یکی از ترفندهای «بیبیسی» درجنگ ۲۲ روزه غزه این بود که دریچه دوربین خود را به جای کشتهها و مجروحان فلسطینی روی امدادگران صهیونیستی که در حال نجات مردم از زیر آوار بودند متمرکز میکرد(!) تا به این وسیله توحش رژیم صهیونیستی نزد افکار عمومی را کاهش دهد.
سخن از صهیونیسم، اغلب یادآور رژیم صهیونیستی و جنگافزارها و ابزارهای نظامی و نسلکشیهای این رژیم است. اما به واقع، در کنار جنگ و حتی بیش از آن، رسانهها هستند که به مثابه ماشینهای حیاتبخش رژیم اشغالگر قدس عمل میکنند. به بیان دیگر، شبکهای در هم تنیده و پردامنه از نظامها و دستگاههای رسانهای موجب سیطره صهیونیسم بر جهان شده است. اما در این میان، نقش سینما و شبکههای تلویزیونی را باید پررنگتر از سایر رسانهها دانست.نکته مهم این است که امروزه تمامیکمپانیهای تولید فیلم در آمریکا وابسته به سرمایهداران صهیونیست است. به همین دلیل از ابتدای اشغال فلسطین و حتی پیش از آن، تولید فیلمهایی در تبلیغ صهیونیسم برای دستور کار هالیوود قرار گرفت. برای نمونه، از سالها پیش از تشکیل رژیم صهیونیستی نیز هالیوود با فیلمهایی نظیر «آتش متقابل»(ادوارد دیمیتریک ۱۹۴۷)، «قول مردانه»(الیا کازان ۱۹۴۸)، «جستوجو»(فرد زینه مان ۱۹۴۸) و … به موضوع یهودستیزی و مظلومیت تاریخی صهیونیستها میپرداخت.
استفاده ابزاری صهیونیستها از رسانهها
اما با اشغال فلسطین، این رویکرد پررنگتر شد؛ تا آنجاکه به اعتقاد برخی از کارشناسان، یک موضوع جدید به نام فیلم صهیونیستی به وجود آمد.(کتاب افسانهسازان هولوکاست، ابوالحسن علوی طباطبایی، صفحه ۲۷ تا ۳۸) فیلمهایی چون «شمشیر در صحرا» (جرج شرمن ۱۹۴۹)، «مارگیر» (ادوارد دیمیتریک ۱۹۵۳)، «اکسدوس»(اتوپره مینجر ۱۹۶۰) و … برای اولین بار موضوع بازگشت یهودیان به سرزمین موعود و تشکیل کشوری مستقل توسط این عده را دستمایه درام قرار دادند. همچنین تولید دهها فیلم درباره افسانه «هولوکاست» در هالیوود، یکی از جریانهای سینمای صهیونیستی بوده است. «فهرست شیندلر» و «پیانیست» از نمونههای برجسته این جریان هستند.در یک دهه گذشته با تبدیل شدن مسئله مقاومت فلسطین به یکی از چالشهای اساسی نظام سلطه جهانی، سینمای مغرب زمین نیز آثاری را درباره این موضوع تولید کرده است. به ویژه درگرفتن جنگهای خونین در غزه، بر نوع نگاه فیلمسازان هالیوود تأثیرگذار بوده است. این نگاه در دو فیلم شاخص غرب با موضوع فلسطین یعنی «مونیخ» و «اینک بهشت» به خوبی دیده میشود.اما در یک دهه گذشته و به خصوص در هنگامههایی چون جنگ ۳۳ روزه، جنگ ۲۲ روزه و جنگ هشت روزه، شبکههای تلویزیونی غربی نقش موثری در آمادهسازی افکار عمومیبرای پذیرش جنایات رژیم اشغالگر قدس داشتهاند.
