غفلت از مرگ از دیدگاه ایت الله خوشوقت(ره)

4248b1da4928fef00695bb86a0204396 - غفلت از مرگ از دیدگاه ایت الله خوشوقت(ره)

یکی از مسائل قطعی زندگی انسان مردن و مرگ است، همه زنده‌ها روزی می‌میرند. عمرها در مخلوقات محدود است، اگر چه بعضی ها خیلی عمر می‌کنند و بعضی ها کم، امّا در عین حال پایان هر عمر بلندی هم باز مرگ است، مرگ یکی از واقعیت‌های قطعی و حتمی است که همه هر روز می‌بینیم، تشیع جنازه می‌کنند و گاهی قبرستان می‌رویم می‌بینیم، شرح حالش را در کتاب‌ ها می‌خوانیم این قدر این مسأله به ما نزدیک است.

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیرُموفق و معین؛ ثم الصلاه و السلام علی أشرف الأنبیاء و المرسلین، حبیب إله العالمین، أبی‌القاسم محمد صلی الله علیه و علی أهل بیته الطاهرین المعصومین، من الآن إلی قیام یوم الدین؛ سیّما بقیه الله فی الأرضین.

مرگ یک امر یقینی و نزدیک

یکی از مسائل قطعی زندگی انسان مردن و مرگ است، همه زنده‌ها روزی می‌میرند. عمرها در مخلوقات محدود است، اگر چه بعضی ها خیلی عمر می‌کنند و بعضی ها کم، امّا در عین حال پایان هر عمر بلندی هم باز مرگ است، مرگ یکی از واقعیت‌های قطعی و حتمی است که همه هر روز می‌بینیم، تشیع جنازه می‌کنند و گاهی قبرستان می‌رویم می‌بینیم، شرح حالش را در کتاب‌ ها می‌خوانیم این قدر این مسأله به ما نزدیک است.

اشتغال به دنیا علت غفلت از مرگ

عواملی باعث میشود چیزی به این نزدیکی از ما دور بشود، هر کسی در هر وادی مشغول کار است همان کار او را از تذکر مرگ و موت باز می‌دارد. یکی از آن اصناف هم ما طلبهها هستیم. ما درس می‌خوانیم، می‌نویسیم، این ما را از تذکر مرگ باز می‌دارد. باید یک برنامه منظمی داشته باشیم که از آن مسأله واقعی دور نیافتیم و این کاری که دستمان است ما را از آن عقب نزند، عقب بزند خیلی خسارت بار است. چون می‌آید و آدم آمادگی ندارد آن وقت ناراحت می‌شویم،«مَنْ کَرِهَ لِقَاءَ اللَّهِ کَرِهَ اللَّهُ لِقَاءَهُ»[۲]، مشکلات پیش می‌آید. در عین حال ما باید هر لحظه آماده رفتن باشیم چون خبر نمی‌کند. بخواهیم هر لحظه آماده باشیم این غفلت و فاصله، خطرناک است باید کَمَش کرد، بنابراین ما علت غفلت خودمان را مطرح می‌کنیم، دیگران هم باید مال خودشان را مطرح کنند. آنچه که باعث می‌شود ما از مرگ غفلت کنیم همین اشتغال به درس و بحث و مباحثه و مطالعه و این چیزهاست، همین است دیگر. ما عطاری نداریم که خریدن و فروختن ما را باز بدارد، کار ما این است، می‌خوانیم، درس می‌دهیم، درس می‌گیریم، مطالعه می‌کنیم، تقریرات می‌نویسیم و خیلی چیزهای دیگر، اگر بیش از اندازه مشغول این کارها بشویم مانع بزرگی برای ما در نزدیک تلقی کردن مسأله مرگ است، این را باید ما یک جوری تنظیم کنیم که هم انجام بدهیم و هم آن مشکل پیش نیاید، اگر ما این را جمع نتوانیم بکنیم، روزگاری پشیمانی سخت و خطرناکی را پیش رو خواهیم داشت.

آمادگی برای مرگ با انجام وظیفه

هر کار حتی خوب، اندازه دارد، ما کار خوب بی‌اندازه نداریم. نمی‌شود تمام وقت را به یک کار خوب داد، ما کار زیاد داریم، همه باید به وقت تقسیم بشود. هم باید درس بخوانیم، هم مطالعه داریم، هم مباحثه داریم، هم کارهای دیگر داریم، زن و بچه داریم، هم باید یک کاری کرد کنار این که اگر فردا مرگ آمد نگوییم آقا زود آمدی!، او زود و دیر نمی‌آید، به وقت می‌آید، ولی ما آماده نباشیم می‌گوییم زود آمده‌ای، او می‌گوید کی بیایم!؟ این رَوِش که تو داری تا آخر هم هر وقت بیایم می‌گویی زود آمدی، چون آماده نیستی، کارهای دیگر می‌کنی، وقت من را به آن کارها می‌دهی، از این جهت چمدان اعمالت خالی می‌ماند، لذا هر وقت بیایم می‌گویی زود آمدی، هر روز باید فکر کنیم فردا ممکن است برویم. چه کار باید بکنیم؟ وظیفه امروز را باید انجام بدهیم، تمام شد. وظیفه امروز چیست!؟ کنار درس و بحث و مطالعه و این چیزها باید انجام بدهیم، هر دو لازم است هم درس باید بخوانیم و هم آماده برای مرگ و ورود به صحنه آخرت بشویم، اگر یکی را ما انجام بدهیم آن دیگری را انجام ندهیم، خطر پیش می‌آید؛

بنابراین هر روز سهم آن روز را از نظر انجام وظیفه باید انجام بدهیم. اگر انجام ندهیم واگذار به فردا بکنیم خطر پیش می‌آید. امروز وظیفه­مان چیست؟ نماز باید بخوانیم، بخوانیم، روزه باید بگیریم بگیریم، واجبات را انجام بدهیم محرمات را هم ترک کنیم، اگر همین امروز عامل مرگ آمد شما آماده‌اید، تا فردا که زنده نماندید، وظیفه فردا را که از شما نمی‌خواهند، همین امروز بود که وظیفه را انجام دادید، فردا هم زنده بودیم وظیفه فردا را انجام می‌دهیم و اگر آمد باز آمادهایم؛ چون پسفردا که زنده نیستیم تکلیف پسفردا را از ما نمی‌خواهند. هر روز که سهم آن روز را انجام بدهیم آن روز آماده مرگ هستیم، بنابراین، این نباید فراموش شود. هم باید درس بخوانیم، هم وظیفه آن روز از واجب و حرام را باید انجام بدهیم، که اگر عامل ِمرگ آمد نگوییم زود آمدی! برگرد، برنمی‌گردد! بنابراین راه جمعش این است، هم خوب درس بخوانیم و هم وظیفه امروز را خوب انجام بدهیم. اگر این کار را بکنیم هر وقت آمد خوش آمده است.

وقتی که کار انجام شد ما اطمینان و یقین پیدا می‌کنیم و هر وقت مرگ آمد نمی‌گوییم برگرد برو فردا بیا، پس فردا بیا، بعضی ها می‌گفتند چه وقت آمدن بود امروز هزار تا کار داریم! نمی‌شود این حرف‌ ها را گفت، آن هم یکی از کارها است دیگر باید آماده باشیم. او از همه کارها کاری‌تر است، ‌ باید بیشتر آماده آن باشیم. امّا بیشتر وقت گذاشتن برای مشاغل دیگر باعث می‌شود که آن سهمش از بین برود و وقتی می‌آید ما هم به زحمت بیافتیم. بدمان بیاید و این بد آمدن خیلی بد است؛ بنابراین بنا شد که جمع بین شغل، طلبگی، درس خواندن و به یاد مرگ بودن و آماده مرگ بودن این باشد که هم درس بخوانیم هم وظیفه آن روز را انجام بدهیم، اگر انجام بدهیم هیچ مشکلی پیش نمی‌آید. این رسم و راه است دیگر، غافل از این می‌شویم و همه‌اش بپردازیم به آن فرداست که بگوییم زود آمدی برگرد! امیدواریم پروردگار متعال به همه ما توفیق مرحمت کند، این اولین وظیفه انسانی و بندگی که انجام وظایف روز است ترک نکنیم ان شاء الله. هم کم و آسان است و هم بار ما را می‌بندد، چون هر روز جمع می‌شود، چمدان پر می‌شود.

نثار روح مطهرخاتم انبیاء صلی الله علیه وآله و همه حضرات معصومین علیهم الصلاه و السلام و شهدای خط تشیّع و امام شهدا سه صلوات ختم کنید.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

درس اخلاق حضرت آیت الله خوشوقت تهرانی (اعلی الله مقامه)

مدرسه علمیه حضرت صاحب الأمر عجل الله فرجه

۳۰/۱۰/۱۳۸۹

همچنین ببینید

غدیر

غدیر یک ضرورت راستین

بر اساس جهان بینی توحیدی و مکتبی ، غدیر ، یک ضرورت منطقی و عقلی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *