اسلام به عنوان یک دین جامع، مترقی و کامل بر این نکته تأکید میکند که انسان از نظر وجودی و تکوینی، موجودی مختار و آزاد آفریده شده و در نظام تشریع این اختیار به او داده شده که هر چیزی را حتی مذهب را خود گزینش نماید.
حجت الاسلام والمسلمین رضا رمضانی امام جمعه هامبورگ روزپیش در خطبه های نماز جمعه در ادامه سلسه مباحث اسلام شناسی در موضوع اسلام و صلح و امنیت، به امنیت مذهبی پرداخت و در عین حال تاکید کرد:تفتیش عقیده از نظر اسلام ممنوع شمرده شده است و این آزادی را به انسان میدهد که بتواند هر عقیدهای را اختیار کند البته، این بدین معنا نیست که اگر شخصی عقیدهاش را تغییر دهد این آزادی را دارد که به مقدسات دیگران اهانت کند زیرا، چنین اهانتی مشمول اختلال در اخلاق عمومی و اعتقادات عمومی جامعه است که در همهجای دنیا قوانین خاص خود را دارد و اسلام نیز، قوانین دقیقی را در این زمینه دارد.
متن کامل خطبه های ایشان در ذیل می آید:
مباحث چند جلسۀ پیش دربارۀ اقسام امنیت بود، در این جلسه به امنیت مذهبی میپردازیم.
امنیت مذهبی: در جای خود ثابت شده است که انسان دارای گرایشهای فطری و درونی است و این گرایش در همۀ انسانها قرار داده شده است. گرچه، برخی انسانها به خاطر فریب ظواهر امور دنیوی ممکن است غباری را روی این گرایش مقدس و پاک قرار داده باشند اما درواقع، این گرایش وجود دارد و حتی زمانی که انسانها هنگامیکه با مشکلی مواجه میشوند و از اسباب ظاهری و دنیوی مأیوس و ناامید میگردند، چهبسا این بُعد از گرایش، ظهور مییابد و آشکار میشود و توجهی را برای انسانها به وجود میآورد.
ولی، به هر حال این گرایش وجود دارد و دارای انواعی است از جمله؛ گرایش به فضیلتخواهی، گرایش به علتیابی، حس جستوجوگری و مانند اینها. البته، یکی از همین گرایشها، گرایش به پرستش است؛ به این معنا که همۀ انسانها برخورداراز این گرایشاند و به همین خاطر، پیامبران الهی برای شکوفایی این حس مقدس، خدای راستین را به بهشت معرفی کردند تا انسانها دچار خدایان دروغین و غیرواقعی نشوند. البته، متأسفانه این مشکل در طول تاریخ دامنگیر بشریت بوده و بسیاری با بتپرستی و یا پرستش امور دیگر در مسیر انحراف قرار گرفتند اما، آنچه که مهم است این است که در عین حال با اینکه، چنین گرایش مقدس در وجود انسانهاست ولی، هیچگاه در انتخاب دین و آیین خاصی مجبور نیستند و این حق به انسانها داده شده که با داشتن اختیار و اراده آنچه را که خود گزینش کردند دنبال کنند و اسلام این اجازه را نمیدهد که عقاید مردم تفتیش شود و یا کسی به خاطر داشتن عقیدهای مورد تعرض و مؤاخذه قرار بگیرد. اهمیت امنیت مذهبی به گونهای است که در همۀ جوامع بشری به رسمیت شناخته شده است. به همین دلیل، در مادۀ هجده اعلامیۀ جهانی حقوق بشر آمده است:
« هر کسی حق دارد از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهرهمند شود. این حق، متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و همچنین آزادی اظهار عقیده میباشد. و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است و هر کسی میتواند از این حقوق منفرداً و یا مجتمعاً به طور خصوص و یا به طور عمومیبرخوردار باشد. »
چراکه، در مادۀ چهار قانون اساسی آلمان و مادۀ یک الحاقی قانون اساسی آمریکا، مصوب ۱۷۹۱ میلادی و نیز، بند ۱۰ شهروندان قانون اساسی فرانسه، مصوب ۱۷۸۹ اینگونه آزادیها به رسمیت شناخته شده است. گرچه، در این اعلامیهها، مذهب از آن جهت که یکی از متعلقات اختیار بشری است، محترم شمرده شده است نه به علت اینکه مذهب از بایستههای حیات فکری بشری دانسته شود. البته، همین که امنیت مذهبی در همهجا محترم دانسته شده از این جهت ارزشمند است اما، چون مباحثی که مطرح میشود، بیشتر دیدگاه اسلام مورد نظر است که از اینرو، تأکید ما در این بحث، دیدگاه و منظر اسلام دربارۀ امنیت مذهبی است.
اسلام به عنوان یک دین جامع، مترقی و کامل بر این نکته تأکید میکند که انسان از نظر وجودی و تکوینی، موجودی مختار و آزاد آفریده شده و در نظام تشریع این اختیار به او داده شده که هر چیزی را حتی مذهب را خود گزینش نماید. قرآن در اینباره میفرماید:
« قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّهُ الْبالِغَهُ فَلَوْ شاءَ لَهَداکُمْ أَجْمَعین » [۱]« بگو: دلیل رسا ( و قاطع ) براى خداست و اگر او بخواهد، همۀ شما را هدایت مىکند. ( ولى، چون هدایت اجبارى بىثمر است، این کار را نمىکند.) »
ولی، اینگونه نیست؛ زیرا خداوند قوه و قدرت گزینش هر کاری را بر عهدۀ انسان سپرده است و در آیۀ دیگری تصریح شده است: « وَ لَوْ شاءَ رَبُّکَ لَآمَنَ مَنْ فِی الْأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمیعاً أَ فَأَنْتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُوا مُؤْمِنین »[۲] « و اگر پروردگار تو مىخواست، تمام کسانى که روى زمین هستند، همگى به(اجبار) ایمان مىآوردند آیا تو مىخواهى مردم را مجبور سازى که ایمان بیاورند؟! (ایمان اجبارى چه سودى دارد؟!) »
بسیار روشن است که عقیده؛ قلبی و اختیاری است و جبر و اکراه در آن راه ندارد و از اینرو، هر آنچه که بتواند به انسان کمک کند تا عقیدهای را انتخاب و گزینش کند، به او عنایت فرموده است از جمله؛ عقل، [۳] فطرت، [۴] و هدایت تشریعی.[۵] بنابراین، از جمله آیاتی که مباحث فراوانی دربارۀ آن آیه مطرح است آی« لا إِکْراهَ فِی الدِّین»[۶] میباشد و آنچه که تقریباً بسیاری از اندیشمندان اسلامیبر آن معتقدند این است که؛ اکراه در حوزه اعتقادات ـ که از امور قلبیاند ـ راه ندارد.[۷]
تفتیش عقیده نیز، از نظر اسلام ممنوع شمرده شده است و شاید از اطلاق« لا تجسّسوا » در آیۀ ۱۲ سورۀ حجرات و از آیات دیگر[۸] این معنا استفاده شود که در نتیجه، این آزادی را به انسان میدهد که بتواند هر عقیدهای را اختیار کند. البته، این بدین معنا نیست که اگر شخصی عقیدهاش را تغییر دهد این آزادی را دارد که به مقدسات دیگران اهانت کند زیرا، چنین اهانتی مشمول اختلال در اخلاق عمومی و اعتقادات عمومی جامعه است که در همهجای دنیا قوانین خاص خود را دارد و اسلام نیز، قوانین دقیقی را در این زمینه دارد که باید در جای خود مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
[۱]. انعام/۱۴۹. [۲]. یونس/ ۹۹.۳. بقره/۷۳ ـ روم/۲۴ ـ ملک/۲۳.
[۴]. روم/۳۰. [۵]. انسان/۳. [۶]. بقره/۳۵۶. [۷]. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۳۴۴. [۸] . مائده/۱۰۱ـ نساء/۹۴.
حوزه