وقتی سخن از هم کفوی در ازدواج به میان می آید، بسیاری از افراد، هم طبقه بودن دختر و پسر از جهت ثروت و مقامات مادی به ذهنشان می آید. با توجه به متون دینی درمییابیم این گونه برداشتها ریشه اسلامی ندارد.
یکی از عوامل سازگاری زن و شوهر همتا و متناسب بودن آنها با یکدیگر است که در اصطلاح «کفو بودن» نامیده میشود.
اگر زن و شوهر در موضوعاتی مانند شرافت خانوادگی، ثروت، سطح دانش و تحصیلات، علاقه ها و اهداف، تفکرات سیاسی، دینداری، نوع زندگی خانوادگی و فرهنگی، تناسب و هماهنگی داشته باشند، کانون خانوادگی شان گرم تر و تفاهم آنها بیش تر و در پیشبرد اهداف، کمک یکدیگر خواهند بود. اسلام نیز به کفو بودن زوجین، بسیار توصیه میکند. رسول اکرم(ص) فرمود: «أَنْکِحُوا الْأَکْفَاءَ وَ انْکِحُوا مِنْهُمْ وَ اخْتَارُوا لِنُطَفِکُمْ؛ ۱ زن و مردِ همتا و کفو را به ازدواج یکدیگر درآورید و با کفوها ازدواج کنید و برای نطفه های خود جایگاه مناسب انتخاب کنید.»
در موضوع ازدواج، علاوه بر تلاقی جسمها آنچه مهم و قابل توجه است آمیزش و اتحاد جانها و روانهاست. چگونه ممکن است دو انسانی که هیچ تشابه فکری و روانی با یکدیگر ندارند، بتوانند سالهای متمادی، زیر یک سقف زندگی و به آرامش دست یابند.
وقتی سخن از هم کفوی در ازدواج به میان می آید، بسیاری از افراد، هم طبقه بودن دختر و پسر از جهت ثروت و مقامات مادی به ذهنشان می آید. با توجه به متون دینی درمییابیم این گونه برداشتها ریشه اسلامی ندارد.
در تاریخ و روایات اسلامی آمده است، مردی از اهل «یمامه» به نام «جویبر» به منظور جستجوی آیین مقدس اسلام به حضور پیامبر(ص) شرفیاب شد و با اشتیاق، مسلمان شد. دیری نپایید که از خوبان اصحاب به شمار آمد. او مردی سیاه چهره، کوتاه قد، مستمند و بی خانمان بود.
روزی رسول خدا(ص) به او فرمود: چه خوب بود همسری اختیار میکردی تا شریک زندگی ات باشد و در امور دنیا و آخرت با تو همکاری کند.
جویبر عرض کرد: ای پیامبر خدا! پدر و مادرم فدایت شوند! کدام زن حاضر است به همسری من درآید؟
من که حسب، نسب، مال و جمال ندارم. چه زنی رغبت میکند با من ازدواج کند؟
رسول خدا(ص) فرمود: ای جویبر! خداوند جهان به برکت دین حنیف اسلام آن کس را که در جاهلیت به ظاهر، شرافت داشت، پست نمود و کسانی را که پست شمرده میشدند، شرافت داد و آنها را که ذلیل به حساب می آمدند عزیز گردانید و نخوت، تفاخر و بالیدن به قبیله و نسب را که میان جاهلیت مرسوم بود، به کلی برانداخت.
امروز دیگر همه مردم، سفید، سیاه، قریش، عرب و عجم برابرند. همه فرزندان آدم هستند و خداوند آدم را، از خاک آفرید. محبوب ترین مردم در روز قیامت در پیشگاه خداوند فقط پارسایان و پرهیزگاران اند. من امروز کسی را نمیبینم که از تو برتر باشد؛ مگر اینکه تقوای او در پیشگاه خداوند از تو بیش تر باشد.
سپس حضرت فرمود: نزد «زیاد بن لبید» که از اشراف انصار است، برو و دخترش را خواستگاری کن. جویبر نزد زیاد آمد و از قول پیامبر(ص) دخترش را خواستگاری کرد. زیاد گفت: ما دختران خود را فقط به هم ردیف و هم شأن خود می دهیم و با آنها وصلت میکنیم.
زیاد برخاست و به حضور رسول خدا(ص) آمد و ماجرا را بیان کرد.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «جُوَیْبِرٌ مُؤْمِنٌ وَ الْمُؤْمِنُ کُفْوٌ لِلْمُؤْمِنَهِ وَ الْمُسْلِمُ کُفْوٌ لِلْمُسْلِمَهِ فَزَوِّجْهُ یَا زِیَادُ وَ لَا تَرْغَبْ عَنْه؛ جویبر مؤمن است و مرد مؤمن، کفو و همتای زن مؤمن و مرد مسلمان، کفو زن مسلمان است، دخترت را به همسری جویبر درآورد و از دامادی او ننگ مدار.»
با این ارشاد، «ذلفا» دختر زیاد که دختری شایسته بود، به همسری جویبر درآمد.۲
امام صادق(ع) در تبیین کفویت زن و مرد می فرماید: «الْکُفْوُ اَنْ یَکُونَ عَفِیفاً…؛ ۳ همتا بودن شخص به این است که پاکدامن باشد.»
بر همین اساس، پسران و دختران پاک اندیش باید توجه داشته باشند، پاکدامنی، امری اخلاقی است. کسی که پاکدامن نباشد، از لحاظ اخلاقی، دچار انحطاط است. واضح است کسی که دچار انحطاط اخلاقی است، با کسی که در مرتبه فضیلت اخلاقی است همتایی ندارد.
به قول شاعر:
کبوتر با کبوتر، باز با باز
کند هم جنس با هم جنس پرواز
آنچه در ازدواج مهم است، همتایی و هم شأنی از جهت اخلاقی و مرتبه انسانیت است؛ از این رو برای به وحدت رسیدن دختر و پسر، تشکیل خانواده ای موفق و همتایی آن دو لازم است. مولوی در داستانی به این موضوع اشاره میکند و میگوید:
آن حکیمیگفت: دیدم در تکی
می دویدی زاغ با یک لک لکی
در عجب ماندم بجُستم حالشان
تا چه قدر مشترک یابم نشان
چون شدم نزدیک، من حیران و دَنگ
خود بدیدم هر دوان بودند لنگ
از این شعر و داستان استفاده میشود، تا وقتی سنخیّت و کفویّت در دو موجود وجود نداشته باشد آنها با یکدیگر اتحاد نمییابند. بر همین اساس اگر زن و شوهر بخواهند از سعادت واقعی برخوردار شوند باید به این اصل اساسی و اسلامی توجه داشته باشند.
پی نوشت:
۱) بحار الانوار، ج۱۰۳، ص۳۷۵، ح ۱۶.
۲) عبرتها و پندهای زندگی، عباس کمساری، ص۸۹، ناشر: مؤلف، ۱۳۷۷ ش، به نقل از: کافی، ج۵، ص۲۴۹.
۳) وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۳ ق، کتاب النکاح، ب ۲۸، از ابواب مقدمات نکاح، ص۵۲، ح ۵.
عباس کمساری