شبکههایی همچون فاکس نیوز، صدای آمریکا(voa) و … در خبررسانی یک طرفه و جانبدارانه آن هم به طور آشکار و افراطی شهره آفاق هستند و به همین دلیل هم از سوی اغلب مردم در اقصی نقاط جهان چندان جدی تلقی نمیشوند، اما برخی از رسانههای خبری، همواره مدعی استقلال و بیطرفی بودهاند که نحوه پوشش خبری آنها در مقاطعی چون جنگ ۳۳ روزه لبنان، جنگ ۲۲ روزه غزه و تقابلهایی از این دست قابل تأمل است.آنچه از سوی این رسانهها در جریان این جنگها رخ داد، به مراتب شرمآورتر بود. چه، شبکههای افراطی همچون «فاکس نیوز» ظاهر و باطنی یکسان داشته و به اصطلاح، رو بازی میکردند. اما شبکههایی چون «سیانان»، «بیبیسی»، «فرانس ۲۴» و شبکههای مشابه آنها که در همه حال ادعای استقلال و بیطرفی داشتهاند، نقشی ریاکارانه داشتند و به ذهن و مغز مخاطب خود از پشت خنجر زدند!
هنوز فراموش نکردهایم که در روزهای داغ تابستان سال ۲۰۰۶ که افکار عمومی جهان نسبت به اقدامات ضدبشری رژیم صهیونیستی در حمله به لبنان برانگیخته شده بود، این شبکهها چگونه سعی در مظلومنمایی رژیم صهیونیستی داشتند. در آن روزها جنایات گسترده این رژیم جعلی ـ به ویژه موشکباران کودکستانی در روستای قانا ـ هیچ آبرویی برای اشغالگران باقی نگذاشته بود، شبکه «سیانان» در برنامهای با عنوان «پوشش بحران خاورمیانه» تنها تصاویری از بمباران شدن مناطقی از سرزمینهای اشغالی توسط مقاومت اسلامی را نمایش میداد و کارشناسان این برنامه از اینکه لبنانیها به سوی صهیونیستها شلیک میکردند، انتقاد داشتند! این برنامه همچنین گاهی به سراغ سربازان و افسران نظامی رژیم صهیونیستی میرفت و دلمشغولیها و عواطف آنها را بازتاب میداد یا در نوبت دیگری، درباره هراسها و نگرانیهای کودکان صهیونی گزارش تهیه میکرد تا مخاطب فراموش کند که چه کسانی کودکان و زنان بیگناه در لبنان را به خاک و خون میکشند.
این روند در طول جنگ ۲۲ روزه غزه نیز تکرار شد. باز هم رسانههای متظاهر به بیطرفی و اطلاعرسانی شفاف و آزاد، با انواع و اقسام لطایفالحیل سعی کردند روز را شب و شب را روز نشان دهند. آنچه شبکههایی چون «سیانان»، «بیبیسی» و … در آن روزها در دستور کار قرار دادند این بود که رژیم صهیونیستی به دلیل رفتارهای تحریکآمیز حماس دست به حملات جنونآمیز علیه مردم بیدفاع غزه میزنند. یکی از ترفندهای «بیبیسی» در آن روزها این بود که دریچه دوربین خود را به جای کشتهها و مجروحان فلسطینی روی امدادگران صهیونیستی که در حال نجات مردم از زیر آوار بودند متمرکز میکرد(!) تا به این وسیله توحش رژیم صهیونیستی نزد افکار عمومی را کاهش دهد.بدون تردید، یکی از اهداف صهیونیستها در محدودسازی روزافزون رسانههای مستقل در جهان، حفظ حیات نامشروع خود بوده است. سانسور شبکههای تلویزیونی ایران در غرب، نمونه بارز این موضوع است. چون میدانند در صورت شکسته شدن انحصار رسانهای، مردم جهان نسبت به واقعیتهای تکاندهنده رژیم صهیونیستی آگاهتر میشوند و در این صورت، محو این رژیم جعلی از صحنه گیتی، سرعت خواهد گرفت.
آمار تکاندهنده از شبکههای ماهوارهای
قائم مقام سازمان صدا و سیما بیان داشت: در پانزده سال گذشته معادل هشتاد سال جنگ سرد علیه ایران فعالیتهای تخریبی رسانه ای انجام شده است.حجت الاسلام موسوی مقدم، قائم مقام سازمان صدا و سیما در جمع پژوهشگران به بررسی جنبههای گوناگون ماهواره و رسانه پرداخت و گفت: امروز دو هزار شبکه ماهوارهای در ایران قابل دسترسی است.
شبکه ماهواره ای
وی با اشاره به فعالیت بیش از نه شبکه فارسی زبان در عرصه خبری و سیاسی اظهار داشت: این شبکهها عمدتا برانداز هستند و در راستای تضعیف نظام ولایت فقیه گام برمیدارند.
وی با اشاره به اینکه شبکههایی که با محوریت برنامههای فرهنگی کار میکنند، با فرهنگ ایرانی اسلامی انطباق کامل ندارند، ادامه داد: در پانزده سال گذشته معادل هشتاد سال جنگ سرد علیه ایران فعالیت های تخریبی رسانه ای انجام شده است.
وی بیان داشت: مجموع فارسی زبانان حداکثر ۲۰۰ میلیون هستند اما این حجم فعالیت شبکههای ماهوارهای که هدف اصلی آن هم ایران است، نظیر ندارد.
وی بیان داشت: تنوع روز افزون شبکهها، تنوع در سطوح مخاطبان، کیفیت بالای تصویر، سهولت نصب و بهره برداری از عوامل گرایش به استفاده از ماهواره است.
قائم مقام ریاست سازمان صدا و سیما اظهار داشت: ۵۲ شبکه فیلم سینمایی در ماهواره وجود دارد که بیست شبکه آن به زبان فارسی است.
وی اظهار داشت: وجود شبکه های خاص کودکان و نوجوانان، آگاهی از اخبار و تحلیل رویدادها، برنامههای علمی، پخش برنامههای ورزشی با حواشی جنجالی، ارائه مباحث آموزشی از دیگر دلایل گرایش به ماهواره محسوب میشود.
این پژوهشگر علوم اسلامی اظهار داشت: امروز متاسفانه چارچوبهای اخلاقی در شبکههای ماهوارهای نقض میشود و وجود نزدیک به ۱۰۰ شبکه پرنوگرافی نشان از بی قیدی در این محیط است.
وی بیان داشت: پنجاه شبکه ماهوارهای در حال فعالیتهای مذهبی و دینی هستند که ده شبکه آن به زبان فارسی است.
حجت الاسلام موسوی مقدم اظهار داشت: ماهواره دارای آثار و پیامدهای مخربی همچون تاثیرات سیاسی و امنیتی علیه نظام اسلامی است.
وی ادامه داد: امروز ماهواره در عمل به اتاق جنگ دشمن علیه کشور تبدیل شده است که در این راستا از راهکارهای گوناگون استفاده میکند و حتی به پخش برنامه های ساخت نارنجک های دستی در آشوبها می پردازد.
وی بیان داشت: باید در مجامع علمی این مساله مورد بحث و بررسی قرار گیرد که دنیای لیبرال دموکراسی تا کجا به پیش رفته است که به خود اجازه می دهد در راه اهداف خود، برنامه های آشوبگرانه را هم ترویج دهد.
وی بیان داشت: امروز تشکیک در پیشرفتهای کشور، ترویج اسلام هراسی، شبهه افکنی در احکام الهی، تخریب جایگاه روحانیت، ترویج فرقههای نوظهور، ترویج زندگی غربی، اشاعه فرهنگ اباحهگری در دستور کار شبکههای ماهواره ای قرار گرفته است.
حجت الاسلام موسوی مقدم بیان داشت: بیانات مقام معظم رهبری در هفتاد جلسه درس خارج خود پیرامون مسائلی از جمله موسیقی بسیار دقیق و راهگشا است که باید حوزههای علمیه در این عرصه نظریه پردازی کنند.
شبکه «من و تو» و ترویج اسلام به سبک انگلیسی
مأموریت اصلی شبکه «من وتو»، تلاش برای تغییر سبک زندگی مردم ایران و هجمه به ارزش های دینی و اسلامی است و این هدف را در قالب برنامه های سرگرمی و تفریحی و در سایه غفلت مخاطبان به آنها القا میکند. این شبکه با دست یازیدن به شیوه های اغواگری، با پخش برنامه های روز دنیا نظیر …
ترویج سبک زندگی انگلیسی
شبکه ماهواره ای «من و تو» یکی از شبکه هایی است که با هدف آشکار تغییر در سبک زندگی ایرانی و اسلامی از سه سال پیش راهاندازی شده است. از روزهای آغازین روی کار آمدن این شبکه، پرسشی ذهن مخاطبان را به خود مشغول کرد که بودجه این شبکه با این همه امکانات، برنامه و مجری و … از کجا تأمین میشود؟ پرسشی که هیچ گاه پاسخی به آن داده نشد، اما رفته رفته آشکار شد که این شبکه از طرف دولت انگلیس حمایت همه جانبه میشود و مانند «بی بی سی» بودجه اش توسط این دولت تأمین میشود و به همین دلیل برخی این شبکه را «بی بی سی۲» می دانند.
