روایات حضرت زهرا منشأ ابواب وسیع علم

با اینکه روایات حضرت زهرا علیهاالسلام کمتر از بقیه‌ی معصومین علیهم‌السلام است، ولی فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام صاحب مُصحف است.[۱] همان روایات کم که از ایشان رسیده بسیار پراهمیت است.

 

 

از جمله در روایت است که زنی به خدمت آن حضرت آمد و مسئله پرسید و از مزاحمتی که به ایشان داده بود عذر خواست. حضرت فرمود: «اجر و پاداش معلم مانند کسی است که با زحمت به قله‌ی کوهی بالا رود و در آنجا یک گونی طلا به دست آورد».[۲]کارهایی که ایشان نموده و یا دستور داده انجام شود نیز عجیب است؛ از جمله وصیت آن حضرت به اینکه علی علیه‌السلام او را از روی پیراهن غسل بدهد، و شبانه دفن کند، و افراد مشخص در تشییع جنازه‌ی او حاضر نشوند، [۳] و نیز دستور ساختن تابوت تا به هیچ‌وجه بدنش معلوم نشود، [۴] و نیز درست کردن تسبیح سی‌وچهار، یا صد دانه‌ای تا در حال اشتغال به کارهای خانه، به راحتی ذکر بگوید.[۵] همچنین مثل شیر، جواب ابی‌بکر را داد که: «أَتَرِثُ أَباک وَ لا أَرِثُ أَبی؟ أَینَ أَنْتَ مِنْ قَوْلِهِ تَعالی«وَ وَرِثَ سُلَیمَـانُ دَاوُودَ»[۶]؛ آیا تو از پدرت ارث می‌بری و من نمی‌برم؟ پس معنای این آیه‌ی شریفه که «سلیمان از داوود علیهماالسلام ارث برد»، چه می‌شود؟».[۷]

١. ر.ک: اصول کافی، ج١، ص٢٣٨؛ بصائرالدرجات، ص١۵٠.
٢. اصل روایت به این صورت است که زنی به درخواست مادر ناتوانش، برای پرسیدن چند سؤال به خدمت صدیقه‌ی طاهره فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام مشرف شد و از ایشان ده سؤال پی‌درپی نمود و حضرت زهرا علیهاالسلام همه‌ی آنها را پاسخ داد. سپس آن زن از اینکه مزاحم آن حضرت شده است پوزش خواست، ولی حضرت زهرا علیهاالسلام در پاسخ فرمودند: «هاتی وَسَلی عَما بَدا لَک. أَرَأَیتِ مَنِ اکتُرِی یوْما یصْعَدُ إِلی سَطْحٍ بَحَمْلٍ ثَقیلٍ، وَکراهُ مِأئَهُ أَلْفِ دِینارٍ، یثْقُلُ عَلَیهِ!؛ سؤالاتت را مطرح و از هرچه می‌خواهی بپرس. آیا اگر کسی اجیر شده باشد که بار سنگینی را به بالای بام ببرد و صد هزار دینار طلا بگیرد، بردن آن کار بر او سنگین خواهد بود!». آن زن پاسخ داد: خیر. سپس فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام فرمود: «أُکتُریتُ أَنَا لِکل مَسْأَلَهٍ بِأَکثَرَ مِنْ مِلْءِ ما بَینَ الثری إِلی الْعَرْشِ لُؤْلُؤا، فَأَحْری أَنْ لایثْقُلَ عَلَی؛ خداوند در برابر پاسخ هر پرسش، بیشتر از پُری ما بین خاک تا عرش، مروارید به من عطا خواهد کرد. بنابراین، بسیار سزاوار است که پاسخ دادن بر من سنگین و سخت نباشد». سپس در ادامه‌ی حدیث به تفضیل، پاداش علمای شیعه را که بندگان خدا را هدایت می‌کنند، بیان فرمود؛ ر.ک: مستدرک‌الوسائل، ج١٧، ص٣١٧؛ بحارالانوار، ج٢، ص٣؛ تفسیر امام حسن عسکری علیه‌السلام، ص٣٣٠؛ منیهالمرید، ص١١٣.
٣. ر.ک: وسائل‌الشیعه، ج٣، ص١۵٩؛ مستدرک‌الوسائل، ج٢، ص١٣٣، ١٨٣، ١٨۵، ١٨٧، ٣٠٣، ٣١۶، ٣٣٩ و ٣٧٧.
۴. ر.ک: وسائل‌الشیعه، ج۳، ص۲۲۰؛ مستدرک‌الوسائل، ج۲، ص۳۵۸ـ۳۶۱؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۸۹؛ ج۷۸، ص۲۵۰ـ۲۵۶.
۵. ر.ک: من لا یحضره الفقیه، ج١، ص٣٢٠؛ وسائل‌الشیعه، ج۶، ص٣٣۶؛ مفتاح‌الفلاح، ص٢٧۶؛ مکارم‌الاخلاق، ص٢٨٠.
۶. نمل: ١۶.
۷. الصراط‌المستقیم، ج٢، ص٢٨٣. نیز ر.ک: شرح نهج‌البلاغه ابن‌ابی‌الحدید، ج١۶، ص٢۵١ و ٢۵٧.

در محضر بهجت، ج١، ص ١٢۵ .
____________________________________

رفتار‌ معجزگون صدیقه طاهره

اینکه حضرت زهرا علیهاالسلام بعد از آن همه مظلومیت، در حال احتضار وصیت نمود که شبانه دفن گردد، [۱] کار عجیبی بود که نظیر کار پیغمبران است؛ زیرا کار کسی که نزاع کند و مغلوب شود و کشته و شهیده گردد و علیه او قضاوت بشود و آن همه بلاها را ببیند، و بااین‌حال راهی را پیدا کند که خود را مثل غالب جلوه دهد و غالب بودن خود را به دیگران نشان دهد، به کار پیغمبران و اعجاز شباهت دارد. راهی که فکر بشر از فهم آن عاجز بود و آن اینکه وصیت نمود بدون تشییع، شبانه دفن گردد.
اگر دستگاه حکومت و خلافت به فکرشان می‌رسید که حضرت زهرا علیهاالسلام چنین کاری را می‌خواهد بکند، به منزل آن حضرت وارد می‌شدند و از انجام آن جلوگیری می‌کردند. بعد از دفن نیز راهی جز نبش قبر آن حضرت نبود که حضرت امیر علیه‌السلام از آن جلوگیری نمود و نتوانستند کاری بکنند.

١. بحارالانوار، ج٣٩، ص١٩٢؛ اقبال‌الاعمال، ص۶٢٣؛ عیون اخبارالرضا، ج٢، ص١٨٧؛ نهج‌الحق، ص٢٧٠.

در محضر بهجت، ج١، ص ١٣١ .

_____________________________

فاطمه پیروز است تا روز قیامت

علت تأکید حضرت زهرا علیهاالسلام در این وصیت مهم خود به علی علیه‌السلام که: «إِدْفِنی لَیلاً؛ مرا شبانه دفن کن»[۱] و اینکه راضی نیستم کسانی که به من ظلم کرده‌اند در تشییع جنازه‌ام حاضر شوند، و اگر توانایی عمل به آن را نداری، به زبیر وصیت کنم، زیرا او هم با من خویش است و هم توانایی آن را دارد؛ تمام اینها برای اعلام جدایی و نارضایتی از دستگاه حاکمه و طبلِ مخالفتی بود که صدای آن تا روز قیامت برای مسلمان و کافر ثابت و باقی است، و بیانگر آن است که چه ظلم‌هایی بر آن حضرت روا داشتند و دومی در خانه‌ی او را آتش زد، با اینکه به او گفتند: «إِنّ فیها فاطِمَهَ؛ فاطمه علیهالسلام در خانه است». و او گفت: «وَ إِنْ؛ هر چند فاطمه علیهالسلام در خانه باشد، آتش بزنید».[۲]

١. مستدرک‌الوسائل، ج٢، ص٢٩٠ و ٣٠۵؛ بحارالانوار، ج٣٣، ص١٧٩؛ ج٧٨، ص٣٩٠؛ ج١٠٠، ص١٨۵.
٢. بحارالانوار، ج٢٨، ص٣۵۶.

در محضر بهجت، ج١، ص ١٣١ .

_____________________________

اشرف زنان عالم

به یک معنا حضرت فاطمه علیهاالسلام افضل مخلوقات است از سنخ خود، و پدرش افضل مخلوقات از صنف خود، و شوهرش هم بعد از او افضل است.
یک وقت مرحوم آقا سید مرتضی کشمیری دید عده‌ای می‌خواهند داخل یکی از حجره‌های مسجد کوفه شوند، ولی درب آن قفل است و کلید در دستشان نیست، و با هم صحبت می‌کنند که اگر کسی نام مادر حضرت موسی علیه‌السلام را بگوید: قفل باز می‌شود. ایشان نزدیک آمد و فرمود: مادر من از مادر موسی علیه‌السلام افضل است و گفت: یا فاطمه و دست برد و قفل را بدون کلید باز کرد!

_____________________________

محبت اهل‌بیت به روایت اهل‌سنت

زمخشری، صاحب تفسیر کشّاف به اسناد خود از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «فاطِمَهُ مُهْجَهُ قَلْبی، وَ ابْناها ثَمَرَهُ فُؤادی، وَ بَعْلُها نُورُ بَصَری، وَ الأَئِمهُ مِنْ وُلْدِها اُمَناءُ رَبّی حَبْلٌ مَمْدُودٌ بَینَهُ وَ بَینَ خَلْقِهِ، مَنِ اعْتَصَمَ بِهِمْ نَجی، وَ مَنْ تَخَلّفَ عَنْهُمْ هَوی؛ فاطمه، جان دل، و دو پسر او میوه‌ی دل، و شوهرش نور چشم من، و امامانی که پسران او هستند امانت‌داران پروردگار و رشته‌های کشیده شده بین او و خلق می‌باشند. هر کس به آنها چنگ بزند نجات می‌یابد، و هر کس از آنان عقب بماند، هلاک می‌گردد».
همچنین گفته شده است که این ابیات را زمخشری سروده است:
کثُرَ الشک وَ الْخِلافُ فَکل *** مُدعِی الْفَوْزِ بِالصراطِ السوِی
فَاعْتِصامی‌بِلا إِلهَ سِواهُ *** ثُم حُبی لاِءَحْمَدَ وَ عَلِی
فازَ کلْبٌ بِحُب أَصْحابِ کهْفٍ *** کیفَ أَشْقی بِحُب آلِ النبِی؟!

(تردید و اختلاف بسیار است و هرکس ادعا می‌کند که به راه راست رستگار گردیده است. ولی من به لااله‌الاالله‌ سپس به محبت به احمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و علی علیه‌السلام چنگ زده‌ام. چگونه می‌شود که سگی به‌خاطر دوست داشتن اصحاب کهف رستگار گردد، ولی من با محبت خاندان پیامبر علیهم‌السلام شقاوتمند شوم؟!)
__________________________________

فاطمه راه‌رو راه پیامبر

عامه از عایشه نقل می‌کنند که از پیغمبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم شنیدم که فرمود: «أَحَبُّ الرِجّالِ إِلَیّ عَلِی وَ مِنَ النِّسَاءِ فاطِمَهُ؛ محبوب‌ترین مردان در نزد من علی علیه‌السلام و از زنان فاطمه علیهاالسلام می‌باشد».[۱]و نیز از او نقل می‌کنند که درباره‌ی حضرت فاطمه علیهاالسلام گفته: «کأَنَّ مِشْیتَها مِشْیهُ أَبیها؛ راه رفتن او درست مانند راه رفتن پدرش بود».[۲]

١. الغدیر، ج٩، ص‌٣۶۵؛ امالی طوسی، ص‌٣٣٢؛ مناقب ابن‌شهرآشوب، ج٣، ص‌١١١؛ بحارالانوار، ج٣٢، ص‌٢۶٨، به نقل از عامه.
٢. صحیح مسلم، ج٧، ص‌١٣٣؛ سنن ابن‌ماجه، ج١، ص‌۵١٨؛ المعجم‌الکبیر طبرانی، ج٢٢، ص‌٣١۶.

_____________________________

مصحف فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها

مصحف حضرت فاطمه علیهاالسلام که راجع‌به بیان حوادث است، [١] معلوم نیست که نظیر کتاب‌های متعارف باشد، بلکه احتمالاً به‌صورت رمز است؛ مثلاً فلانی با ده یا بیست نفر در فلان مکان و فلان زمان قیام می‌کند و… نظیر دفتر جفر است که عجایب و غرایب از آن بیرون می‌آید.

١. ر.ک: اصول کافی، ج١، ص٢٣٨؛ بصائرالدرجات، ص١۵٠.

_____________________________

تاریخ وفات فاطمه زهرا

ابوالفرج اصفهانی ـ که زیدی‌مذهب است ـ در کتاب مقاتل‌الطالبیین راجع‌به زمان وفات حضرت فاطمه علیهاالسلام اقوال متعددی را نقل می‌کند، و آخرین آنها را شش ماه بعد از رحلت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، و اولین آنها را چهلم حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم که تقریباً هشتم ربیع‌الثانی است ذکر می‌کند.[١] مرحوم شربیانی [از آیات عظام نجف] هم چهلم را وفات حضرت فاطمه علیهاالسلام می‌دانستند.
گویا چنان‌که مکان دفن و قبر آن حضرت مجهول است، زمان فوتش هم باید مجهول و ناشناخته باشد، البته شاید علت مجهول بودن زمان وفاتش این باشد که معمولاً ضبط و کتابتِ وقایع تاریخی را اشخاص با سواد و اهل دقت در نویسندگی، بر عهده نمی‌گرفتند؛ لذا در ولادت حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم هم بین شیعه و سنی اختلاف است.
درهرحال، در مدت حیات حضرت صدیقه‌ی طاهره علیهاالسلام، بعد از رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم اختلاف است، آیا چهل‌و‌پنج روز بوده و یا هفتادو‌پنج روز و یا نود روز. مرحوم نوری نوشته است: هفتادوپنج و نودوپنج به خط کوفی خیلی به هم شباهت دارند، لذا روایت هفتادوپنج روز[٢] با روایت سه جمادی‌الثانی[٣] قابل جمع و تطبیق می‌باشد و منظور از آن، همان نودوپنج روز است.
افزون بر این، سه جمادی‌الثانی دور از اشتباه است. شاید در این مدت (فاصله‌ی٧۵ ـ ٩۵) حضرت زهرا علیهاالسلام بستری بوده‌اند و یا راوی اشتباه نقل کرده و به جای عدد نودوپنج عدد هفتادوپنج را ضبط نموده است، ولی سه جمادی‌الثانی هیچ اشتباهی در آن تصور نمی‌شود.
درهرحال، مرحوم میرزا حسین نائینی هم روایت نودوپنج روز را ترجیح می‌دادند و روز سوم جمادی‌الثانی را روضه داشتند؛ ولی مرحوم آقا سید ابوالحسن اصفهانی فاطمیه‌ی اول، یعنی هفتادوپنج روز را وفات می‌گرفتند و روضه‌خوانی داشتند.
بعضی از بیوت مراجع و علمای نجف، از جمله بیت سید بحرالعلوم علیه‌السلام در ایام فاطمیه مثل دهه‌ی محرم عزاداری و روضه‌خوانی داشتند.

۱. در این باره ر.ک: الذکری، ص٧٣؛ الحبل‌المتین، ص٧۶؛ کشف‌الغطاء، ج١، ص١٢؛ بصائرالدرجات، ص١٧٣؛ اصول کافی، ج١، ص٢۴١ و ۴۵٨؛ کافی، ج٣، ص٢٢٨؛ فتح‌الباری، ج٧، ص٣٧٨؛ الطبقات‌الکبری، ج٨، ص٢٨؛ تاریخ مدینه دمشق، ج٣، ص١۵٩.
۲. ر.ک: بحارالانوار، ج۴٣، ص٩؛ دلائل‌الامامه، ص٩ و ۴۵. نیز ر.ک: مناقب ابن‌شهرآشوب، ج٣، ص٣۶۵.
۳. ر.ک: بحارالانوار، ج۴٣، ص٩ و ١٧٠؛ دلائل‌الامامه، ص٩ و ۴۵؛ مناقب ابن‌شهرآشوب، ج٣، ص٣۵۶.

_________

پایگاه آیت الله العظمی‌بهجت

همچنین ببینید

ماهنامه موعود شماره 280 و 281

شماره ۲۸۰ و ۲۸۱ مجله موعود منتشر شد

با امکان دسترسی سریع دیجیتال ؛ شماره ۲۸۰ و ۲۸۱ مجله موعود منتشر شد ماهنامه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *