عملکرد مخرب و سوال برانگیز برخی مولوی ها در منطقه بلوچستان به گونه ای بوده است که باعث بی اعتمادی شده است . اگر چنین تحلیلی درست باشد یکی از عوامل اصلی آن رفتارهای تحریک کننده برخی افراد در منطقه است که ارتباط آنان با بیگانگان به وضوح آشکار است . اینان خواهان رسیدن به مسئولیت های کلیدی هستند !
حدود ساعت هشت صبح ۱۵ آبان ماه ۱۳۹۲ رسانه ها از ترور «موسی نوری قلعهنو»، دادستان عمومی و انقلاب شهرستان زابل و راننده وی در مسیر منزل به محل کار، توسط مهاجمان ناشناس خبر دادند .
دو روز بعد علی یونسی مشاور رئیس جمهور در امور اقوام و اقلیتها اظهار داشت، ترور دادستان زابل کار گروههای سلفی وابسته به القاعده میباشد . اما سه روز بعد یعنی روز شنبه ۱۸ آبان ˈابراهیم حمیدیˈ رییس کل دادگستری سیستان و بلوچستان در حاشیه مراسم بزرگداشت سومین روز شهادت ˈموسی نوری و مهدی مرئیˈ شهدای دادستانی زابل به خبرگزاری ایرنا گفت: تاکنون چند نفر مظنون دستگیر شدهاند و تحقیقات از آنان ادامه دارد !
و نهایتا در ۱۹ اسفند ۹۲ حمیدی در گفت وگو با خبرنگار ایرنا، گفت: حکم سه نفر از عوامل ترور دادستان زابل که پیشتر دادستان درخواست اعدام برای آن ها داشت، از سوی دادگاه صادر شد و این افراد به اتهام محاربه به اعدام محکوم شدند. وی اعلام ننمود این افراد عضو کدام یک از گروهکهای تروریستی بودهاند !.
علی یونسی پس از اظهارات عجولانه در تعیین عوامل این جنایت در اقدامی سوال برانگیر اظهار داشت: بیش از هر چیزی باید ما اقلیتهای مذهبی و مخصوصا اهل سنت را در تمام تصمیمگیریهای محلی و ملی مشارکت دهیم !
همچنین سایت دویچوله آلمان از قول یونسی نوشت : « راه مقابله با ترور، مشارکت دادن اقلیتها در مدیریت است» . اظهارات علی یونسی انعکاس وسیعی در بسیاری از سایتهای فیلتر شده چون سایت سنی انلاین، منتسب به مسجد مکی زاهدان را به همراه داشت .
این مواضع در حالی عنوان گردید که گروهکهای تروریستی ریگی و اکنون جیش العدل برای آنچه «احقاق حقوق از دست رفته اهل سنت» مینامند دست به این چنین جنایتهایی زده و امنیت ملی را هدف قرار دادهاند .
انتظار افکار عمومی از مسئولین هنگام چنین حوادثی
انتظار افکار عمومی در هر کشوری برخورد قاطع و مقتدرانه با مرتکبین چنین جنایاتی است نه اظهاراتی که مملو از ضعف باشد . اگر افراد باجگیر و گروههای تروریستی احساس کنند میتوانند با اقدامات قهر آمیز به خواسته های خویش برسند دیگر کشور روی آرامش را به خود نخواهد دید .
اظهارات تحریک کننده برخی مولوی ها
از سویی دیگر یکی از عوامل مهم در به وجود آمدن گروه های تروریستی در منطقه جنوب شرقی کشور اظهارات تحریک آمیز برخی مولوی های منطقه میباشد که مدام به مردم بلوچ اینگونه القاء میکنند که اهل سنت توسط حکومت شیعی ایران مورد ظلم و تبعیض قرار گرفته و خود خوب میدانند اینگونه سمپاشی ها چه اثرات مخربی بر روح و روان جوانان منطقه خواهد گذاشت .از سویی دیگر متاسفانه بعضا شاهد هستیم برخی مسئولین تلاش دارند با پاک کردن یا کمرنگ کردن صورت مسئله، فقط بر مشکلات سرپوش گذارند که این شایسته یک نظام مقتدر نیست .
اقدام تروریستی در حرم رضوی
اگر مسئولین پس از جنایت هولناک تروریستی در حرم مطهر رضوی در روز دوشنبه ۳۰ خرداد سال ۱۳۷۲ خورشیدی برابر با عاشواری حسینی ۱۴۱۵ هجری قمری که دست داشتن وهابیون در آن واقعه آشکار شد صدای آژیر خطر وهابیت را به درستی میشنیدند و با جدیت با سرشاخه های آن برخورد میکردند یقینا امروز ما شاهد وضع موجود نبودیم .
سوء استفاده از جریان وحدت و تقریب
برخی کج اندیش تلاش نمودند از جریان تقریب بین مذاهب سوء استفاده نموده و پرونده وحدت را به ابزاری برای زیاده خواهی های خود تبدیل نمایند . این تفکر به خطا تصور نمودند طرح وحدت اسلامیبه دلیل ضعف حاکمیت شیعه میباشد. هر چند عملکرد اشتباه برخی متولیان وحدت و تقریب بین مذاهب نیز در بروز چنین تفکر غلطی بی تاثیر نیست .
اقدامات مخرب باعث بوجود آمدن دیوار بی اعتمادی
عملکرد مخرب و سوال برانگیز برخی مولوی ها در منطقه بلوچستان به گونه ای بوده است که باعث بی اعتمادی شده است . اگر چنین تحلیلی درست باشد یکی از عوامل اصلی آن رفتارهای تحریک کننده برخی مولوی ها در منطقه است که ارتباط آنان با بیگانگان به وضوح آشکار است . اینان خواهان رسیدن به مسئولیت های کلیدی هستند !
تعامل شیعیان و اهل سنت
شیعیان و اهل سنت ایران از دیر باز روابط خوبی با یکدیگر داشتهاند. اما سالهای اخیر با نفوذ تفکرات فرقه ضاله وهابیت در جنوب شرقی کشور و سرازیر شدن ریال های سعودی به جیب برخی مولوی های منطقه هر از چند گاهی شاهد اقدامات ضد شیعی و اسلامی در استان میباشیم .
ربودن سربازهای حافظ امنیت منطقه توسط وهابیون
در اقدام تروریستی گروهک وهابی موسوم به جیش العدل که تعدادی از سربازان کشور ربوده شدند و اینگونه عنوان شد با وساطت برخی از ریش سفیدان و علمای منطقه، گروهک موسوم به جیش العدل اقدام به آزادی سربازان ربوده شده نمود .
حال این سوال عنوان میشود ارتباط عاطفی ! این گروهک تروریستی با برخی ریش سفیدها و علمای منظقه به چه نحوی میباشد؟!
چرا علمای منطقه پیش از به شهادت رسیدن یکی از سربازان که وظیفه ی شان حراست و حفاظت از منطقه میباشد اقدامی انجام ندادند تا منجر به چنین جنایتی نگردد ؟!
در این پازل چندین نقطه ابهام بر انگیز وجود دارد که شایست است مسئولین امنیتی با دقت نظر بالا و بدونه هیچ گونه چشم پوشی با سرشاخه های این اقدامات تروریستی برخورد نموده تا برای همیشه ریشه آدم دزدی و باجگیری از این استان مرزی از بین رود . از منطقه بلوچستان گزارش های متعددی میرسد که در برخی مدارسی که به نام اهل سنت دایر شده است تعالیم فرقه ضاله وهابیت در حال تدریس است و بعضا عبدالمالک ریگی ها خروجی چنین مدارسی میباشند. لذا با حفظ حقوق شهروندی بزرگان اهل سنت وجود یک نظارت صحیح بر مدارس علمیه امری اجتناب نا پذیر میباشد .در مباحثی که امنیت ملت به خطر خواهد افتاد هرگونه کوتاهی و اهمال غیر قابل بخشش و توجیه است .
والسلام علی من اتبع الهدی
مسعود بحرینی
مدیر مؤسسه راهبردی گفتمان جهانی انتظار