هنگام عصبانیت نیروی عقل از وجود شخص رخت بر میبندد و در نتیجه فرد عصبانی به شدت احساساتی و برانگیخته میشود و خود نمی داند که چه میکند و چه میگوید و هیچ کاری از او بعید نیست و همچنین حافظه و تمرکز خود را از دست می دهد.
یکی از حالت های انسان “عصبانیت” است که اثرات و پیامدهای خاص خود را دارد. وقتی کسی عصبانی میشود سازوکار تولید استرس در بدن او فعال میشود که تغییرات بیولوژیکی بسیاری در او به دنبال خواهد داشت. انگار که آژیر قرمز در مواقع اضطراری برای مقایسه با یک رفتار تهدید کننده در بدن به صدا درآید. این یک پاسخ پیوسته فیزیولوژیکی بدن است.
هرگاه در نتیجه فشردگی آمدوشد یا بی مبالاتی کارمند زیر دست، یا بروز یک تهدید واقعی در زندگی تحریک شوید، پاسخ بدن همان استرس است و این بر اثر عوامل مختلف تحریک تغییری نمیکند. این پاسخ بدن جنگ و گریز نامیده میشود که با فعالیت یک بخش داخلی مستقل سلسله اعصاب که اعصاب سمپاتیک نامیده میشود، سازمان یافته است و به طور موقتی تغییرات زیر را در بدن به وجود می آورد.
غده ی آدرنال هورمونی به نام آدرنالین تولید میکند که با تبدیل گلیکوژن ذخیره شده در کبد به قند خون، به فراهم کردن انرژی آنی در بدن کمک میکند.تنفس تندتر میشود تا اکسیژن بیشتری به بدن برسد.میزان ضربان قلب افزایش مییابد تا گردش خون تسریع شود. فشار خون افزایش مییابد و رگ های خونی اتساع مییابند، عمل هضم غذا متوقف میشود و خون به منظور تامین انرژی، از معده به ماهیچه های اسکلت بدن بر میگردد. چون ترشح غده ی بزاقی کاهش مییابد، دهان خشک میشود و چون جداره های سطحی بیرونی پوست فشرده میشود خون از پوست بر گردانده میشود. فعالیت دستگاه ایمنی بدن در این هنگام کاهش مییابد.
همه ی این تغییرات که به آن اشاره شد به منظور تهیه ی انرژی کافی برای بدن در هنگام مواجهه با تهدید صورت میگیرد. بنابر این وقتی عصبانی میشوید مقدار زیادی انرژی در بدنتان تولید میشود. فرد عصبانی به دلیل بسیج و تجهیز این انرژی می تواند کارهای خارق العاده ای انجام دهد که فراتر از تصور است. مثلا می تواند مرتکب قتل شود، از ارتفاع بلند بپرد و کارهای مختلف دیگری که مستلزم انرژی جسمانی فراوان است، از او سر بزند ولی بعد از مدتی، شخص احساس خستگی مفرط و فروریختن و از حال رفتن میکند که نتیجه مصرف انرژی زیاد است.
وقتی نشانه های قابل رویت جسمانی در شخص عصبانی بروز میکند، چشم ها و چهره او قرمز میشود، بدنش می لرزد دست ها و زانوهایش مرتعش میشود و شدت صدایش افزایش مییابد. با هر عصبانیتی، کل ساختار سلسله اعصاب شخص از هم می پاشد و سموم بسیاری به داخل خونش ریخته میشود.
عصبانیت عملکرد معمول بدن را مختل میکند و سبب فعالیت بیش از اندازه و بیش از ظرفیت بعضی از دستگاههای بدن میشود”مانند قلب یا غدد فوق کلیوی و غیره”. عصبانیت مکرر می تواند بیماری های بسیاری را در بدن ایجاد کند که در ادامه به آن ها اشاره میشود.
میگرن و سردرد، ا ختلال در هضم غذا، اسهال، زخم معده و گاستریت، افزایش سطح کلسترول خون، ضخیم شدن سرخرگ و شریان ها، دیابت، آرتریت و رماتیسم، فشار ماهیچه ای، ضعف اعصاب، ضعیف شدن دستگاه ایمنی بدن. در تمام مدتی که عصبانیت در رفتار تاثیر میگذارد، ظرافت استدلال و هوش و فهم را کاهش می دهد.
نیروی عقل در هنگام عصبانیت از وجود شخص رخت بر میبندد. در نتیجه فرد عصبانی به شدت احساساتی و بر انگیخته میشود. او خود نمی داند که چه میکند و چه میگوید و هیچ کاری از او بعید نیست و همچنین حافظه و تمرکز خود را از دست می دهد. او بعد از فروکش کردن عصبانیت و سرجا آمدن عقل به حماقت خود پی میبرد که این امر بعد از و قوع واکنشی ناشی از عصبانیت حاصل میشود. رشته دوستی و عشق که پس از سالها بافته شده، در یک لحظه به دست این دشمن درنده خو میگسلد.
هر حادثه مهم و منجر به عصبانیت، تاثیر و نقشی عمیق در ژرفای ذهن”ضمیر ناخودآگاه”بر جا میگذارد. هرگاه عصبانی شویم این نقش نیرومندتر میشود، که نشانه ی افزایش قابلیت عصبانی شدن است. این تاثیر منفی به طورپیوسته دریاچه ی وسیع ضمیر ناخودآگاه را متلاطم و آلوده میکند که به تحریک کلی و نا آرامی ذهنی منجر میشود و بدین طریق عصبانیت موجب افزایش عصبانیت میشود.
مهر