نفاق در دورویی و دوگانگی ظاهر و باطن خود را نشان می دهد و چون دروغگو تلاش میکند حقایق را بپوشاند و وارونه جلوه دهد، به تدریج صفت زشت نفاق در درون او لانه میکند. حضرت امیر مؤمنان علیه السلام می فرماید: «دروغ به نفاق منجر میشود.»
۱. نابودکننده ایمان
امام باقر علیه السلام فرمود: «إِنَّ الْکَذِبَ هُوَ خَرَابُ الْإِیمَانِ؛ ۱ واقعاً دروغ باعث نابودی و خرابی ایمان است.»
امیر مؤمنان علیه السلام نیز می فرمایند: «جَانِبُوا الْکَذِبَ فَإِنَّهُ یُجَانِبُ الْإِیمَان؛۲ از دروغ دوری کنید؛ زیرا ایمان را دور میکند.»
قرآن کریم دروغ پردازی را ویژه افراد بی ایمان می داند: [إِنَّما یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْکاذِبُونَ[؛ ۳ «تنها کسانی دروغ پردازی میکنند که به آیات خدا ایمان ندارند و آنان خود دروغگویانند.»
«حسن بن محبوب» که از اجلای اصحاب امام صادق علیه السلام است، میگوید: از حضرت پرسیدم: آیا امکان دارد مؤمن بخیل باشد؟ حضرت فرمود: آری. پرسیدم: آیا میشود ترسو باشد؟ فرمود: آری. پرسیدم: آیا ممکن است دروغگو باشد؟ فرمود: «قَالَ لَا وَ لَا خَائِناً ثُمَّ قَالَ یُجْبَلُ الْمُؤْمِنُ عَلَى کُلِّ طَبِیعَهٍ إِلَّا الْخِیَانَهَ وَ الْکَذِبَ؛ ۴ نه و خائن نیز نیست. مؤمن دارای هر سرشتی میشود، جز دروغ و خیانت.»
۲. محرومیت از هدایت الهی
قرآن کریم می فرماید: [إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدی مَنْ هُوَ کاذِبٌ کَفَّارٌ[؛ ۵ «همانا خداوند، دروغگوی ناسپاس را هدایت نمی نماید.»
همچنین می فرماید: [إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کَذَّابٌ[؛ ۶ «همانا خداوند کسی را که افراط کار و دروغگو باشد، هدایت نمیکند.»
خدای مهربان در مراحل اوّلیه، زمینه هدایت را برای همگان فراهم میکند؛ پیامبران و کتب آسمانی نیز «هدیً للناس» هستند؛ ولی در گامهای بعدی، تنها دلهایی می توانند نور هدایت را جلب کنند که ضمیر صاف و آینه دل را نابود نکرده، با دروغگویی و گناه، گیرنده های جان خویش را کور و خراب ننموده باشند، که در این صورت حتی قرآن نیز ـ که شفا و رحمت است ـ برای آنان زیانبار خواهد شد: [وَ لا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَساراً[؛ ۷ «قرآن مایه شفا و رحمت را نازل میکنیم؛ ولی همین برای ستمگران جز زیان و خسارت افزایش نمی دهد.» نظیر قند برای دارنده یرقان و مرض قند.
بر سیه دل چه سود خواند وعظ نرود میخ آهنین در سنگ۸
۳. زمینه سازی کفر
دروغ، دالان کفر است. هرگاه با گناه دل از ایمان تهی شود، کفر و نفاق جایش را پر میکند. اگر گناه تداوم یابد، تمامی صفحه دل را سیاه میکند و قلب سیاه، توان دریافت و استفاده از نور توحید را از دست می دهد.
به بیان دیگر، ادامه گناه، قساوت قلب می آورد و قساوت قلب، ماهیّت انسانی را تغییر می دهد. هرگاه ماهیت انسان به حیوان تبدیل شود، انقلاب ماهیت یا بازگشت به حالت اولیه تقریباً محال است؛ البته تا پیش از تغییر و دگرگونی ماهوی، جای توبه و انابه یا توفیق بازگشت وجود دارد.
مردی به محضر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم مشرف شد و پرسید: ای رسول خدا! کار جهنّمیها چه بوده است؟ حضرت فرمودند: «الْکَذِبُ إِذَا کَذَبَ الْعَبْدُ فَجَرَ وَ إِذَا فَجَرَ کَفَرَ وَ إِذَا کَفَرَ دَخَلَ النَّار؛ ۹ [کار جهنمیها] دروغ [بوده است.] آن گاه که بنده دروغ بگوید، فاسق و منحرف میگردد و هرگاه فاسق شود، کافر میشود و هرگاه کافر گردد، وارد آتش میشود.»
۴. بسترساز نفاق
نفاق در دورویی و دوگانگی ظاهر و باطن خود را نشان می دهد و چون دروغگو تلاش میکند حقایق را بپوشاند و وارونه جلوه دهد، به تدریج صفت زشت نفاق در درون او لانه میکند.
حضرت امیر مؤمنان علیه السلام می فرماید: «الْکِذْبُ یُؤَدِّی إِلَى النِّفَاقِ؛ ۱۰ دروغ به نفاق منجر میشود.»
از پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم نقل است که: «الْکِذْبَ بَابٌ مِنْ أبْوَابِ النِّفَاقِ؛ ۱۱ دروغ دری از درهای نفاق است.»
از حضرت صادق علیه السلام از قول نبی اکرم صلی الله علیه وآله وسلم روایت شده است: «ثَلَاثٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ کَانَ مُنَافِقاً وَ إِنْ صَامَ وَ صَلَّى وَ زَعَمَ أَنَّهُ مُسْلِمٌ مَنْ إِذَا ائْتُمِنَ خَانَ وَ إِذَا حَدَّثَ کَذبَ وَ إِذَا وَعَدَ أَخْل؛ ۱۲ سه چیز است که در هر فردی باشد، منافق خواهد بود، اگرچه روزه بگیرد و نماز بخواند و گمان کند که مسلمان است: کسی که وقتی او را امین شمارند، خیانت کند و آن گاه که سخن براند، دروغ گوید و آن گاه که پیمان بندد، پیمان شکند.»
دل نیارامد ز گفتار دروغ آب و روغن هیچ نفروزد فروغ
قرآن می فرماید: [فَأَعْقَبَهُمْ نِفاقاً فی قُلُوبِهِمْ إِلى یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ بِما أَخْلَفُوا اللَّهَ ما وَعَدُوهُ وَ بِما کانُوا یَکْذِبُونَ[؛ ۱۳ «در نتیجه [بخل] به سزای آنکه با خدا خلف وعده کردند و از آن روی که دروغ میگفتند. در دلهایشان تا روزی که او را دیدار میکنند نفاقی را بر جای گذاشت.»
انواع کفر و نفاق
کفر و نفاق دو گونه است: عقیدتی و عملی. کفر عقیدتی، نظیر الحاد و شرک و کفر اهل کتاب.
و کفر عملی، آن است که شخص مسلمان است، احکام ظاهری اسلام نظیر طهارت، حلیّت ذبیحه، دفن در قبرستان مسلمین، جواز نکاح و… را دارد و ممکن است از گناهش نیز توبه کند، و در نهایت چنین شخصی اگر واجبات را رها و گناهان را انجام دهد، فاسق به حساب می آید، نه کافر عملی. مهم عاقبت و لحظه قبل الموت است، اگر رحمت الهی شامل او گردد و مؤمن از دنیا برود، بهشتی است، وگرنه جهنمی.
منظور روایاتی که تارک الصلاه، مانع الزکاه، یا متخلّف از وعده و دروغگو را کافر قلمداد میکنند، همین کفر عملی است، نه عقیدتی.
و نکته مهم تبلیغی همین جاست، که این روایات را نباید برای جوانان یا افراد ضعیف الایمان بیان کرد، مگر آنکه شرح و تفصیل آن به فراخور مجلس تبیین گردد.
پی نوشت:
۱) اصول کافی، شیخ محمد کلینی، نشر اسلامیه، تهران، چاپ دوم، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۳۳۹، ح۴.
۲) وسائل الشیعه، شیخ حرّ عاملی، نشر آل البیت، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج۱۲، ص۲۴۶، ح۱۶۲۱۶.
۳) نمل/ ۱۰۵.
۴) بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، نشر اسلامیه، تهران، بیتا، ج۷۵، ص۱۷۲، ح۱۱. شبیه این روایت را از پیامبر خدا صلی الله علیه وآله نقل کردهاند، ر. ک: الترغیب والترهیب، ج۳، ص۵۹۵، ح۲۴ و ۲۲.
۵) زمر/ ۳.
۶) غافر/ ۲۸.
۷) اسراء / ۸۲.
۸) سعدی.
۹) مستدرک الوسائل، میرزای نوری، موسسه آل البت، قم، چاپ اول، ۱۴۰۸ق، ج۹، ص۸۹، ح۱۰۳۰۵.
۱۰) غرر الحکم، تمیم آمدی، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اول، ۱۳۶۶ق، ص۲۲۰، ح۴۴۰۸.
۱۱) میزان الحکمه، محمد محمدی ریشهری، نشر دانشگاه علوم حدیث، قم، بیتا، ج۱۱، ص۵۱۲۲، واژه کذب، ح۱۷۳۸۸.
۱۲) اصول کافی، شیخ کلینی، ج۲، ص۲۹۰، ح۸.
۱۳) توبه/ ۷۷.
علی مختاری