علت عدم حضور حسنين(عليهما) در مسجد برای نماز در صبح ضربت خوردن علی(ع)

جهت روشن شدن مسأله لازم است به نقل بخشی از تاریخ حضرت أمیر‌المؤمنین ـ علیه السّلام ـ و وقایع شب نوزدهم ماه مبارک رمضان بپردازیم:

مرحوم مجلسی به نقل بعضی از مورّخان نوشته است: در آن شب أمیر‌المؤمنین ـ علیه السّلام ـ برای افطار به خانه اُمّ ‌کلثوم ـ علیه السّلام ـ رفت، دختر برای پدر افطاری ( دو قرص نان جو، کاسه‌ای شیر ومقداری نمک ) آورد؛ نگاه پدر به سفره افتاد، سر را تکان داده و گریه‌ای بلند کرد، آنگاه فرمود: دخترم چرا در یک سفره دو نوع خورشت برای پدرت آورده‌ای ؟ آیا می‌خواهی ایستادن من در قیامت به درازا بکشد؟ می‌خواهم پیرو برادر و پسر‌عمویم رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ باشم، در طول زندگی آن حضرت پیش نیامد که سر سفره‌ای بنشیند که دو نوع خورشت در آن سفره باشد؛ دخترم، اموال دنیا حلال آن حساب دارد و در حرامش عقاب است. تا یکی را بر نداری چیزی نمی‌خورم.اُمّ‌کلثوم می‌گوید: یکی {شیر} را بر‌داشتم، پدرم با یک قرص نان و مقداری نمک افطار کرد، حمد و ثنای خدا را به جا آورد و به نماز ایستاد و پیوسته در حال نماز بود، گاهی از اتاق بیرون می‌رفت و به آسمان نگاه می‌کرد، سوره «یس» را تا آخر تلاوت کرد، از حرکات أمیر‌المؤمنین ـ علیه السّلام ـ در آن شب بوی شهادت و لقای پروردگار استشمام می‌شد، شب از نیمه گذشت بعد از تجدید وضو و پوشیدن لباس از اتاق بیرون آمد، به حیاط خانه رسید، مرغابیها دور او را گرفته و صدای آن‌ها بلند شد، حضرت فرمود: صداهایی است که در پی آن نوحه‌ها خواهد آمد، آن‌گاه به من درباره آب و دانه آن‌ها سفارش کرد و از منزل خارج شد. اُمّ‌کلثوم اضافه می‌کند: با مشاهده این حالات به حضور برادرم امام حسن ـ علیه السّلام ـ رفتم و جریان را تعریف کردم، امام مجتبی ـ علیه السّلام ـ حرکت کرد و قبل از رسیدن أمیر‌المؤمنین ـ علیه السّلام ـ به مسجد جامع کوفه به آن حضرت رسید و گفت: هنوز ثلثی از شب باقی مانده است، چرا زود از خانه بیرون آمده‌اید ؟
حضرت در جواب فرمود: نور دیدگانم، خوابی دیده‌ام که تعبیرآن شهادت من است.
امام مجتبی ـ علیه السّلام ـ خواست که همراه پدر باشد، حضرت أمیر ـ علیه السّلام ـ فرمود: پسرم تو را به حقّی که به گردنت دارم قَسَم می‌دهم که به خانه بر‌گرد، امام حسن ـ علیه السّلام ـ به خانه بر‌گشت. أمیر‌المؤمنین ـ علیه السّلام ـ به مسجد رفت، چند رکعت نماز خواند، با رسیدن وقت اذان بالای مأذنه رفت و با صدای بلند اذان گفت، آن‌گاه به داخل مسجد باز‌گشت، خفتگان را که از جمله آنان ابن‌ملجم بود برای اقامه نماز بیدار کرد، سپس به سمت محراب رفت و به نماز ایستاد، همانند عادت همیشگی در نماز‌های فریضه و نافله رکوع و سجده را طول داد؛ ابن‌ملجم ملعون بلند شد و در مقابل ستونی که امام ـ علیه السّلام ـ در کنار آن مشغول نماز بود، ایستاد، صبر کرد قرائت و رکوع و سجده اول نماز امام تمام شد، امام ـ علیه السّلام ـ سر از سجده برداشت، در این هنگام ابن‌ملجم شمشیر را کشید و بر سر آن حضرت زد، ضربه بر نقطه‌ای فرود آمد که قبلاً در همان نقطه ضربه « عمرو‌بن‌عبدود » وارد شده بود. امام ـ علیه السّلام ـ متوجّه ضربه شمشیر شد، از رو به زمین افتاد، در حالی که کسی نزد آن حضرت نبود، چنین گفت: «بسم اللّه و با‌للّه و علی ملّه رسول اللّه» آن‌گاه صدا زد: قسم به خدای کعبه ابن‌ملجم ملعون مرا کشت، مردم {مواظب باشید} فرار نکند.
راوی اضافه می‌کند: مردمی‌که در مسجد بودند با شنیدن صدای آن حضرت از هر سو به طرف آن بزرگوار دویدند؛ امام ـ علیه السّلام ـ را مشاهده کردند در حالی که دستمال خود را روی سر می‌بست و خون بر صورت و محاسن او جاری بود و می‌فرمود: این همان وعده‌ای است که خدا و رسول ـ صلّی الله علیه و آله ـ داده‌اند.
جبرئیل أمین ـ علیه السّلام ـ شهادت أمیر‌المؤمنین ـ علیه السّلام ـ را میان آسمان و زمین ندا داد،
اُمّ‌کلثوم با شنیدن ندای جبرئیل نوحه‌کنان به سراغ برادران خود حسن و حسین ـ علیهما السّلام ـ رفت و آنان را از شهادت پدر با خبر کرد؛ حسنین ـ علیهم السّلام ـ از منزل بیرون آمده و راه مسجد را در پیش گرفتند، در بین راه مردم را دیدند که در رثای حضرت نوحه می‌کردند، وقتی وارد مسجد شدند جماعتی از مردم می‌خواستند حضرت أمیر ـ علیه السّلام ـ را سر پا نگه دارند تا نماز صبح را اقامه کند ولی امام ـ علیه السّلام ـ قادر بر ایستادن نبود، {به دستور پدر } امام مجتبی ـ علیه السّلام ـ جلو ایستاد و فریضه صبح را به جای آورد و أمیر‌المؤمنین ـ علیه‌السّلام ـ نشسته و با اشاره نماز صبح را اقامه کرد.[۱]تا اینجا آن قسمت از تاریخ شب نوزدهم ماه مبارک رمضان که در جواب سؤال نقش دارد بیان شد، نکات زیر از مجموع مطالب قابل استفاده است:
۱. امام مجتبی ـ علیه‌السّلام ـ خواست همراه حضرت باشد ولی در جهت اطاعت از دستور پدر به خانه بر‌گشت.
۲. به دلایل زیر نمازی که ضربه شمشیر بر سر امام ـ علیه السّلام ـ اصابت کرد فریضه صبح نبوده است:
الف: امام فرادا (تنها) نماز می‌خواند.
ب: در نزدیکی محلّ نماز امام کسی نبود و مردم در گوشه و کنار مسجد مشغول نماز بودند و با شنیدن صدای امام ـ ـ علیه السّلام ـ به سوی آن حضرت دویدند.
ج: در عبارت فوق‌الذکر آمده بود: امام ـ علیه السّلام ـ از مأذنه پائین آمد، خفتگان را بیدار کرد و به جانب محراب رفت و به نماز ایستاد.
روشن است که امام ـ علیه السّلام ـ قبل از اقامه نافله به فریضه مشغول نمی‌شود.
بنا‌بر‌این نمازی که در آن نماز، حضرت علی ـ علیه السّلام ـ ضربت خورده، نافله بوده است نه فریضه؛
مؤیّد این کلام فرمایش محدّث قمی(ره) در پاورقی منتهی‌الآمال است، وی چنین گفته است: معلوم باشد که آنچه از روایات مستفاد می‌شود آن است که نمازی که حضرت أمیر ـ علیه السّلام ـ در آن ضربت زده شده نافله فجر بود.[۲]نتیجه: علّت عدم حضور امام حسن و امام حسین ـ علیهما‌السّلام ـ در حین ضربت خوردن پدر در مسجد جامع کوفه، نرسیدن وقت فریضه صبح بوده است، نه این که برای نماز اول وقت و جماعت اهمیّت قائل نباشند.
منابع

[۱] . مجلسی، محمّد‌باقر، بحار‌الأنوار، دار احیاء التراث‌ العربی، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۰۳ هـ، ج ۴۲، صص ۲۸۳ – ۲۷۶ با تلخیص.
[۲] . قمی، حاج شیخ عباس، منتهی‌الآمال، مؤسسه انتشارات هجرت قم، چاپ سیزدهم، زمستان ۱۳۷۸، ج۱، ص ۳۲۹.

مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

همچنین ببینید

ماهنامه موعود شماره 280 و 281

شماره ۲۸۰ و ۲۸۱ مجله موعود منتشر شد

با امکان دسترسی سریع دیجیتال ؛ شماره ۲۸۰ و ۲۸۱ مجله موعود منتشر شد ماهنامه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *