نماز پایه اساسی اسلام بلکه اساسی ترین پایه آن پس از ولایت، ستون خیمه دین و یکی از مظاهر آشکار عرفان و معنویت است. امیرالمؤمنین(ع) آن را محورتنظیم امور زندگی معرفی کرده و فرمود: همه کارها باید تابع نماز باشد وخودش در لیلهالهریر که یکی از شب های بسیار سخت صفین بود حتی نمازشب را ترک نکرد.
امام حسین(ع) با همه سابقه ای که در طول عمر شریف خود در نماز و عبادت داشت، عصر تاسوعا از برادرش حضرت ابوالفضل(ع) خواست یک شب از امویان مهلت بگیرد تا در آن یک شب فقط دعا، نماز، تلاوت قرآن، استغفار و راز و نیاز باخدا داشته باشد؛ «فهو یعلم أنّى کنت قد اُحبّ الصّلاه له وتلاوه کتابه وکثره الدعاء والاستغفار». لذا بعد از صحبت ها و اتمام حجت هایی که با اصحاب خودش کرد به خیمه خود برگشت و تمام آن شب را به نماز و استغفار و دعا و تضرع گذراند؛ «ورجع(علیه السلام) إلی مکانه فقام لیلته کلّها یصلّى ویستغفر ویدعو ویتضرع».
چنان که اصحاب آن حضرت نیز این چنین بودند؛ «وقام أصحابه کذلک یصلّون ویدعون ویستغفرون».آنها در آن شب در جوار امام حسین(ع) همانند زنبورعسل، شهد شیرین شهادت را مزمزه و نام خدا را در حال رکوع و سجود و قیام و قعود زمزمه میکردند؛ «لهم دوىّ کدوىّ النحل ما بین راکع وساجد وقائم وقاعد».
در ظهر عاشورا که تنور جنگ به شدت گرم و درگیری و نبرد به نهایت درجه حدّت خود رسیده بود، وقتی صحبت از نماز شد، به فکر اقامهٴ نماز افتاد و فرمود: «ذکرت الصّلاه جعلک الله من المصلّین نعم هذا أوّل وقتها ثم قال: سلوهم أن یکفّوا عنّا حتی نصلّى»؛ نماز را به یادمان آوردی خدا تو را از نمازگزارانی قرار دهدکه به یاد او هستند، بله اکنون اول وقت آن است، از دشمنان بخواهید که دست از جنگ بشویند تا نمازمان را بخوانیم. و چون آنها حاضر به تعطیل کردن جنگ نشدند، سعیدبن عبدالله حنفی و زهیربن قین پاسداری از جان امام(ع) در حال نماز را به عهده گرفتند و در نهایت، این دو شهید سعید فدای نماز شدند. این نماز سه خصوصیت برجسته داشت: جماعت، اول وقت بودن، علنی بودن.
با آن که امام حسین(ع) می توانست این نماز را به صورت انفرادی، اندکی دیرتر و در خیمه بخواند، ولی چنین نکرد و آن را با سه خصوصیت ذکرشده بجا آورد. لذا در غالب زیارتهای آن حضرت «أشهد أنّک قدأقمت الصّلاه» به عنوان یکی از نقاط برجستهٴ زندگی آن حضرت ذکر میشود.
برگرفته از کتاب حماسه و عرفان، آیت الله جوادی آملی، ص۲۴۳