پاسخ مرد فقیر به توانگری که تحقیرش کرده بود

پیامبر صلی الله علیه و اله از فقیر پرسید: نصف دارایی او را قبول می‌کنی؟ فقیر گفت:نه، ثروتمند پرسید:برای چه؟گفت: می‌ترسم آن حالتی که برای تو پدید آمد در من هم پیدا شود!

امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: مردی ثروتمند، با لباس تمیز و مرتّب، نزد رسول خدا صلی الله علیه و اله نشست. سپس مرد فقیر و چرکْ جامه ای آمد و کنار مرد ثروتمند نشست. ثروتمند، لباس خود را جمع کرد.
پیامبرصلی الله علیه و اله فرمود: ایا ترسیدی که از فقر او به تو برسد؟.
گفت:نه!.
فرمود: ترسیدی که از ثروت تو به او بچسبد ؟
گفت: نه!
فرمود: ترسیدی لباس پاکیزه تو را چرکین و چروک کند؟ گفت: نه!
فرمود: پس چرا لباس خود را از او دور کردی ؟
گفت: یا رسول الله ! شیطان من، هر فعل قبیحی را در نظر من زینت می دهد و هر خوبی را زشت می نماید، در عوض این عمل، نصف دارایی خود را به او بخشیدم.

پیامبر صلی الله علیه و اله از فقیر پرسید: نصف دارایی او را قبول می‌کنی؟ فقیر گفت: نه!.
ثروتمند پرسید: برای چه ؟.
گفت: می‌ترسم آن حالتی که برای تو پدید آمددر من هم پیدا شود!

متن حدیث:

و قال فی حدیث آخر : جاء رجلٌ موسر إلى رسول الله صلی الله علیه و اله نقیّ الثوب، فجلس إلى رسول الله، فجاء رجلٌ معسر درن الثوب فجلس إلى جنب الموسر، فقبض الموسر ثیابه من تحت فخذیه.
فقال له رسول الله صلی الله علیه و اله: أخفت أن یمسّک من فقره شیء؟ قال : لا، قال : فخفت أن یصیبه من غناک شیء؟ قال : لا، قال : فخفت أن یوسّخ ثیابک؟
قال: لا، قال: فما حملک على ما صنعت؟ فقال : یا رسول الله انّ لی قریناً یزیّن لی کلّ قبیح، ویقبح لی کلّ حسن، وقد جعلت له نصف مالی.
فقال رسول الله صلی الله علیه و اله للمعسر : أتقبل؟ قال : لا، فقال له الرجل : ولم؟ قال : أخاف أن یدخلنی ما دخلک

«اصول کافی، جلد۲، صفحه ۲۶۲»

همچنین ببینید

از شیراز تا حیفا

«از شیراز تا حیفا»روایتی از بنیاد و تاریخ فرقه بابیه

«از شیراز تا حیفا» نقدی عالمانه و روایتی منصفانه از چگونگی شکل‌گیری فرقه بابیه و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *