امام جعفر صادق(ع) می فرمایند: «إن کان ما یکفیک یغنیک فأدنی ما فیها یغنیک و إن کان ما یکفیک لا یغنیک فکل ما فیها لا یغنیک: اگر اندازه کفایت، بی نیازت کند، کمترین چیز دنیا بی نیازت کند و اگر اندازه کفایت بی نیازت نکند، هرچه در دنیا هست بی نیازت نکند.»
امام علی(ع) در خطبه شصت و چهارم نهج البلاغه می فرمایند: «اى بندگان خدا از (نافرمانى) خدا بپرهیزید و با اعمال نیک خویش بر مرگتان پیشى گیرید(پیش از آنکه مرگ شما فرا رسد تا مى توانید اعمال نیک به جا آورید) به وسیله چیزى که از دست شما مى رود آنچه براى شما جاودان مى ماند خریدارى کنید. خود کوچ کنید که به سختى براى کوچ دادنتان کوشش مى شود، مهیاى مرگ باشید که بر شما سایه افکنده است، از کسانى باشید که آنها را بانگ زدند و بیدار شدند و دانستند که دنیا سراى جاودان نیست، پس آنرا با سراى آخرت مبادله کردند. خداوند شما را بیهوده نیافریده و مهمل رها نکرده، فاصله شما با بهشت یا دوزخ بیش از فرارسیدن مرگ نیست. زندگى محدودى که گذشتن لحظات، از آن مى کاهد و مرگ آنرا نابود مى سازد حتما کوتاه خواهد بود. زندگى که گذشت شب و روز آنرا به پیش مى راند به زودى به پایان خواهد رسید.
آن حضرت می افزایند: «مسافرى که تنها سعادت و خوشبختى و یا شقاوت و بدبختى همراه دارد باید بهترین زاد را با خود بردارد، در این جهان از همین جهان براى خود زاد و توشه اى گیرید که فرداى رستاخیز حافظ و نگهدارتان باشد. بنده باید از پروردگارش بترسد، خویشتن را اندرز دهد، توبه را مقدم دارد و بر شهوات خویش پیروز گردد. زیرا مرگش از نظرش پنهان است و آرزویش وى را فریب مى دهد، شیطان همیشه، همراه اواست گناه و معصیت را پیش چشمش زینت مى دهد، وى را در آرزوى توبه نگه مى دارد که آنرا به تأخیر اندازد تا زمانى که مرگ در حال غفلت کامل، در برابرش آشکار گردد. اى واى بر غافلى که عمرش دلیلى بر ضد اوست و روزگارش او را به بدبختى و شقاوت بکشاند. از خدا مى خواهیم که ما و شما را از کسانى قرار دهد که هیچ نعمتى آنها را مست و مغرور نمى کند و هیچ هدفى او را از اطاعت پروردگار باز نمى دارد و بعد از فرارسیدن مرگ پشیمانى و اندوه در او راه نمى یابد.»
امام جعفر صادق(ع) نیز در این باره می فرمایند: «مثل الدنیا کمثل ماء البحر کلما شرب منه العطشان ازداد عطشا حتی یقتله: دنیا مانند آب دریاست که هر چه شخص تشنه از آن بیشتر آشامد، تشنگی اش بیشتر شود تا او را بکشد.»(اصول کافی، ج ۳، ص۲۰۵) همچنین در حدیث دیگری می فرمایند: «إن کان ما یکفیک یغنیک فأدنی ما فیها یغنیک و إن کان ما یکفیک لا یغنیک فکل ما فیها لا یغنیک: اگر اندازه کفایت، بی نیازت کند، کمترین چیز دنیا بی نیازت کند و اگر اندازه کفایت بی نیازت نکند، هرچه در دنیا هست بی نیازت نکند.» (اصول کافی، ج ۳، ص ۲۰)
بدان که دنیا در ذات خود ماهیت و حقیقتی دارد و نسبت به انسان و در حق بندگان نیز ماهیت و حقیقتی دارد. اما ماهیت و حقیقت دنیا فی نفسه عبارت است از اشیاء و اعیان موجود یعنی زمین و آنچه در آن است و مراد از زمین املاک و باغ و امثال اینهاست و آنچه در آن است معادن و نباتات و حیوانات است و به دست آوردن معادن یا برای این است که آلات و ابزار کار قرار گیرد مانند مس و آهن و یا به جهت زینت است مثل جواهر یا برای داد و ستد است، مانند طلا و نقره و از گیاهان برای تحصیل قوت و غذا و دوا بهره برداری میشود و حیوانات را یا برای کار و خدمت مورد استفاده قرار می دهند مانند بردگان و غلامان یا برای تسحیر دلهای آنان و تسلط بر آنها به جهت جاه طلبی و بزرگداشت خود، یا برای لذت یافتن از آنها مانند زنان، یا برای کسب نیرو و پشتیبانی مانند فرزندان. اینها اشیاء و اعیانی هستند که از آنها به دنیا تعبیر میشود و خدای سبحان آنها را در این آیه شریفه جمع فرموده: «زین للناس حب الشهوات من النساء و البنین و القناطیر المقنطره من الذهب و الفضه و الخیل المسومه و الانعام و الحرث ذلک متاع الحیاه الدنیا…: دوست داشتن خواهشها (و خواستنی ها) از زنان و فرزندان و اموال گرد آمده از طلا و نقره و اسبان نشاندار و چارپایان و کشت، برای مردم آرایش (و جلوه) یافته، اینها کالای زندگی دنیاست…» (آل عمران/ ۱۴) و محبت اینها مربوط به قوه شهوت است، مگر دوست داشتن تسخیر دلها به قصد غلبه و تسلط که از رذائل قوه غضب است.
