اگر جوان به درک واقعی خویش نائل شود، میتواند انسان شایسته و درستی شود و بهطور اخص میتواند به هویت واقعی خود دست یابد. این امر باعث تثبیت موقعیت جوانان در جامعه و رسیدن به اهداف نیکشان میگردد.
جوان بودن جمعیت ایران و اجتماعی شدن جوانان و حرکت جامعه به سمت فرایند جهانی شدن، نشانگر اهمیت برنامهریزی درست و صحیح و فاصله گرفتن از بحران هویت قشر جوان میباشد. لذا نگاهی به رشد اجتماعی جوان، فرایند اجتماعی شدن و تأثیر آموزههای قرآنی بر رشد جوان از موارد ضروری است.
تأثیر فرهنگ بر شخصیت جوان و اجتماعی شدن
اجتماعی شدن فرآیندی است که از طریق آن یک فرهنگ به اعضای خود میآموزد، تا با راههایی که از نظر اجتماعی مورد پذیرش است، همراه باشند. اجتماعی شدن برای انسان ضروری است؛ چرا که انسان فاقد غرایزی است که رفتارهایی خاص را برای موقعیتهای ویژهای مشخص کند. جوان باید بیاموزد که در موقعیتهای مختلف چگونه احساس، اندیشه و رفتاری داشته باشد. این فرآیند از طریق تأثیر والدین، رسانههای گروهی، همسالان، مدارس و آموزههای قرآنی و مذهب صورت میگیرد.
همانطور که فرد رشد میکند، نقشها نیز تغییر مییابند، اجتماعی شدن یک فرآیند همیشگی است که در زمینهی فرهنگی و اجتماعی خاص صورت میگیرد و تجربهی جوان از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است. همچنین، تجربهی او حتی در یک فرهنگ خاص نیز ممکن است بهطور کامل متفاوت باشد. همانطور که رشد هوش تحت تأثیر جنس، طبقهی اجتماعی اقتصادی و نژاد بود، رشد اجتماعی و شخصیت نیز متأثر از همین متغیرهاست.
در هر فرهنگی این دوره به صورت دورهی انتقالی از کودکی به بزرگسالی در نظر گرفته شده است. بدیهی است، ماهیت هر فرهنگی، صلاحیتهای خاصی را که انتظار میرود، جوان به دست آورد و مدت زمانی را که انتظار میرود در این فرایند بماند، تعیین میکند.
صنعتی شدن جوامع مستلزم فراگیری مهارتهای سطح بالا است. از جوانان انتظار میرود که در این زمان، صلاحیتها را کسب کنند و به احساس هویت دست یابند؛ یعنی از نظر شخصی و اجتماعی پاسخ رضایتبخشی به سؤال «چه کسی من هستم»؟ بدهند و از نظر هوش و مهارتهای اجتماعی و معیارهای اخلاقی پیشرفت کنند. بدون برخی پیشنیازهای فیزیکی، شناختی و شخصیتی، انتظارات اجتماعی از جوانان، غیرقابل دستیابی خواهد بود.
فردی که دغدغهی اجتماعی شدن دارد و میخواهد اعمال او مقبول نظر دیگران باشد، باید فرهنگ عمومی را رعایت کند، «ریموند بیچ» میگوید: «یکی از ویژگیهای جوانان این است که هر وقت هر چه دلشان میخواهد میکنند، بدون آنکه نگران نتایج کار خود باشند؛ اما قوانین اخلاقی انعطاف ناپذیرند. قراردادهای اجتماعی براساس تمییز خوب از بد ایجاد شدهاند، نه از روی هوس و دلخواه، و به همین دلیل زمان هم قادر نیست آنها را تغییر دهد؛ رعایت این قراردادها موفقیت و خوشبختی افراد را تضمین میکند.
کسانی که به هواداری از تمایلات آنی خود از این راه، منحرف میشوند، بعدها پی میبرند که از منبع خوشبختی خود برداشت بیهودهای کردهاند و متوجه میشوند که زندگی آنها هرگز نیازمندیهای عمیق قلبشان را بر نیاورده است؟ در حالی که دستهی دیگر که همواره پایهی زندگی را محکم میکنند، نه تنها از شادیهای قلبی لذت سرشاری میبرند؛ بلکه از دوران جوانی که مقدمهی زندگی حقیقی است، نشاط و حظّ وافری میگیرند.» (سهرابپور، ۱۳۷۹، ۲۵)
در نتیجه اگر جوانان به صورت درست مفاهیم قرآن را فراگیرند و به آن عمل کنند، بخش عظیمی از معضلات فرهنگی و اجتماعی جامعه برطرف میشود.
جوان، هویت
هرجوان در زندگی روزمره نیازمند آن است که با افراد مختلفی ارتباط برقرار کند. قلم سرنوشت در زندگی فردی و تحصیلات آدمی ارتباط با صدها نفر را رقم زده است و هر شخص که در تکاپوی دستیابی به موفّقیت است باید هزینهی بسیاری در چگونگی روابط خود با دیگران را صرف کند. در این راستا جوان باید با جامعهی پیرامون خود آشنا شود و افراد و مشکلات آن را بهتر بشناسد تا بتواند تعاملی مناسب با آن برگزید. جامعه و جهان کنونی در چنان وضعی نیست که کشوری بتواند بدون ارتباط فعال و سنجیده با دیگران به حیات رو به رشد خود ادامه دهد. مسألهی اساسی این است که در کشاکش اجتماعی شدن جوانان جامعه و در نتیجه جهانی شدن و فشارهای بینالمللی ناشی از آن، جوانان ما به سمت بحران هویت سوق پیدا نکنند.
تجسم دستورات قرآنی و نظارت همیشگی خداوند بر اعمال انسانها و انس با قرآن توسط جوانان و فراهم کردن بستری مناسب برای استفاده و نزدیکی جوانان به قرآن، یکی از ضروریاتی است که فرد را از بحران بیهویتی در این روند باز میدارد.
جوانان هر کشور به دلیل آن که بدنهی فعال، پویا و پرانگیزهی هر ملت و بهترین منابع انسانی در زندگی جمعی محسوب میشوند، سهم مؤثری در تضمین حیات فرهنگی و ملی کشور دارند. دستیابی مطلوب به هویت در ابعاد فردی، دینی و ملی در جوانان، هم درجهی امید به آینده را بالا میبرد و مایهی اعتماد نهادهای اجتماعی بهویژه نهاد حکومت به آنان و نقش آنها در ضمانت زیستجمعی در دهههای آینده است. بنابراین کیفیت و درجهی هویت فردی، دینی و ملی جوانان میتواند نقش مؤثری در توسعهی فرهنگ ملی و دینی هر کشوری ایفا کند. جوان اگر هر زمان بتواند به آیهای از قرآن عمل کند، مانند آن است که به خودشناسی و در اصل هویت خویش نزدیکتر شدهاند.
اگر بتوان با استفاده از تکنولوژیهای روز، معارف بلند دینی را به جوانان عرضه کرد، بسیار تأثیرگذار است. انس هرچه بیشتر با قرآن و آموزههای آن در اجتماعی شدن جوان و هویتسازی وی تأثیر بهسزایی دارد. هر جوان در آغاز این راه باید شناختی همراه با بصیرت از محیط اطراف و افراد داشته باشد و با حقوق فردی و اجتماعی آشنا شود.
نکتهی قابل تأملی که بیشتر جوانان با آن دست به گریبان هستند، خجالت کشیدن از بیان مسائلی است که از آن آگاهی ندارند و این امر موجب عدم برقراری ارتباط درست آنان با اجتماع می گردد. این گونه است که گاهی برخی جوانان جامعه در برابر مسائلی نمیتوانند از حقوق خود دفاع کنند و در روند جهانی شدن هویت خویش را از دست میدهند. خانواده و مشاوران باید در این باره فرد را از همان کودکی و نوجوانی با آموزههای دینی آشنا سازند و خجالتهای مفرط وی را با ارائه راهکارهایی درست برطرف کنند.
اگر جوان به درک واقعی خویش نائل شود، میتواند انسان شایسته و درستی شود و بهطور اخص میتواند به هویت واقعی خود دست یابد. این امر باعث تثبیت موقعیت جوانان در جامعه و رسیدن به اهداف نیکشان میگردد. معمای هویت در سطح فردی و اجتماعی مهمترین دغدغهی انسان امروزی است و یکی از اساسیترین و بدیعترین مباحث عصر مدرن و پسامدرن شمرده میشود.
این مهم ناشی از آن است که انسانها دارای هویتهای گوناگونی هستند که در صورت لزوم این هویتها در مقابل یکدیگر قرار نمیگیرند. فرایند جهانی شدن همهی پیوندهای فردی و اجتماعی روی زمین را تحت تأثیر دارد؛ حتی جوان نیز مشمول فرایند جهانی شدن است.
درست که این فرایند باعث وحدت جامعهی انسانی میگردد، اما باید دانست این وحدت زمانی مثبت است که جوان دچار بیهویتی نشود. دنیای تجدد به طرز عمیقی در قلب هویت و احساسات جوان نفوذ میکند. مفهوم هویت در حقیقت روایت دیگری از «خویشتنیابی» است که شرایط اجتماعی دنیای متجدد در تقویت آن نقشی بهسزا دارد. این فرآیند یکی از عوامل فعال تغییر و تبدیلهایی است که در جامعه تجدد به چشم میخورد. بین جهانی شدن و میزان بحران هویت جوانان رابطه مستقیمی وجود دارد. جوانان باید جهانی شوند؛ اما بر هویت خود باقی بمانند؛ واین امر تنها با واقعبینی بیشتر به احکام دینی و محیط اجتماع میسر است.
سهراب پور، همت، جوانان در طوفان غرایز.
______
ماهنامه پیام زن – شماره ۲۵۳