سبک زندگی امام رضا(ع)

از خوش اخلاقى امام سخن بسیار گفته‌اند. در این جا به چند نمونه آن توجّه کن و ببین که امام در برخورد با مردم به چه نکات ریزى دقّت مى کرده است. همه اینها براى ما درس (چگونه زیستن) است:

ـ هیچ گاه با سخن خود، دیگران را آزار نداد.

ـ سخن هیچ کسى را قطع نکرد.

ـ به نیازمندان بسیار کمک مى فرمود.

ـ با خدمتگزاران خود بر سر یک سفره مى نشست و غذا مى خورد.

ـ همیشه چهره اى خندان داشت.

ـ هرگز با صداى بلند و با قهقهه نمى خندید.

ـ هنگام نشستن، هرگز پاى خود را در حضور دیگران دراز نمى کرد.

ـ در حضور دیگران هرگز به دیوار تکیه نمى زد.

ـ به عیادت بیماران مى رفت.

ـ در تشییع جنازه ها شرکت مى جست.

ـ از مهمانان خود، شخصا پذیرایى مى کرد.

ـ وقتى بر سر سفره اى مى رسید، اجازه نمى داد تا به احترام او از جاى برخیزند.

ـ به پاکیزگى بدن، موى سر و پوشاک خود بسیار توجه داشت.

ـ بسیار بردبار و صبور و شکیبا بود.

بصیرت و سازش ناپذیرى در کلام امام (ع)

ائمه(ع) نه فقط خود با دستگاه‌هاى ‏ظالم و دولتهاى جائر و دربارهاى فاسد مبارزه کرده‏‌اند بلکه مسلمانان را به جهادبر ضد آنها دعوت نموده‌‏اند، بیش از پنجاه روایت در وسائل الشیعه و مستدرک‏و دیگر کتب هست که «از سلاطین و دستگاه ظلمه کناره‏گیرى کنید و به دهان مداح‏‌آنها خاک بریزید، هر کس یک مداد به آنها بدهد یا آب در دواتشان بریزد چنین وچنان مى‌‏شود ..» خلاصه دستور داده‌‏اند که با آنها به هیچ وجه همکارى نشود وقطع رابطه بشود.

امام خمینى در جاى دیگر اینطور مى‌‏فرمایند:

ائمه ما(ع) همه شان کشته شدند براى اینکه همه اینها مخالف با دستگاه ظلم ‏بودند اگر چنانچه امام‌هاى ما در خانه‌‏هایشان مى ‏نشستند .. محترم بودند، روى سرشان مى‏‌گذاشتند ائمه ما را، لکن مى‏دیدند هر یک از اینها حالا که‏نمى‏تواند لشرکشى کند از باب اینکه مقتضیاتش فراهم نیست، دارد زیرزمینى اینهارا از بین مى‏برد، اینها را مى‏گرفتند حبس مى‏کردند ..

مرحوم شیخ کلینى از قول‏ یکى از یاران امام رضا(ع) مى‏ نویسد:

پس از آنکه حضرت رضا(ع) به امامت رسید سخنانى ایراد فرمود که بر جان وى‏ ترسیدیم و لذا به آن حضرت عرض شد: مطلبى آشکار کردى که بیم داریم این طاغوت(هارون) بر علیه شما اقدامى کند، و حضرت در جواب فرمود:

هر کارى مى ‏تواند انجام دهد …

یکى دیگر از یاران حضرت مى‏گوید:

به امام عرض کردم: شما خود را به این امر (یعنى امامت) شهره ساخته و جاى پدرنشسته‌‏اید، در حالى که از شمشیر هارون خون مى‏ چکد (و دوران اختناق عجیبى‏ حکم فرماست، شما با چه جراتى چنین مى‏ کنید؟!) که آن حضرت با پاسخ خود به وى‏ فهماند که این مسائل و ماموریتهاى ائمه(علیهم السلام) قبلا از جانب الهى تعیین ‏شده و هارون قدرت مقابله با حضرت را ندارد.

امام هشتم با هشیارى سیاسى خویش‏ توانست پس از مرگ هارون (که در سال دهم از امامت‏ حضرت اتفاق افتاد) در دوران‏ نزاع و کشمکش‏ هاى میان دو برادر (یعنى امین و مامون) به ارشاد و تعلیم و تربیت‏ شیعه ادامه دهد.

و بالاخره پس از به قدرت رسیدن مامون، با حرکتها و موضع گیریهاى دقیق وحکیمانه نقش عظیم خویش را به خوبى ایفا نمود.

همانطور که معروف است مامون در میان خلفاى بنى‏ عباس از همه داناتر و زیرک‏تربود، از علوم مختلف آگاهى داشت و تمام اینها را وسیله‏اى براى پیشبرد قدرت‏ شیطانى خویش قرار داده بود و از همه مهمتر جنبه عوام فریبى وى بود.

وى با طرح‏یک نقشه حساب شده، ولایت عهدى حضرت را پیشنهاد کرد که اهداف مختلفى را دنبال‏ مى ‏نمود از جمله: در هم شکستن قداست و مظلومیت امامان شیعه و پیروانشان، مشروعیت‏ بخشیدن به حکومت‏ خویش و خلفاى جور قبلى و کسب وجهه و حیثیت‏ براى خویش، تخطئه شیعیان مبنى بر عدم اعتنا به دنیا و ریاست، کنترل مرکز و کانون مبارزات، دور کردن امام از مردم و تبدیل امام به یک عنصر دربارى و توجیه ‏گر دستگاه.

مقام معظم رهبرى ضمن برشمردن و توضیح ‏اهداف فوق فرموده‌‏اند:

در این حادثه، امام هشتم على بن موسى الرضا(ع) در برابر یک تجربه تاریخى عظیم‏قرار گرفت و در معرض یک نبرد پنهان سیاسى که پیروزى یا ناکامى آن مى‏توانست‏سرنوشت تشیع را رقم بزند، واقع شد. در این نبرد رقیب که ابتکار عمل را بدست‏داشت و با همه امکانات به میدان آمده بود مامون بود.

مامون با هوشى سرشار و تدبیرى قوى و فهم و درایتى بى‏سابقه قدم در میدانى‏نهاد که اگر پیروز مى‏شد و اگر مى‏توانست آنچنانکه برنامه‏ریزى کرده بود کار رابه انجام برساند یقینا به هدفى دست مى‏یافت که از سال چهل هجرى یعنى از شهادت‏على بن ابیطالب(ع) هیچیک از خلفاى اموى و عباسى با وجود تلاش خود نتوانسته‏بودند به آن دست‏یابند یعنى مى‏توانست درخت تشیع را ریشه‏کن کند و جریان معارضى‏را که همواره همچون خارى در چشم سردمداران خلافتهاى طاغوتى فرو رفته بود بکلى‏نابود سازد.

اما امام هشتم با تدبیرى الهى بر مامون فائق آمد و او را درمیدان نبرد سیاسى که خود به وجود آورده بود بطور کامل شکست داد و نه فقط تشیع‏ضعیف یا ریشه‏کن نشد بلکه حتى سال دویست و یک هجرى یعنى سال ولایتعهدى آن حضرت‏یکى از پر برکت‏ترین سالهاى تاریخ تشیع شد و نفس تازه‏اى در مبارزات علویان‏دمیده شد و این همه به برکت تدبیر الهى امام هشتم و شیوه حکیمانه‏اى بود که آن‏امام معصوم در این آزمایش بزرگ از خویشتن نشان داد.

آرى نمونه‏ هاى هشیارى وتیزبینى آن حضرت در قضایاى متعددى جلوه‏گر است مانند ماجراى نماز عید که هر چندبا پیشنهاد مامون بود اما حرکت و شیوه حضرت به گونه‏اى بود که مامون دستورجلوگیرى از اقامه نماز را صادر کرد و به قول رهبر عزیزمان «مامون را درمیدان نبردى که خود به وجود آورده بود بطور کامل شکست داد.»

همچنین ببینید

از شیراز تا حیفا

«از شیراز تا حیفا»روایتی از بنیاد و تاریخ فرقه بابیه

«از شیراز تا حیفا» نقدی عالمانه و روایتی منصفانه از چگونگی شکل‌گیری فرقه بابیه و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *