعفای یازده وزیر متعلق به گروه ۸ مارس، توانستند دولت را در اختیار بگیرند و تاکنون نیز که به روزهای پایانی عمر قانونی آن نزدیک میشویم، موقعیت سیاسی خود را حفظ نمایند.
مشارکت فعال حزبالله لبنان در فرایند ساسی این کشور سبب شده حتی اتحادیه اروپایی که تحت تاثیر فشارهای اسرائیل و آمریکا دیدگاه مثبتی به این جنبش ندارد قائل به تفکیک شاخه نظامی این جنبش از شاخه سیاسی آن شود . هر چند به نظر بسیاری از تحلیلگران قرار دادن شاخه نظامی این جنبش در فهرست گروه های تروریستی نیز به دلایل سیاسی و حقوقی صورت گرفته است.
نکته دوم اینکه دوم اینکه حزب الله لبنان نماد مقاومت در برابر اشغالگری های اسرائیل و حمایت از لبنان است. این جنبش در چندین مورد توانسته است جلوی اشغال خاک لبنان در برابر حملات اسرائیل را گرفته و شکست های سنگینی بر این رژیم تحمیل نماید. بخشی از محبوبیت بالای حزب الله در لبنان به دلیل مقاومت این جنبش در برابر توسعه طلبی های ارضی اسرائیل است. یکی از این مورد جنگ ژوئیه است که به جنگ ۳۳ روزه نیز معروف است. در این جنگ اسرائیل متحمل شکست سنگینی شد و بدون اینکه مرزی جابه جا شود این جنگ با صدور قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل پایان یافت.
نکته سوم اینکه فرقه تروریستی مجاهدین خلق زمانی در توهم هم زاد پنداری رهبرانش مدعی حمایت از گروه ها و سازمان های آزادیبخش بود. این گروه با گروه های مبارز فلسطینی رابطه حسنه ای داشت و یاسر عرفات را می ستود حال چگونه است که از یک جنبش مردمی این چنین یاد میکند؟
بی شک موضع گیری فرقه تروریستی مجاهدین خلق که بر اساس گزارش وزارت خارجه آمریکا فاقد هیچ گونه جایگاه مردمی است درباره جنبشی که دارای طرفداران زیادی در لبنان بوده و تاکنون در انتخابات متعددی در لبنان شرکت کرده و آراء بالایی را کسب کرده نمی تواند اهمیتی داشته باشد اما می تواند دریچه ای برای شناخت دقیق تر دیدگاه های حاکم بر تشکیلات فرقه ای مجاهدین خلق و همسویی عجیب آنها با اسرائیل باشد.