پیامبر اکرم (ص) فرمود: حسن و حسین دو فرزندان من هستند، هر کس آن دو را دوست بدارد، مرا دوست داشته و هر کس مرا دوست بدارد، خدا او را دوست خواهد داشت.
سلفیگری تکفیری به گرایش گروهی از سلفیون گفته میشود که مخالفان خود را کافر میشمارند و مطرحترین آنان «وهابیت تکفیری» با محوریت عربستان سعودی است.
وهابیت تکفیری یکی از مشکلات دنیای کنونی مسلمانان (شیعه و سنی) است. آنها با اتهامهای ناشایستی که به شیعیان میزنند، باعث گمراهی مسلمانان و عده زیادی از مردم دنیا میشوند.
یکی از شبهات وهابیت این است که چه دلیلی بر فضیلت حسن و حسین وجود دارد؟!
پاسخ: اولاً ادله عقلی و نقلی (قرآنی و روایی) شیعه درباره برتری علمی و عملی امامان از جمله امام حسن و امام حسین (ع) بر دیگران و عصمت آنها در کتابهای اعتقادی به طور مفصل آمده است و جایی برای این حرفها باقی نمیگذارد و به نظر ما هم از قرآن کریم و هم از روایات معتبر و هم از طریق استدلال عقلی این مساله قابل اثبات است.
ثانیاً با مراجعه به کتب اهل سنت نیز فضائل زیادی درباره امام حسن و امام حسین(ع) مییابیم. تنها به عنوان نمونه به برخى از فضایل این دو بزرگوار در کتب اهل سنت، اشاره میشود.
۱- ابن کثیر به سندش از جابر بن عبداللَّه نقل کرد که رسول خدا(ص) فرمود: «هر کس دوست دارد به آقاى جوانان اهل بهشت نظر کند، باید به حسن بن على نظر کند». (البدایه و النهایه، ج ۸، ص ۳۵)
۲- ابن عباس مىگوید: «حسن بن على ۲۵ بار پیاده به حج رفت، در حالى که اسبان نجیب او را همراهى مىکردند و اموالش را با خداوند سه مرتبه تقسیم کرد». (سنن بیهقى، ج ۴، ص ۳۳۱؛ البدایه و النهایه، ج ۸، ص ۳۷)
۳- ابن حجر هیثمى مىنویسد: «حسن، آقایى کریم، بردبار، زاهد، داراى وقار و حشمت، اهل جود و مورد مدح و ستایش بود». (صواعق المحرقه، ص ۸۲)
۴- ابن صباغ مالکى مىنویسد: «کرم و جود غریزهاى بود که در آن حضرت کاشته شده بود». (الفصول المهمه، ص ۱۵۷)
۵- ابن کثیر مىگوید: «حسن هر گاه نماز صبح را در مسجد رسول خدا به جاى مىآورد، در مصلاى خود مىنشست و ذکر خدا مىگفت تا خورشید بالا آید». (البدایه و النهایه، ج ۸، ص ۳۷ و ۳۸)
۶- حاکم نیشابورى به سندش از سلمان نقل کرده که رسول خدا(ص) صلى الله علیه و آله فرمود: «حسن و حسین دو فرزندان من هستند. هر کس آن دو را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر کس مرا دوست بدارد خدا او را دوست خواهد داشت. هر کس خدا او را دوست بدارد داخل بهشت خواهد کرد. هر کس این دو را دشمن بدارد مرا دشمن داشته و هر کس مرا دشمن بدارد خدا او را دشمن داشته و هر کس خدا او را دشمن بدارد به جهنم خواهد برد». (مستدرک حاکم، ج ۳، ص ۱۶۶)
۷- انس بن مالک مىگوید: «بعد از شهادت حسین بن على سر او را نزد ابن زیاد آوردند، او با چوب به دندانهاى حضرت زد، در دلم گفتم چه کار زشتى مىکنى، جایى را چوب مىزنى که رسول خدا(ص) مىبوسید». (ذخائر العقبى، ص ۱۲۶)
۸- معاویه به عبداللَّه بن جعفر گفت: «تو سید و سرور بنى هاشم هستى، او در جواب گفت حسن و حسین بزرگ بنى هاشماند». (کامل سلیمان، حسن بن على(ع)، ص ۱۷۳)
۹- ابن حجر عسقلانى مىنویسد: «حسین بن على بن ابى طالب، هاشمى، ابوعبداللَّه، مدنى، نوه رسول خدا و دسته گل او از دنیا و یکى از دو بزرگوار جوانان اهل بهشت است». (تهذیب التهذیب، ج ۲، ص ۲۹۹)
۱۰- ابن صباغ مالکى مىنویسد: «هنگامى که امام حسین به نماز مىایستاد، رنگش زرد مىشد، به او گفته شد این چه حالتى است که شما هنگام نماز پیدا مىکنید؟ فرمود: شما نمىدانید که من در مقابل چه کسى مىخواهم بایستم». (الفصول المهمه، ص ۱۸۳)
فارس