تأمین هزینه های بالای اداره این شبکه از بخش های فنی گرفته تا حقوق کارکنان، مجریان، دوبلورها و… بدون اتکا به آگهی های تلویزیونی به غیر از پشتوانه دولتی ممکن نیست. قرار گرفتن ساختمان شبکه در منطقه ای کاملاً امنیتی که کاخ ملکه انگلیس هم در این منطقه واقع شده، نمی تواند اتفاقی باشد. خرید امتیاز برنامه های مختلف از شبکه های اروپایی و تأمین جوایز برنامه هایی همچون «بفرمایید شام» را هم به این موارد اضافه کنید.
همانطور که گفته شد، مأموریت اصلی این شبکه، تلاش برای تغییر سبک زندگی مردم ایران و هجمه به ارزش های دینی و اسلامی است و این هدف را در قالب برنامه های سرگرمی و تفریحی و در سایه غفلت مخاطبان به آنها القا میکند. این شبکه با دست یازیدن به شیوه های اغواگری، با پخش برنامه های روز دنیا نظیر فیلم، سریال، موسیقی و برنامه های دیگر در طول سه سال گذشته مخاطبان خاصی برای خود پیدا کرده است.بررسی روند برنامه های این شبکه که در جهت ترویج فرهنگ غربی، شرابخواری، دفاع از فرقه ضاله بهائیت، ترویج موسیقی های شیطان پرستی، اشاعه روابط نامشروع زن و مرد و قبح شکنی از مفاسد اخلاقی و … است، نشان می دهد که این شبکه درست در همان مسیری قدم برمی دارد که اربابان انگلیسی شان ملزم به آن شدهاند.
اما شاید یکی از دلایلی که سبب شد بخشی از جامعه مخاطب ایرانی از ابتدای راهاندازی به «من و تو» اعتماد کند، پرهیز این شبکه از پخش فیلم ها و صحنه غیراخلاقی به صورت علنی بود، چرا که ظاهراً هدف گذاری شده بود تا در دراز مدت و گام به گام، فرهنگ و تعصبات دینی و اخلاقی مردم خدشه دار شود. یکی از برنامه های این شبکه «آکادمی موسیقی گوگوش» – یکی از پر بیننده ترین برنامه های این شبکه- است که در سری جدید این مجموعه، انتخاب زنی با حجاب به نام «ا رمیا» که علاقه مندی زیادی به خوانندگی دارد، توجه مخاطبان را به خود جلب کرده است.
من و تویی ها برای پیشبرد اهداف شان خود را محدود به ا رمیا نکردهاند و در بخش صداهای غایب که از آثار دریافتی از داخل کشور است، بعضاً دختران باحجابی را انتخاب و به عنوان بهترین خواننده آن بخش از مسابقه اعلام میکنند. این موضوع به این دلیل عجیب جلوه میکند که سیاست های شبکه من و تو با ملاحظات اسلامیبه طور کامل در تضاد است. از این جهت چرایی این امر در این شبکه معلوم الحال جای تأمل دارد. البته آینده نزدیک نشان خواهد داد که همین خواننده ای که الآن از پوشش او برای رسیدن به اهداف این شبکه استفاده میشود، چگونه هم رنگ جماعت خواهد شد.نکته مهمیکه باید به آن توجه داشت این است که بدون شک گردانندگان این شبکه با هدف ترویج سبک زندگی غربی در جامعه اسلامی و در میان خانواده های ایرانی، چنین کسی را به نمایندگی از جامعه ایران انتخاب کردهاند تا با القای بی حیایی حتی با حفظ حجاب، دختران و زنان ایرانی را گام به گام به منجلاب بی حیایی سوق دهند.
«رسانههای صهیونیستی امریکایی ذهن مردم را علیه اسلام شستوشو میدهند»
رسانههای امریکا و رسانههای صهیونیستی چنین نگاهی را ایجاد کردهاند انگار که این اسلام است که باید محکوم شود؛ این که اسلام مقصر است و نه این دو برادر که ظاهرا، آن گونه که به ما گفته شده است در بمبگذاری دست داشتهاند.»
اسلام هراسی رسانه های غربی
شبکه پرس تیوی با هشام تلاوی، مجری کنونی تلویزیون و رادیو در لویزیانای امریکا درباره رسانههای جریان ساز صهیونیستی – امریکایی و نیز برنامههای سیاسی برای مورد انتقاد قرار دادن و مجرمانه نشان دادن مسلمین گفتوگویی را انجام داده است که مشروح برگردان فارسی آن را میخوانید:
پرس تیوی: نگاهی به واکنشها که درباره خاکسپاری تامرلان تسارنائف این جا و آن جا منتشر شده است بیاندازیم؛ هم سخن زیاد میگویند و هم میخواهند تصویرمتعصبانه از مسلمانان در اذهان شهروندان امریکایی بر جا بگذارند؛ شما هم این طور فکر میکنید؟
هشام تلاوی: خب البته. اگر ببینید که چگونه رسانههای امریکایی بر دین آنها متمرکز شدهاند دلیل این که چرا این دو برادر کارهایی را انجام دادهاند خواهید فهمید، حتی خود دین اسلام، هر کس با سواد ابتدایی هم میداند که دین درباره کشتن غیرنظامیان اغماض نمیکند؛ کشتن کودکان.
حتی در زمان جنگ هم پیامبر اسلام (ص) به سربازان خود که به صحنه نبرد میرفتند فرمودند زنان و کودکان را نکشید. اما امروزه هر کسی فکر میکند – که البته رسانهها به آن دامن زدهاند – این دین است که که آنها را به چنین کاری ترغیب کرده است زیرا، این چیزی است که ذهن آنها با آن شستشو داده شده است.
بنابراین من وقتی حتی در مراسم خاکسپاری مطابق قوانین اسلامی را دیدم که این گونه نشان میدهند، اصلا متعجب نشدم. بله، شهرواندان امریکایی همگی بر علیه اسلام تهییج شدهاند؛ البته نه همه اما اکثریت آنها و آن هم به دلیل رویکرد رسانهها است.
رسانههای امریکا و رسانههای صهیونیستی چنین نگاهی را ایجاد کردهاند انگار که این اسلام است که باید محکوم شود؛ این که اسلام مقصر است و نه این دو برادر که ظاهرا، آن گونه که گفته شده است در بمبگذاری دست داشتهاند.
پرس تیوی: شما درباره این که چگونه رسانهها احساسات علیه اسلام را برمیانگیزن که در امریکا در حال افزایش هم هست. اجازه بدهید نگاهی بیاندازیم به آن چیزهایی که رخ دادهاند؛ به نظر شما اینها تلاشهای همآهنگی کلی است و نه فقط در بخشی از رسانهها هر چند تشکیل این همه سازمان در غرب برای بد جلوه دادن اسلام کمیبیش از حد است؟
هشام تلاوی: خب، آنها بعد از یازده سپتامر چنین کاری را شدت دادهاند. آنها اسلام را مورد هجمه قرار دادند و این دین را مجرمانه معرفی کردند و جالب این هجمه به سوی خود دین بود است و نه آدمها.
ولی واقعیت این است که اینها اصلا به دین هیچ ارتباطی ندارند و بیشتر مربوط به سیاست میشوند. این ظاهرا سیاستهای کشورهای متمدن است که ظاهرا موضوع مناقشات قرار گرفته است؛ آنها این گونه وانمود میکنند و این طرح را دنبال میکنند که اگر شما تمدن غربی دارید که علیه تمدن اسلامی است پس شاید آدمهای که چنین مناقشاتی بین تمدنی را طرح ریزی میکنند در نهایت پیروز خواهند شد.
و دیگر این موضوع که رسانههای صهیونیست و صهیونیستها هستند دوست دارند درگیری میان مسحیان علیه مسلمانان جهان را ببینند تا خود در قله جهان بایستند حالا هر اتفاقی میخواهد بیافتد.
دقیقا رسانهها و دولت تماما به نوعی عمل میکنند تا به مردم بگویند چگونه فکر کنند؛ و البته به ویژه رسانهها.
ما به همه میگوییم که ببینید، خود دین در کشته شدن غیرنظامیان هیچ تقصیری ندارد و اگر این مردم در حقیقت مسلمان هستند و دین خود را بهتر بشناسند این کارها را نمیکنند؛ البته اگر کاری کرده باشند.
به عقیده من این برنامهها بی توجه به نتایج و بی توجه به شواهد پخش میشوند و به باور من میشود فهمید که بیشار یک عملیات اف بی آی بوده است تا همه چیز را تخلخ جلوه دهد.
بیعفتی با طعم هجمه به مذهب
در ادامه بی بی سی ذهن مخاطب را به سمتی سوق میدهد که در آن خبری از گارد اخلاقی نباشد، بدنبال این است که یکی از مهمترین سلاحهای اخلاقی علیه این گونه مفاسد را که همان تابو بودن آن است را بشکند. بی بی سی با مطرح این مفسده درکشوری همچون انگلیس که از دید مخاطب روزگاری در قلمرویش آفتاب غروب نمیکرد، تابو طرد این مفسده را در ذهن مخاطب میشکند.
بی بی سی
دو سال پیش بود که رهبر انقلاب در دیداری با مردم اصفهان، ترویج فساد اخلاقی را ابزاری در خدمت اهداف سیاسی دشمنان دانستند و دستور فرمودند که ملت، مسئولان و بویژه جوانان مراقبتهای لازم را انجام دهند. در حقیقت ایشان میدان جدید جنگ غرب علیه ایران را درک کرده بودند و در مورد ترویج فساد اخلاقی، به مسئولان و ملت فرمان آماده باش در این مصاف را صادر نمودند.
مدتی است که غرب با روشهای مختلف بدنبال ترویج فساد اخلاقی و تفکرات خانمان برانداز در ایران است.غرب با توجیه فساد اخلاقی، به دنبال هجمه بر زیر ساختهای ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ایران است، زیرا که تمام این مفاسد از دید اسلام معصیت است و بر نهی و مقابله با آن تاکید شده و از آنجا که اسلام راس الخیمه نظام اسلامی ایران است، غرب میخواهد با زدن این رکن اساسی، پایههای مقبولیت اجتماعی نظام را در نزد اذهان عمومی تضعیف کند.
یکی دیگر از این مفاسد اخلاقی که غرب به دنبال توجیه آن است، مُنکرِ شنیع همجنسگرایی است، که در این مورد اخیر غرب و شبکه عملیات روانی آن بدنبال توسل به راهکارهای غیر مستقیم برای توجیه و ترویج آن است.
تمرکز بی بی سی بر تصویب قانون ازدواج همجنس گرایان
شبکه ماهوارهای بی بی سی در حال حاضر قدرتمندترین و با تجربهترین شبکه عملیات روانی انگلیس علیه ایران است، این شبکه که با پشتوانه تجربه رادیو بی بی سی فارسی تشکیل شد، در نخستین برنامههای خود، هدف از تاسیس اش را پوشش اخبار جهان برای فارسی زبانان با تکیه خاص و اصلی بر رخ دادها و اخبار سیاسی خود این کشورها معرفی کرد.
اما چرا این شبکه که فلسفه ذاتی آن تکیه بر اخبار این کشورها و بالاخص ایرانی است، یک واقعه داخلی انگلستان را تا این حد پوشش میدهد؟تصویب لایحه ازدواج همجنس گرایان چه تاثیری بر زندگی ایرانیان یا تحولات بین المللی دارد که بی بی سی دست به پوشش زنده و تحلیل قانون جدید آن هم در نخستین دقایق پس از تصویب قانون مذکور میزند.
