قبل از هر چیز لازم است تا بدانیم در چه زمانهایی او دست به چنین کاری میزند؟ فراوانی و تعداد این عمل در طول روز چقدر است؟ به هر حال با توجه به اینکه همسالان کودک شما کمتر چنین رفتاری را از خود نشان میدهند و در ضمن این رفتار در کودک شما تداوم پیدا کرده است، باید برای بر طرف کردن این حالت تلاش کنید؛ پس با دقت مطلب زیر را مطالعه کنید :
صحنه زیر را تصور کنید :
فرزندتان از شما خواسته ای دارد اما شما به دلائلی از برآورده کردن خواسته او امتناع میکنید. او بیشتر پافشاری میکند اما شما هنوز مقاومت میکنید. او شروع به گریه کردن و چنگ زدن میکند، اما شما به خواسته او بی توجه هستید، تا اینکه او به شدت رفتار خود میافزاید؛ با این کار شما یک دفعه از موضع خود عقب نشینی میکنید. شما مجبور میشوید کاری را بکنید که به آن راضی نیستید. به نظر شما با این رفتارتان چه چیزی به کودک خود یاد می دهید؟ کودک شما از رفتارتان یاد میگیرد که هر چیزی را می تواند با پافشاری، گریه و چنگ زدن بدست آورد و حال آنکه چنانچه در همان اولین درخواست کودک بدون هیچ مقاومتی به خواسته او عمل میکردید، ، چنین عادتی در کودک شما شکل نمیگرفت. تکرار این زنجیره رفتاری باعث میشود تا کودک شما عادت کند که هر چیزی را با این روش غلط بدست آورد. آری، چنانچه شما در همان مرحله اول خواسته او را بر طرف میکردید، به مراتب آسیب آن کمتر از این بود که بعد از چندین مرتبه اصرار فرزندتان خواسته او را بر آورده کنید. از شما می خواهم اولین باری که او شروع به چنگ زدن کرد را به یاد آورید. اگر آن خاطره در ذهن شما نیست بنده حدس میزنم چه اتفاقی افتاده است. زمانی که کودک شما برای اولین بار اقدام به چنگ زدن کرد، شما با حساسیت نسبت به رفتار او عکس العمل نشان دادید و همین موضوع موجب نهادینه شدن این رفتار در او شده است. اگر برای چند بار این رفتار را نادیده میگرفتید و با رفتار و توجه خود، رفتار او را تقویت نمیکردید، خود به خود رفتار او به سمت خاموشی سوق پیدا میکرد.
عمل به راهکارهای زیر در اصلاح این رفتار کودک، به شما کمک خواهد کرد :
مهم ترین کار در بر طرف کردن مشکلات رفتاری کودکان، بر قرار کردن ارتباط عاطفی با کودک میباشد. ممکن است بگوئید هر مادری فرزند خود را دوست دارد و به او عشق می ورزد؛ بله این مطلب درست است اما منظور من رعایت کردن نکات ریزی است که ممکن است از دید شما مخفی بماند. برای اینکه بهتر به اهمیت این ارتباط پی ببرید، مثالی برای شما ذکر میکنم : تصور کنید نخی را به یک ماشین اسباب بازی بسته اید و با این نخ قصد دارید این ماشین را جا به جا کنید. تا زمانی که اتصال نخ به ماشین بر قرار است، شما به راحتی ماشین را جا به جا میکنید، ناگهان نخ پاره میشود؛ هر چه انرژی وارد میکنید فایده ای ندارد، چرا که اتصال شما با ماشین قطع شده است. دقیقاً ایجاد ارتباط عاطفی با کودک نقش این نخ را بازی میکند؛ نقش پلی بین شما و کودکتان را دارد. تا زمانی این پل بین شما و کودک ایجاد نشده است، تلاش های تربیتی شما فایده ای ندارد و به هیچ نتیجه ای نمی رسد. پس در اولین گام باید تلاش کنید که این پل بین شما و کودکتان بر قرار شود؛ با روش های زیر :
۱٫ با کیفیت ترین زمانی را که در آن حوصله ارتباط و بازی با کودک خود را دارید انتخاب کنید؛ با کودک خود گفتگو کنید و همراه او بازی مورد علاقه او را انتخاب کنید؛ در طول روز در طول زمانی که انتخاب کرده اید (با کیفیت ترین زمان)، با کودک خود بازی کنید. (حداقل یک ساعت)؛ شاید این مطالب به نظر شما ساده بیاید اما در حل مشکلات کودکان، این تکنیک کارایی زیادی دارد.
۲٫ زمانی که کودکتان شروع به چنگ زدن میکند، صبور بوده و زود از کوره در نروید. از چنین فرصت هایی برای آموزش کودک خود بهره گیرید. با آرامش با او صحبت کنید و به او بگوئید چگونه برای به دست آوردن خواسته های خود باید عمل کند.
۳٫ کودکان از نوع برخورد اطرافیان، واکنش بعدی را انجام می دهند؛ بنابراین شایسته است گاه در مقابل برخی از رفتارها و واکنش های او بی تفاوت باشید تا آن رفتار در وی خاموش گردد؛ زیرا چه بسا توجّه شما خود به خود باعث تقویت رفتار در کودک گردد. به عنوان مثال وقتی کودک میبیند شما در برابر چنگ زدن او برآشفته شدید تازه یاد میگیرد که برای آشفته شدن شما باید چه کند.
۴٫ زمینه بروز این گونه رفتارها را در فرزند خود کاهش دهید. به عنوان مثال اگر تجربه نشان داده مثلاً زمانی که با تندی با او برخورد میشود او دست به چنگ زدن می زند، سعی کنید خود و دیگران چنین رفتاری با او نداشته باشید.
۵٫ با توجّه به موقعیّتی که او اقدام به چنگ زدن میکند، سعی نمایید در برخی از مواقع از روش محروم سازی به جای تنبیه کلامی و رفتاری برای کاهش رفتار نادرست فرزند خود بهره گیرید. به این صورت که پس از اقدام وی به چنگ زدن به او اجازه ندهید با اسباب بازی هایش بازی نماید. به او توضیح دهید که چرا او را از اسباب بازی هایش محروم شده است. او را از اسباب بازی هایش دور کنید تا مهلت یابد که دریابد چرا او را از اسباب بازی هایش، دور نموده اید ( برای مدت زیاد او را از اسباب بازی ها دور نکنید؛ زیرا در این صورت فراموش میکند که چرا چنین رفتاری با او داشته اید). به وی بگویید که اگر به شما قول دهد که دیگر این کار را تکرار نکند او را به محل بازی بر میگردانید.
۶٫ در انتخاب فیلم و کارتون نیز دقت نموده و شرایطی فراهم آورید تا فیلم و کارتونی که مناسب سن وی نیست را نبیند.
۷٫ یکی از دلایل تکرار رفتار پرخاشگرانه این است که کودک به این نتیجه میرسد که نه تنها رفتار پرخاشگرانهاش منجر به پیامد بدی نمیشود بلکه تقویت هم میشود. مثلاً والدین گاهی چون حوصله سر و صدا و داد و فریادهای کودک خود را ندارند یا از رفتارهای پرخاشگرانه او میترسند، هنگام بروز رفتار پرخاشگرانه از سوی کودک سریع او را به خواستهاش میرسانند تا او را آرام کنند، در نتیجه کودک یاد میگیرد برای رسیدن به خواستهاش پرخاشگری کند. گاهی هم کودک تنها برای جلب توجه والدین به خود و قراردادن خود در کانون توجه خانواده پرخاشگری میکند و والدین نیز بدون آنکه متوجه باشند با توجه به او (توجه مثبت مثل دلسوزی کردن) او را به خواستهاش میرسانند و به این ترتیب احتمال اینکه در دفعات بعد برای جلب توجه والدین، پرخاشگری کند را افزایش میدهند. پس باید مراقب باشید که با رفتار خود موجب تقویت رفتار منفی در او نشوید.
۸٫ اگر بد رفتاری کودک نشانه اعتراض وی است، به او و اعتراضش گوش دهید؛ زیرا گاه بد رفتاری در بچه ها نشانه اعتراض آنهاست. این نوعی رفتار تلافی جویانه است که برخی از کودکان در پیش میگیرند؛ زیرا احساس میکنند فقط با اینگونه رفتارها است که می توانند نارضایتی خود را نشان دهند.
۹٫ در موارد عدم چنگ زدن، رفتارهای مثبت کودک مورد تشویق و توجه قرار گیرد. جهت تقویت رفتارهای مثبت می توان از جدول رفتاری و امتیاز دادن بهره برد .البته با توجه به سن او باید بیشتر بصورت دیداری باشد تا بتواند بفهمد؛ یعنی قرار گرفتن و بالا رفتن امتیازات را ببیند.
۱۰٫ در مخالفت های خود با کودک، دقت داشته باشید که پای « نه گفتن » خود بایستید تا کودک تصمیمات را جدی بگیرد. جدیت و قاطعیت شما، آرامش و امنیت را برای کودک به ارمغان می آورد. البته منظور ما از قاطعیت به موقع، خشونت و دیکتاتوری در برابر فرزند نیست. (در تربیت او کم نه بگوئید اما محکم)
۱۱٫ آنچه میگویید واقعی و درست باشد. مثلاْ اگر بچه کار خوبی انجام داد و به او قول هدیه دادید، باید سر موقع هدیه اش را به او تحویل دهید. این کار باعث میشود که فرزند روی حرف والدینش حساب باز کند و برای تقویت رفتارهای خود و جلب رضایت پدر و مادرش، تمام تلاش خود را به کار گیرد. اما اگر به او قول دهید و در عمل به قولتان، سستی به خرج دهید، کودک به حرفتان اعتماد نمیکند و کم کم نسبت به انجام کارهای مفید و خوب بی رغبت میگردد. در مقابل اگر بچه کار اشتباه و عمدی را انجام داد و او را تنبیه محرومیتی کردید، باید حتماْ تنبیه محرومیتی خود را عملی کنید. اگر این کار را نکنید، کودکتان این برداشت را میکند که انجام کارهای اشتباه، تنبیهی را برایش به همراه ندارد و تنبیه های ذکر شده توسط والدین، هرگز عملی نخواهد شد.
۱۲٫ اگر هم کودک شما عصبانی و خشمناک شد، شما در برابر او عصبانی نشوید و راهکارهایی که در بالا ارائه شد را پیاده کنید.