مقامات آمریکایی، از عزمشان برای یک حمله “جمع و جور” و “هدفمند”، به سوریه خبر میدهند که طی آن، نقاط خاصی از این کشور مورد هدف موشکها و بمبهای آمریکا قرار میگیرد.
“حمله کوچک و هدفمند”، اشاره به این است که ارتش آمریکا قصد ندارد همانند افغانستان و عراق، از طریق زمینی وارد این کشور شود بلکه از راه دور، اهدف از پیش تعیین شده را منهدم خواهد کرد.
برای این که فلسفه این طرح مشخص شود، باید دانست که در کشورهای عربی، حکومت و ارتش، دو مقوله تفکیکناپذیر از یکدیگر و تنیده شده در همدیگر هستند. تجریه ثابت کرده است که حکومتهای عربی، تا زمانی که ارتش را دارند، پابرجا میمانند و در صورتی که این رکن قدرت را از دست بدهند، سرنگونیشان حتمی و قطعی است.
نگاهی به آنچه در سالهای اخیر در کشورهای عربی رخ داد بیندازید:
در تونس، وقتی فرمانده ارتش به “زینالعابدین بن علی”، پیام داد که نظامیان در ادامه مسیر با او نخواهد بود، دیکتاتور سوار بر یک فروند هواپیما شد و به عربستان سعودی گریخت.
در لیبی، ارتش دو پاره شد: گروهی به انقلابیون پیوستند و بقیه به قذافی وفادار ماندند.
با این حال، قذافی همچنان پا برجا بود تا آن که شورای امنیت مجوز حمله به لیبی را صادر کرد و نیروی هوایی فرانسه، یگانهای ارتش لیبی را که در حال پیشروی به سمت “بنغازی” بودند (مرکز اصلی مخالفان) بمباران کرد.
ناظران میگویند اگر این حمله چند ساعت دیرتر انجام میشد و یگانهای ارتش قذافی به بنغازی میرسیدند، کار انقلابیون تمام بود.
بعد از آن بود که حملات هوایی نیروهای خارجی به ارتش قذافی تشدید شد و نهایتاً آن بر سر دیکتاتور آمد که همه دیدند.
در مصر، تا زمانی که ارتش در کنار حسنی مبارک بود، انقلاب به پیروزی نرسید ولی وقتی ارتش اعلام بیطرفی کرد و پشت مبارک را خالی نمود، دیکتاتور مصر هم بعد از ۳۰ سال زمامداری مطلق، سقوط کرد.
در یمن، ارتش دو شقه شد و نهایتاً بعد از حذف علی عبدالله صالح، حکومت جایگزین نیز از دو گروه حامیان صالح و مخالفان تشکیل شد.
در بحرین، نه تنها ارتش از حکومت جدا نشد، بلکه در مواردی ارتش عربستان هم در حمایت از آلخلیفه وارد عمل شد و بدین ترتیب، انقلاب بحرینیها به پیروزی نرسیده است.
در سوریه نیز به رغم طولانی شدن جنگ، ارتش به بشار اسد وفادار ماند. در ابتدای درگیریها، معارضان کوشیدند در ارتش ایجاد انفکاک کنند و با راهاندازی ارتش آزاد، نظامیان را به فرار از خدمت تشویق کردند.
با این حال، به جز اندکی که منشق شدند، کلیت ارتش سالم و وفادار باقی ماند و به صورت منسجم با معارضان میجنگد.
آمریکا و متحدانش با علم بر نقطه ضعف نظامهای عربی، میدانند که تا ارتش سالم و وفادار است، نظام باقی میماند.
منظور از حمله “جمع و جور”، “کوچک” و “هدفمند”، حمله به زیرساختهای نظامی، مانند انبارهای مهمات، زرادخانههای موشکی، محل استقرار نیروها و … است و هدف نیز، تضعیف ارتش است تا نتواند در برابر معارضان مسلح مقاومت کند.
توجه داشته باشیم که تهدید به حمله و مداخله نظامی، هنگامی جدیتر شده که ارتش سوریه توانسته به موفقیتهایی در زمین جنگ دست یابد.
اگر حمله آمریکا، موفقیتآمیز باشد و ارتش سوریه نیز آنقدر بیبنیه باشد که با یک حمله “کوچک” از هم بپاشد، در آن صورت، معارضان مسلح، با روحیهای قوی تر قادر به پیشروی خواهند بود. در واقع آمریکا میخواهد راه پیشروی معارضان را تا پایتخت بگشاید.
ولی اگر ارتش بعد از حمله نیز، منسجم و وفادار باقی بماند، در آن صورت امید اسد به بقا، بسیار تقویت میشود.