اهداف بی بی سی و تهدیدات ناشی از آن
با وجود اینکه در دید نخست به نظر میرسد موضوعی که بی بی سی به آن میپردازد، مربوط به ایران نیست و به کشوری دیگر با سیستم حکومتی دیگر بر میگردد. اما در حقیقت بازوی عملیات روانی بی بی سی به دنبال آن است که با پرداختن غیر مستقیم به موضوع ازدواج همجنس گرایان در انگلستان، این موضوع را در ضمیر پنهان مخاطب بیاندازد تا به اهداف خود بپردازد. اهدافی که به نظر میرسد پارهای از آنان به شرح ذیل باشد:
۱٫ تابو شکنی برای این عمل شنیع
در جوامعی همچون جامعه ایران که دارای عقبه مذهبی و دارای نمایههای سنتی و مذهبی است، مصلحان جامعه برای جلوگیری از ترویج این دسته از مفاسد، به یک حمله پیش دستانه همگانی دست میزنند. در حقیقت در این گونه جوامع نخبگان به تقبیح گسترده و مستدل این عمل شنیع میپردازند تا این اعمال را از دید اذهان عمومی مطرود میکنند تا جایی که جامعه حتی اجازه اشاره به آن را نمی دهد چه برسد به این که بخواهد فضای ترویج آن را باز بگذارد.
از همین روی شبکه بی بی سی به دنبال این است تا با پرداختن به این مسئله در قالب تصویب لایحه مرتبط با آن در مجلس انگلیس از یک سو، خود را از حملات و انتقادهای مخاطبانش برحذر دارد، زیرا که اگر مستقیم به این مسئله در ایران بپردازد، مخاطب از اهداف شومش آگاه خواهد شد، اما اگر به این مسئله در قالب یک رخداد رسمی و قانون گذری در کشوری پیشرفته بپردازد، مخاطب گارد اخلاقی خود را رها میکند و به آن بعنوان یک خبر مینگرد.
در ادامه که بی بی سی ذهن مخاطب را به سمتی سوق میدهد که در آن خبری از گارد اخلاقی نباشد، بدنبال این است که یکی از مهمترین سلاحهای اخلاقی علیه این گونه مفاسد را که همان تابو بودن آن است را بشکند. بی بی سی با مطرح این مفسده درکشوری همچون انگلیس که از دید مخاطب روزگاری در قلمرویش آفتاب غروب نمیکرد، تابو طرد این مفسده را در ذهن مخاطب میشکند.
۲٫ ارائه تعریفی جدید از خانواده
تحلیل گر منتخب بی بی سی “شادی امین”، در بخشی از صحبتهایش به تعریفی جدید از خانواده میپردازد و با توسل به کاور عوام فریبانه “هدف آرامش است”، ماهیت و ذات تشکیل خانواده را هدف قرار میگیرد.
در حقیقت امین سعی میکند با تعمیم صرف صفت آرامش بخشی به خانواده، نوع سنتی و اصیل خانواده را که دارای چهار چوبی شرعی و اخلاقی است را هدف قرار دهد تا از این رو اعمالی همچون “هم خانگی” و “همجنس گرایی” را توجیه کند.
۳٫ متعصب و نا آگاه نشان دادن مخالفان این فساد اخلاقی
بی بی سی طبق معمول برای سلطه هر چه راحت تر بر ذهن مخاطب، ژست بی طرفانه خود را حفظ میکند و به نقل و انعکاس نظر مخالفان موضوع مورد بحث میپردازد. اما این انعکاس نظر، کاملا به صورت گزینشی انجام میشود، بی بی سی برای توجیه مفسده “همجنس گرایی” مخالفان این طرح را، با معرفی گزینشی از اعتبار میاندازد تا به توجیه این عمل شنیع بپردازد.
بی بی سی در بخشی که به مخالفان این مفسده میپردازد سعی دارد آنها را اقلیت، منفعت گرا، متعصب و ناسیونالیستهای فالانژ معرفی کند. بی بی سی در ابتدای این بخش، مخالفت نمایندگان با این طرح را ترس آنان از کاهش آرایشان در انتخابات بعدی میداند که در اینجا به مخالفان صفت منفعت پرست را نسبت میدهد. در بخشی دیگر که بی بی سی تحرکات اجتماعی علیه این مفسده را به نمایش میگذارد، تصویر جمعیتی کمتر از ده نفر مقابل منزل دیوید کامرون را نشان میدهد که در اینجا بدنبال اقلیت نامیدن مخالفین این طرح است. در قسمتی دیگر گوینده خبر که به ذکر مخالفین این طرح میپردازد به طور مشخص از احزاب دست راستی نام میبرد، احزابی که دارای تمایلات نژاد پرستانه هستند، پس بی بی سی در اینجا نیز برای از اعتبار انداختن مخالفین به سراغ تهمت نژاد پرستی میرود. بی بی سی با توسل به تمام این حربهها سعی میکند با القای بی اعتباری مخالفان این مفسده، به توجیه آن بپردازد.
