“نه گفتن” را به فرزند خود آموزش دهید

والدین مسئولیت سنگینی در تربیت فرزندان دارند، از جمله اینکه باید اعتماد به نفس آنها را بالا ببرند تا در مشکلات و تنگناهای زندگی بتوانند خود را سالم بیرون بکشند و گرفتار چالش ها نشوند.

“اعتماد به نفس” رویکرد یا نگرشی است که به افراد اجازه می دهد تا برداشت های واقعی و در عین حال مثبتی از خود و موقعیت هایشان داشته باشند. افرادی که دارای اعتماد به نفس هستند و به توانایی های خود اطمینان دارند و بر امور زندگی خود تسلط داشته و معتقدند که می توانند آنچه را که آرزو می‌کنند یا آرزو دارند برنامه ریزی کرده و به مرحله اجرا درآورند. داشتن اعتماد به نفس به این معنی نیست که افراد قادر به انجام هر کاری باشند. افراد برخوردار از اعتماد به نفس دارای انتظارات واقعی هستند، حتی وقتی برخی از انتظارات آنها برآورده شود، برداشت مثبت از خودشان را ادامه داده و خودشان را قبول دارند.

لازمه رسیدن به اعتماد نفس لازم این است که برای خود و فرزندتان هدف های آینده را مشخص کنید، ببینید هدف از زندگی چیست؟ هدف از آینده چیست؟ و برای رسیدن به هدف چه برنامه ای لازم است؟ مخصوصا فرزندانتان را نگذارید بی هدف زمان را سپری کنند، چون هدف به انسان تلاش می دهد و می خواهد به آن برسد. وقتی از کودکی پرسیده می‌شود در آینده می خواهی چه کاره شوی؟ و او در جواب می‌گوید می خواهم درس بخوانم تا به کشور و مردم کشورم خدمت کنم، خیلی تفاوت دارد با دانش آموز پیش دانشگاهی و یا دانشجویی که هنوز تصمیم نگرفته، در حقیقت آن کودک با باور مثبت به پیش می رود و شاید به هدف های بالاتر از تصمیم فعلی اش پیش برود، لذا شما پدران و مادران سعی کنید در کنار فرزندتان او را به هدفش برسانید نه این که کارهایش را انجام دهید.

بدون توجه به هیچ قید و شرطی آنها را مورد محبت قرار دهید

این احساس که مورد علاقه و توجه دیگران قرار می‌گیرد، با یک فرد با ارزش و مورد پسند می‌شود به احساس خوب بودن و ارزشمند بودن کودک کمک کند. با ارزش بودن و اهمیت داشتن یکی از زیر بنایی ترین و بنیادی ترین نگره های اعتماد به نفس است و این امر در سالیان اولیه رشد بسیار حائز اهمیت است.

“نه” گفتن را به او آموزش دهید

متاسفانه از دید اکثر خانواده ها فرزند خوب کسی است که حرف گوش کن باشد. به حرف بزرگ ترها گوش کند در مقابل پدر و مادرش انتقاد نکند، در کلاس حرف نزند، هر چه دیگران یا بزرگ ترها گفتند بله گوید و آرام و ساکت باشد و در حقیقت به او آموزش می دهند که همه چیز”بلی”است و هیچ وقت از خودش دفاع نکند. آیا واقعا درست است.

مثلا دوست نوجوان به او سیگارتعارف می‌کند و در آن لحظه چون نه گفتن را نیاموخته و نصیحت پدر و مادرش را به یاد می آورد که حرف گوش کن. پس خیلی از مشکلات فرزندان عزیز درجایی پیش می آیدکه هر کاری را وظیفه دارند انجام دهند.پس یک جوان باید بداند که از احساسات خارج شود و ببیند در برابر گفتن”نه”چه مسائلی پیش رو خواهد بود و در برابر کلمه آری چه پیش می آید. نوجوان در نه گفتن باید قاطعیت داشته باشد.

حس قدرت در کودک

کودک برای برخورداری از اعتماد به نفس به حس قدرتمندی نیاز دارد. داشتن حس قدرت به آن معنی است که او دارای فرصت و قابلیت تاثیر گذاری بر شرایط زندگی خود باشد. کودک باید این فرصت را پیدا کند که خودش انتخاب کند، تصمیم بگیرد تا قابلیت خویش را بشناسد و وظایفی که به او سپرده می‌شود با توانایی های خود و فق دهد، زیرا این فرصت ها ابزار بسیار خوبی جهت تمرین و تجربه می‌باشند. مثلا کمک کردن در منزل، لباس پوشیدن، وسیله ای را برای خریدن و…با افزایش این کار او قادرخواهد بود کم کم کارهای پیچیده و مهم تری انجام دهدو والدین باید امکانات را در اختیار آنها قرار دهند تا همه قابلیت ها را به مرحله ظهور برسانند.

تشویق وتحسین از کودکی که عملی را انجام داده است بسیار خوب است و می تواند موثر و مثمر ثمر باشد، اما هر چیزی که از حد معمول و معقول بگذرد ممکن است نه تنها اثرات خود را از دست بدهد، بلکه مضر هم واقع شود بسیاری از پدر و مادرها بر این باورند که وقتی فرزندشان را تحسین و تمجید می‌کنند به او اعتماد به نفس می دهند ولی باید گفت که تمجید کردن می تواند دلسرد کننده باشد تمجید در حقیقت نوعی پاداش است بر پایه رقابت و به دنبالش دلگرم کردن. تمجید و تحسین تقریبا مثل تنبیه یک کنترل اجتماعی است که اگر تاکید برآن شود و زیاد روی آن تکرار شود اثرات نابود کننده ای دارد.

گرایش به مذهب و دینداری را با آموزش صحیح در اعماق وجودش بریزید

در آموزش دین نباید از طریق نصیحت کردن توسط اولیا استفاده کرد. مسائل دین را با انعطاف، تجربه و تحمل و شیرینی القا نمود تا به این زودی ها از فکر او خارج نشود و اثرش برای همیشه در رفتار او باقی بماند. تفکر مذهبی، تقوا شجاعت و …عملا به آنها آموزش داده شود.باید دین و علم را با هم به فرزندان آموزش داد باید بیاموزند که اگر دین علم و عقل با هم هماهنگ شوند بالهای پرواز انسان می‌شوند.

مهر