پروردگارا! من خدمتکار حضرت فاطمه هستم، آیا مى خواهى مرا به واسطه عطش و در حال تشنگى بمیرانى؟
به گزارش موعود قطب الدین راوندى گوید: روایت شده:
وقتى فاطمه علیها السّلام از دنیا رحلت نمود امّ ایمن سوگند خورد که در مدینه نماند، زیرا طاقت دیدن آن مواضع و محله ایى که فاطمه را در آنجا دیده بود نداشت، لذا از مدینه خارج شد و به سوى مکّه حرکت کرد، در بین راه آب او تمام و تشنگى بر او غلبه کرد پس دستان خود را به سوى آسمان بلند کرده و گفت:
پروردگارا! من خدمتکار حضرت فاطمه هستم، آیا مى خواهى مرا به واسطه عطش و در حال تشنگى بمیرانى؟
در این حال خداوند متعالى دلوى آب از آسمان براى او فرستاد و او از آن آب نوشید و هفت سال از آب و غذا بى نیاز گردید، و مردم او را در روز بسیار گرم به دنبال کارهایى مى فرستادند ولى او هرگز تشنه نمى شد.
پی نوشت:
زندگانى حضرت زهرا علیها السلام ( ترجمه جلد ۴۳ بحار الأنوار) ترجمه روحانى، ص۲۲۳.
منبع: افکار