۴٫ توجیه همجنس گرایی با گرایشات مترقی
در بخشی که شادی امین به توجیه این مفسده میپردازد، صحبت از حمایت گرایشات مترقی از این عمل شنیع میکند، در اینجا امین به دنبال این است که با نسبت دادن صفت مترقی به حامیان این مفسده، این عمل شنیع را از محصولات دنیای امروز بنامد و در حقیقت این طور وانمود که جامعهای که بدنبال ترقی است، چارهای جز پذیرش آن ندارد.
۵٫ حمله به مذهب
بی بی سی در نخست به قطار کردن دستهای از تحولات ضد ارزشی و ضد اخلاقی همچون سقط جنین، حضور همجنس گرایان در سطح جامعه و ازدواج آنان میپردازد اما در قدم بعدی در تحلیلهای امین به آنان پیشوند “آزادی”(آزادی سقط جنین و…) می دهد. پس از اینکار بی بی سی و تحلیل گرش که به شمردن مخالفان این لایحه میپردازند، در چند مرتبه نام نهادهای مذهبی را ذکر میکنند. در این بخش، بی بی سی سعی میکند چهرهای آزادی ستیزانه از مذهب ارائه کند، موردی که در کشور ما رکن اساسی نظام است.
۶٫ تعمیم غیر مستقیم به ایران
بی بی سی با طرح این مسئله در حوزه جغرافیایی دیگر، در نخست به شکاستن تابو این مفسده در ذهن مخاطب دست میزند اما پس از آن به شبیه سازی هرچه بیشتر برای تعمیم این مسئله به ایران میپردازد. بی بی سی با انتخاب چهرهای همچون شادی امین که بخشی عمدهای از فعالیتش بر تبلیغ تفکرات فمینیستی و حمایت از همجنس گرایی است سعی در شبیه سازی هر چه بیشتر با ایران کرده و ذهن مخاطب را به سمت ایران میکشاند.
۷٫ مطرح نگه داشتن شخصیتهای دارای فعالیتهای ضد اخلاقی
یکی دیگر از اهداف بی بی سی در این دسته از عملیاتهای روانی علیه ساختار اخلاقی جامعه، مطرح نگه داشتن چهرهای همچون امین است که به علت اعمال ضد اخلاقی مجبور به فرار از ایران شده و از سوی جامعه ایرانی نیز طرد گشتهاند.
در حقیقت بی بی سی با آوردن این دسته از افراد در قد و قامت تحلیل گر بدنبال این است که از یک سو چهرهی آنان را برای استفادههای ابزاری آتی مطرح نگه دارد و از سوی دیگر وجه آنان را نزد مخاطب ارتقاء بخشد.
در نهایت باید این گونه جمع بندی کرد که شبکه بی بی سی بدنبال این است که راهبرد ضد اخلاقی خود را در یک پروژه از پیش برنامه ریزی شده پیش ببرد. بی بی سی در بخش مقدماتی بدنبال ساقط کردن گارد اخلاقی مخاطب است، برای همین به پوشش پروژه مورد نظر خود در قالب خبر میپردازد. سپس برای جالب توجه کردن هدف خود به پرداختن به آن در حوزه جغرافیای جوامع پیشرفته میپردازد. در ادامه نیز سعی میکند مخالفان مفسده مورد نظر خود را از اعتبار بیاندازد تا مخالفت ذهنی مخاطب را ساقط کند. در ادامه نیز به دنبال زدن مذهب با تعمیم صفاتی همچون آزادی ستیزانه به آن است، از اینجا به بعد راهبرد اصلی خود یعنی تعمیم موضوع به ایران را پیاده میکند که در آن با آوردن تحلیل گر ایرانی، ذهن مخاطب را به سمت و سوی مورد خواست خود جهت دهی میکند. در نهایت باید متذکر شد که بی بی سی در این قبیل از موارد اهداف جانبی نیز دارد که اهم آنها همانطور که گفته شد مطرح نگه داشتن چهرهای مطلوب خود برای استفادههای ابزاری آتی است.