ما در عرفه با هر اظهار ذلتی در برابر خدا، لحظه به لحظه کوچک میشویم و با نسیمیبه معراج میرویم. این معجزه عرفه است. نسبت عرفه به عید قربان مانند تاسوعا است برای عاشورا.
“در سرزمین عرفات، زمین و زمان نشان می دهد قبل از قربانی کردن باید معرفت باشد و انسان بدون شناخت و عرفان نباید اقدامیکند؛ اعمال نمادین حج که هر یک دنیایی از راز و رمز را در خود نهفته دارد عرفان می خواهد وگرنه انسان میگوید این سنگ زدن به شیطانی که نمیبینیم و تراشیدن موی سر چه معنایی دارد”، این جملات گوشه ای از سخنان حجتالاسلام سیدصمصام الدین قوامی، مدیر بنیاد فقهی مدیریت اسلامی است که در آستانه قرار گرفتن در روز عرفه با ما در میان گذاشته است، نخستین بخش این گفتگو در ذیل می آید:
چرا در آستانه عید قربان که آخرین مرحله حج است، دعای عرفه می خوانیم و روز عرفه را با اعمال خاصی به ویژه دعا به پایان می رسانیم؟
نسبت عرفه به عید قربان مانند تاسوعاست به عاشورا. عرفه در نهم ذی الحجه واقع شده و تاسوعا در نهم محرم. وقتی نهم ذی الحجه فرا می رسد، در سرزمین عرفات که از عرفان می آید، زمین و زمان نشان می دهد قبل از قربانی باید معرفت باشد و انسان بدون شناخت و عرفان نباید اقدامیکند؛ به ویژه که در روز عید قربان اعمال باشکوهی از رمی جمرات و حلق گرفته تا قربانی و تراشیدن سر انجام میشود. این اعمال یک نوع عرفان می خواهد وگرنه انسان میگوید این سنگ زدن به شیطانی که نمیبینیم و موهوم است و تراشیدن موی سر چه معنایی دارد اما اگر عرفان و معرفت داشته باشیم به این مساله تعبد پیدا میکنیم ابراهیم (ع) که امام و بانی کعبه بوده، این دستورات به او داده شده است؛ از اینجا معلوم میشود این اعمال آیین نامه قرب الهی است و قرب بدون قربانی حاصل نمیشود.
زلف علامت زیبایی است، وقتی موی سر را می تراشیم شبیه عبد میشویم، شیطان را که رمی میکنیم آماده پذیرش توحید میشویم، با قربانی و «هدی»، هوس ها و رگ ها متصل به این جهان را قطع میکنیم و آزاد میشویم لذا قبل از قربانی در عرفات، عرفان کسب میکنیم. این عرفان و شناخت یک سر و رمزی هست که در عرفه خوابیده است. به زیارت امام رضا (ع) هم که می رویم میگویند عارف بروید. این عرفان پشت اعمال عبادی که مخصوص حج است، بسیار مرموز و شگفت آور است به طوری که مشاهده میکنیم اعمال حج ذکر کمتر دارد و بیشتر عمل و حرکت به جای آورده میشود، بنابراین پیام عرفه همین است.
نکته جالب این است که در عرفه امام حسین (ع) حرف اول را با دعای عرفه می زند و از حج وارد جهاد میشود. ذی الحجه آخرین ماه قمری است و محرم اولین آن و امام حسین (ع) بین این دو پیوند برقرار میکند. عرفان هم در حج تجلی پیدا میکند و هم در محرم و هر دو اینها با هم هستند اما در حج عرفان بیشتر به درد می خورد چرا که گفتهاند اگر می خواهید اسلام را در کلمات بشنوید، قرآن بخوانید و اگر می خواهید اسلام را در قالب انسان ببییند، امام را بنگرید و اگر تمایل دارید اسلام را در قالب حرکت مشاهده کنید، حج را به تماشا بنشینید. لذا اسلام حجی است متحرک و مجسم و انقدر که در حج تحرک است جای دیگر نیست؛ این حرکت گاهی دایره ای است (طواف به دور کعبه) گاهی اتوبانی و گاهی هروله ای. گاهی هم توقف و بی حرکتی و وقوف است (وقوف در منی و مشعر).
بنابراین مشاهده میکنیم حرکت در حج بر ذکر غالب است؛ رمی هم حرکت است، هدی و حلق هم حرکت است، لذا موتور عرفان اینجا بسیار قوی تر و روشن تر عمل میکند در نتیجه امام حسین (ع) مامور میشود دعای طولانی عرفه را بخواند تا عرفه نفسه را در مقابل عرفه رب قرار دهد.
چه مضامینی در این دعا نهفته است که تاکید بر قرائت آن از سفارشات و توصیه بزرگان دین است؟
این دعا با عرفان نفس شروع میشود و با عباراتی همچون من چیزی نیستم از صفر به صد می رسیم. اگر در ترجمه این دعا تامل داشته باشیم، از مضامین عالی آن دچار شگفتی میشویم. حالت دعا خواندن امام حسین (ع)، امامیکه مظهر شهادت و ایثار است نیز در عرفه جالب است؛ ایشان در آن گرمای طاقت فرسا با اینکه خیمه هم بود، ایستاده رو به آسمان می ایستند و دعا را با حال خاصی قرائت میکنند. بنابراین دعای عرفه از عرفان نفس شروع میشود به عرفان خدا ختم میشود. هر کس خود را نشناسد، خدا را نمیشناسد البته بالعکس آن هم شنیده شده است اینکه هر کس خدا را شناخت، خود را میشناسد چرا که عظمت خالق موجب میشود بنده به ذلیل بودن، حقارت و صفر بودن خود در برابر پروردگار پی ببرد. این هیچ بودن و عبودیت و ذلیل شدن و لباس های شیک نپوشیدن و آرایش نکردن و هر نوع تجمل و زیبایی را از خود دور کردن و عطر نزدن آن هم در فضا و هوای گرم عربستان که انسان بشدت عرق میکند، حاکی از اوج به ذلت افتادن در برابر خدا است. انسان وقتی عبد شد، این مقدمه ای میشود بر رسالت پیامبر (ص) لذا در فرازهای بعدی دعا عبد میگوید اشهد أن لا اله الله. در اینجا کسی که عبد شد، سبک میشود و می تواند پرواز کند. انسان سنگین پرواز نمیکند. در عرفه با هر اظهار ذلتی در برابر خدا، لحظه به لحظه کوچک میشویم و با نسیمیبه معراج می رویم. این معجزه عرفه است. لذا در این روز، اگر روزه باعث ضعف و ناتوانی در قرائت دعا شود، مکروه است.
چرا در این روز، روزه گرفتن مکروه است؟
چرا که باید در این روز دعا را بخوانیم و ممکن است تشنگی و ضعف غلبه کرده و نتوانیم این دعا را با درک و معرفت بخوانیم. بنابراین دعای عرفه آنقدر مهم است که مشاهده میکنیم دعا از روزه یشی میگیرد در صورتی که در روایات می خوانیم هر کس نه روز اول ذی الحجه را روزه بگیرد، بهاندازه تمام عمر روزه گرفته؛ اما در عرفه چه چیزی هست که از روزه برتری مییابد؟ نمیگویند روزه در این روز حرام است بلکه بین دو گزینه دعا و روزه، دعا مهم تر شمرده شده است.
بنابراین توصیه شده اگر می توانید جمع بین این دو عمل داشته باشید و اگر نمی توانید دعا را ترجیح دهید. لذا کراهت معنای بد بودن در اینجا ندارد بلکه دعای عرفه که لوح فشرده و روحانی خاصی است، نسبت به صوم (روزه) ارجحیت دارد چرا که اگر روزه این روز ثواب یک عمر را دارد اما عرفه شناخت و معرفت یک عمر را بدست انسان می دهد. بنابراین در دعای روز عرفه معادلات آسمانی و مضامین زیبا و عمیقی تجلی یافته است که بهترین هندسه عبودیت را ترسیم میکند که از زمان قرار گرفتن در رحم مادر شروع میشود و تا مرحله انسان شدن پیش می رود. روی همین حساب است که امام حسین (ع) چند ساعت ایستاده و این دعا را ختم فرمودهاند. این دعا بوی حسین (ع) می دهد و برای همین است روز عرفه مردم به مرزهای کربلا می روند و عرفه شان را با حسین (ع) پیوند می دهند. در عرفه حسین (ع) اشک می ریزد و در کربلا، خون نثار میکند. این دو قطره مانند اکسیژن و هیدوژنی است که به آب زندگانی تبدیل میشود و به انسان حیات معنوی می دهد. رمز اینکه روز عرفه به مهران و کربلا و غرب می رویم، همین است. عرفه را در کربلا خواندن، حسینی شدن است.
شفقنا