ماهیت و حقیقت دنیا در حق بندگان عبارت است از آنچه پیش از مرگ برای آدمی در آن بهره و وسیله شهوت و حظ و غرض و لذتی هست و لذتی که در حال کنونی خود، پیش از وفات، دارد نسبت به او دنیاست و برای او دو علاقه و بستگی در آنها هست، یکی علاقه قلبی که دوستی آن است و دیگری بستگی به بدن که اشتغال به اصلاح و پرورش آن است تا از آن بهره برداری کند. اما همه آنچه انسان به آن میل و رغبت دارد مذموم نیست، زیرا آنچه آدمی در دنیا به آن میل دارد اگر ثمره و نتیجه آن بعد از مرگ برایش بماند ـ یعنی علم نافع و عمل صالح ـ در حقیقت به آخرت متعلق است و آن را به این اعتبار دنیا نامند که نزدیک و در دسترس است و هر یک از عالم و عابد از علم و عبادت خود لذت میبرد و حتی برای وی لذت بخش ترین چیزهاست، اگرچه حظ و بهره ای زودرس در دنیاست، لیکن از دنیا مذموم نیست، بلکه در حقیقت از آخرت به شمار می رود، هر چند از حیث اینکه محسوس و مشهود است از دنیا محسوب میشود. زیرا هر چه در قلمرو حس و مشاهده است از عالم شهادت (محسوس) ـ یعنی دنیا ـ است.
از این رو پیامبر اکرم(ص) نماز را از دنیا شمرد و فرمود: «حبب الی من دنیاکم ثلاث: الطیب و النساء و قره عینی فی الصلاه: سه چیز از دنیای شما نزد من محبوب است: بوی خوش و زنان و روشنی چشم من در نماز است»، با اینکه نماز از اعمال آخرت است. پس دنیای مذموم عبارت است از حظ و بهره عاجل و زودرس که نه از اعمال آخرت است و نه وسیله ای برای آن و آن جز لذت بردن از معاصی و تنعم به چیزهای مباحی که زائد بر مقدار ضرورت است نیست. اما تحصیل روزی به قدر ضرورت از کارهای شایسته و نیکوست، چنانکه در اخبار به آن تصریح شده است. رسول خدا(ص) فرمود: «العباده سبعون جزءا، افضلها طلب الحلال: عبادت هفتاد جزء است که برترین آنها طلب روزی حلال است.» و فرمود: «ملعون من القی کله علی الناس: ملعون است کسی که سربار مردم شود.»
امام سجاد(ع) فرمود: «الدنیا دنیاءان: دنیا بلاغ و دنیا ملعونه: دنیا دو گونه است: دنیائی که رساننده است (یعنی انسان را به سبب طلب قدر کفاف و ضرورت به طاعت و قرب خدا می رساند) و دنیائی که ملعون است (یعنی آدمی را که در جستجوی بیش از مقدار ضرورت و احتیاج است از رحمت خدا و سعادت و آخرت دور میکند)» و امام محمد باقر(ع) فرمود: «هر که برای بی نیازی از مردم و وسعت و گشایش بر اهل و عیال خود و نیکی و عطوفت با همسایگان در دنیا به طلب روزی برود در قیامت خدای عز و جل را ملاقات خواهد کرد در حالیکه چهره اش مانند ماه شب چهاردهم می درخشد.»
امام صادق(ع) فرمود: «الکاد علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله: کسی که برای عائله خود رنج میبرد مثل کسی است که در راه خدا جهاد کند.» و فرمود: «ان الله تبارک و تعالی لیحب الاغتراب فی طلب الرزق: خدای متعال سفر کردن و تحمل غربت را در طلب روزی دوست می دارد.» و فرمود: «لیس منا من ترک دنیاه لآخرته و لا آخرته لدنیاه» «کسی که دنیا را برای آخرت یا آخرت را برای دنیا ترک نماید از ما نیست» و فرمود: «لا تکسلوا فی طلب معایشکم، فان آباءنا کانوا یرکضون فیها و یطلبونها: در طلب روزی تنبلی مکنید که پدران ما در این راه تلاش میکردند و به دنبال روزی می رفتند.»
شخصی به آن حضرت عرض کرد: «ما دنیا را می طلبیم و دوست داریم که به ما رو آورد، فرمود: می خواهی با آن چه کنی؟ عرض کرد: خود و عائله ام از آن منتفع شویم و به آن صله رحم و تصدق کنم و حج و عمره به جا آورم. فرمود: این طلب دنیا نیست بلکه طلب آخرت است.» امام موسی بن جعفر(ع) در زمینی کار میکرد به طوری که قدمهایش را عرق فرا گرفته بود، شخصی عرض کرد: «فدایت شوم، کارگران شما کجایند؟ فرمود: کسی که از من و پدرم بهتر است با دست در زمین خود کار میکرد، پرسید: او کدام شخص بود؟ فرمود: رسول خدا(ص) و امیر المؤمنین(ع) و همه پدرانم با دست خود کار میکردند و این کار انبیاء و مرسلین و اوصیاء ایشان و صالحان است» و به این مضامین اخبار بسیار هست.
شبستان