داود پیامبر در چنین مبارک سحری برخاست و گفت: این ساعتی است که در آن هر بندهای خدا را بخوانَد پاسخ مثبت شنود مگر آن که «باج گیر»، یا «خبرچین»، یا «دستیار ظلمه» و یا «اهل لهو و لعب» باشد.
«نَوف بِکالی» گوید: امیرالمؤمنین-درود خدا بر او-را در شبی دیدم که از بستر فاصله گرفته به ستارگان نظر افکند و به من فرمود: ای نوف، در خواب فرو رفتهای یا بیداری عرض کردم: بیدارم ای امیر مؤمنان.
آنگاه چنین ادامه داد: ای نوف، خوشا آنان که از دنیا بریدند و به آخرت پیوستند. اینان مردمی هستند که پهنه زمین را خانه، و خاک آن را بستر، و آب آن را شربت گوارای خویش ساختند.
«قرآن» را راه و رسم زندگی، و «دعا» را اوج بندگی قرار دادند و آنگاه به روش عیسی مسیح خود را از وابستگی به دنیا وارهاندند.
یا نوف، داوود پیامبر در چنین مبارک سحری برخاست و گفت: این ساعتی است که در آن هر بندهای خدا را بخوانَد پاسخ مثبت شنود مگر آن که «باج گیر»، یا «خبرچین»، یا «دستیار ظلمه» و یا «اهل لهو و لعب» باشد. (برخی گویند «عرطبه» طبل است و «کوبه» طنبور)
متن حدیث:
وَ عَنْ نَوْفٍ الْبِکَالِیِّ قَالَ رَأَیْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام ذَاتَ لَیْلَهٍ وَ قَدْ خَرَجَ مِنْ فِرَاشِهِ فَنَظَرَ إِلَى النُّجُومِ فَقَالَ یَا نَوْفُ أَ رَاقِدٌ أَنْتَ أَمْ رَامِقٌ فَقُلْتُ بَلْ رَامِقٌ (یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ) قَالَ یَا نَوْفُ طُوبَى لِلزَّاهِدِینَ فِی الدُّنْیَا الرَّاغِبِینَ فِی الْآخِرَهِ أُولَئِکَ قَوْمٌ اتَّخَذُوا الْأَرْضَ بِسَاطاً وَ تُرَابَهَا فِرَاشاً وَ مَاءَهَا طِیباً وَ الْقُرْآنَ شِعَاراً وَ الدُّعَاءَ دِثَاراً ثُمَّ قَرَضُوا الدُّنْیَا قَرْضاً عَلَى مِنْهَاجِ الْمَسِیحِ یَا نَوْفُ إِنَّ دَاوُدَ علیه السلام قَامَ فِی مِثْلِ هَذِهِ السَّاعَهِ مِنَ اللَّیْلِ فَقَالَ إِنَّهَا سَاعَهٌ لَا یَدْعُو فِیهَا عَبْدٌ إِلَّا اسْتُجِیبَ لَهُ إِلَّا أَنْ یَکُونَ عَشَّاراً أَوْ عَرِیفاً أَوْ شُرْطِیّاً أَوْ صَاحِبَ عَرْطَبَهٍ (وَ هِیَ الطُّنْبُورُ) أَوْ صَاحِبَ کَوْبَهٍ (وَ هِیَ الطَّبْلُ وَ قَدْ قِیلَ أَیْضاً إِنَّ الْعَرْطَبَهَ الطَّبْلُ وَ الْکَوْبَهَ الطُّنْبُورُ)
«نهج البلاغه، حکمت ۱۰۱»
مشرق