معلوم نیست صحبت از جبهه جنوبی تاکتیکی برای سرپوش گذاشتن بر اقدامات جبهه شمالی بوده یا اینکه دود جبهه شمالی برای منحرف کردن افکار عمومی از معرکه جنوب است. این احتمال نیز وجود دارد که هر دو جبهه به صورت همزمان فعال شوند.
با شعلهور شدن جبهه شمالی و جنوبی سوریه به صورت غافلگیر کننده و همزمان دور جدید درگیریها در این کشور ویژگیها و شرایط خاصی دارد که عبارتند از:
اول: این درگیریها بعد از شکست کنفرانس ژنو ۲ و بسته شدن افق های راه حل سیاسی لااقل به صورت تاکتیکی آغاز شده و طرفهای درگیر بار دیگر به میدان روی آوردهاند تا بتوانند موازنه های قدرت را در عرصه میدانی اصلاح کنند. به این ترتیب ممکن است در نشست بعدی مذاکرات با برگه های قدرت جدید و مواضع سختتری وارد مذاکره شوند.
دوم: موفقیت دولت سوریه و هم پیمانان این کشور در تحقق نفوذ راهبردی به جبهه یبرود و قلمون پیروزی بزرگی برای این جبهه به شمار میرود و آن را علاوه بر برتری نظامیبرای برتری سیاسی نیز آمادهتر میکند. این پیشروی نظامیبا پیشروی های دیگر در عرصه آشتی داخلی ملی نیز همزمان شده و باعث شده ابتکار عمل از دست مخالفان در بسیاری از مناطق پر اهمیت خارج شود.
سوم: طرف های منطقه ای به صورت مستقیم وارد خط درگیریهای مسلحانه موجود در سوریه شدهاند. اسرائیل دیگر در افشای ارتباطات و خدمات بهداشتی و لوجستیک و اطلاعاتی و حتی نظامی خود به مخالفان سوری در درعا و القنیطره تردید ندارد. این رژیم عملیاتهایی را نیز علیه اهداف ارتش سوریه و حزبالله لبنان انجام داده و دیگر نمیخواهد طرح خود در ایجاد نوار مرزی بر اساس سابقه اقدامات خود در سال ۱۹۷۸ تا ۲۰۰۰ را مخفی کند. در جبهه شمالی نیز ترکیه از دو محور وارد درگیریهای سوریه شده است.
روزنامه الدستور اردن نوشت: محور اول کسب و حومه لاذقیه است و محور دوم نیز حلب ادلب و حومه های آن است.این کشور مرزهای خود را به روی عناصر مسلح که عمدتا از اعضای جبهه النصره هستند و از سوی جامعه جهانی یک گروه تروریستی به شمار می روند، باز کرده و حتی پوشش توپخانه ای گروههای مخالف در حمله به نیروهای دولتی را نیز انجام می دهد و مانع از استفاده دولت سوریه از کنترل فضای این کشور با جنگنده های خود میشود.
چهارم: چالشها و کشمکشها و درگیری ها به ویترین روابط بین الملل وارد شده است. این موضوع بویژه بعد از حوادث اوکراین قابل مشاهده است و این روند قطعا باعث لغزش در روند تلاش ها برای برپایی نشست های ژنو شده و از سوی دیگر تلاش طرف ها برای تقویت ائتلاف های خود در جبهه سوریه را نیز به دنبال خواهد داشت.
طبق گفته اخضر ابراهیمی در چنین فضای پرتنشی این انتظار وجود ندارد که طرف های درگیر بار دیگر به این زودی ها به میز مذاکرات برگردند، احتمالا عرصه درگیری ها و جبهه های آن دنبال خواهد شد و درگیریهای سخت بیشتری را رقم خواهد زد و هر طرف سعی خواهد کرد برگه های بیشتری را در حمایت و تایید خود جمع آوری کرده و درگیری های آینده را به نفع خود رقم بزند.
این در حالی است که برخی تحلیلگران اعتقاد دارند این درگیریها، می تواند درگیریهای پایانی قبل از حل و فصل سیاسی مسایل باشد، اما بیشتر ناظران سیاسی اعتقاد دارند که سوریه به همین حالت باقی خواهد ماند و هرج و مرج و ناامنی در این کشور شاید تا دهها سال آینده دنبال خواهد شد و در این مدت ممکن است تغیرات عمیق را در نقشه های مردمشناختی و جغرافیایی سوریه شاهد باشیم، چرا که هیچ یک از طرفها نمیتوانند معرکه را در ابعاد نظامی و سیاسی به نفع خود یکسره کنند.
در اخبار آمده بود که مسکو و تهران دو هم پیمان سوریه در مورد دخالت مستقیم در خط درگیریها در سوریه به ترکیه هشدار دادهاند. این در حالی است که دولت اردوغان و حزب وی در آستانه انتخابات شهرداریهای آینده در این کشور و برای منحرف کردن افکار عمومی از آغاز درگیری ها در جبهه گوگل و توئیتر نیاز به این درگیریها داشتند.
همچنین در خبرها آمده است که ولیعهد سعودی در افتتاحیه نشست سران عربی در کویت از نیاز به تعدیل موازنه های قدرت در سوریه خبر داده و گفته است که بر اساس برخی ارزیابیها، افرادی در واشنگتن خواستار پاسخ انتقام جویانه به روسیه در سوریه نسبت به اقدامات مسکو در کریمه هستند.
همچنین بنا بر اطلاعات موجود تهران و مسکو و حزب الله لبنان هیچ قصدی برای توقف حمایت های خود از اسد و دولت وی ندارند و همگی آماده ادامه درگیریها در مرحله آینده هستند، مرحله ای که کسی نمی داند چقدر طول میکشد.
خلاصه اینکه هر موقع که ما به پایان درگیریهای بزرگ در سوریه خوش بین میشویم، درگیریهای بزرگ دیگری آغاز میشود و هر گاه برای توقف خشونت ها و خونریزی و مهاجرت از سوریه شاد میشویم، مناطق جدید وارد درگیریهای مذهبی و طایفه ای میشوند. حتی ارمنستان نیز اخیرا از طریق سرایت درگیریها به منطقه ارمنی نشین “کسب” وارد بحران سوریه شده است. هر اندازه که دولت سوریه موفق به وارد کردن ضربه ای راهبردی به مخالفان میشود، آنها نیز ضربه راهبردی دیگری را وارد میکنند که بحران را به حالت اول خود باز میگرداند.
در زمانی که دیده ها متوجه درعا و غوطه و جبهه جنوبی به صورت عام بود، ناگهان تحولات شمال سوریه در سطحی وسیعتر آغاز شد، حال معلوم نیست صحبت از جبهه جنوبی تاکتیکی برای سرپوش گذاشتن بر اقدامات جبهه شمالی بوده یا اینکه دود جبهه شمالی برای منحرف کردن افکار عمومی از آماده سازی های نظامیبرای معرکه جنوب است. این احتمال نیز وجود دارد که ائتلاف دشمن سوریه به دنبال ورود در دو جبهه به صورت هم زمان باشد تا توانمندی های دولت را تجزیه کرده و دستاوردهای میدانی آنها را در جبهه قلمون از بین ببرد.
سوالات زیادی درمورد این جنگ بیهوده وجود دارد، جنگی که همچنان باعث کشتار و ویرانی و مهاجرت اجباری بسیاری از شهروندان سوری میشود.