تنها مخلَصین می‌توانند با زبان الهی خداوند را وصف می‌کنند

a1a5148c4840bd2b91f4b5e7ca931b2b - تنها مخلَصین می‌توانند با زبان الهی خداوند را وصف می‌کنند

حضرت آیت‌الله العظمی جوادی آملی در درس تفسیر قرآن خود بیان کرد: کسی که مخلَص می‌شود بر اساس حدیث قرب نوافل زبان او زبان خداوند می‌شود، گوش او گوش خداوند می‌شود؛ پس اگر در آیات سوره صافات آمده است که فقط مخلصین می‌توانند خداوند را وصف کنند این به این معناست که در حقیقت خود خداوند است که خودش را دارد وصف می‌کند.

 

حضرت آیت‌الله جوادی آملی در ادامه سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات ۱۵۳ تا ۱۶۹ سوره مبارکه صافات روز یک شنبه، ۷ اردیبهشت ماه، بیان کرد: وظیفه هر کسی بر اساس آنچه در بحث‌های آخر بیان کردیم این است که با علم احکام الهی را فراگیرد و عمل کند و اگر دستش به علم نرسید به «علمی» یعنی به دلیل معتبر ظنی مثل خبر موثق و مانند آن عمل کند. اگر دستش از هم علم و هم «علم ظنی» کوتاه بود به اصل عملی که در مقام بیرون آمدن از حیرت است عمل کند. اصل عملی واقع را نشان نمی‌دهد و برای رفع حیرت عند العمل است لذا لوازم او حجت نیست چون کاری با واقع ندارد.

وی ادامه داد: اگر انسان از علم، علمی و اصل ناامید شد چون جایش نبود آنگاه در مقام عمل جا برای قرعه است. قرعه نیز برای هر امر مشکل است چون این مشکل را نه با علم می‌شود حل کرد نه با علمی و نه با اصل علمی. پس قرعه گاهی برای آن است که آنی که واقع است مشخص شود یعنی یک واقعه‌ای وجود دارد و ما برای این که مشکل خود را در امر واقع حل کنیم از قرعه استفاده می‌کنیم در حقیقت ما قائل نیستیم که با قرعه به واقعیت می‌رسیم اما برای حیرت عند العمل این کار را انجام می‌دهیم و گاهی قرعه برای امر واقعی نیست؛ مثلا جایی که می‌خواهند رئیسی را برای مکانی انتخاب کنند و چندین نفر شرایط‌ مساوی دارند که در این صورت از قرعه استفاده می‌کنند این قرعه برای کشف امر واقعی و واقعیت صورت نمی‌گیرد. بنابراین قرعه نه اصل عملی است و نه اماره است.

آیت‌الله جوادی آملی تصریح کرد: خداوند در جریان قصه‌های ۷ پیامبری که در سوره صافات بیان کرد برای ۵ پیامبر سلام خاص فرستاد اما برای لوط و یونس سلامی خاصی بیان نشد و اما در پایان سوره صافات برای همه این ۷ پیامبری که نام‌شان را در این سوره یاد کرد با تصریحی که یونس و لوط را از مرسلین شمرده بوده برای همه مرسلین سلام فرستاد. اما در جریان حضرت نوح که سلام خاصه فرستاد «سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِی الْعَالَمِینَ» به سبب این بود که هیچ جریان ضعفی در او نبود. و در جریان حضرت نوح و پسرش حضرت نوح هیچ اعتراضی به خداوند نداشت بلکه به خداوند فرمود تو فرمودی اهلت را نجات می‌دهم و پسرم اهل من و خانواده من است که خدواند صغری را ممنوع کرد یعنی اینکه پسرت اهل تو نیست.

این مفسر قرآن کریم بیان کرد: در آیات چندگانه چندین صفت به خداوند نسبت داده می‌شود که خداوند خود را منزه از این اوصاف بیان می‌کند. مشرکان در چهار مرحله اوصافی را به خداوند نسبت دادند اول گفتند «اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً» در مرحله بعد گفتند «أصْطَفَى الْبَنَاتِ عَلَى الْبَنِینَ» که قرآن این مسئله را با همزه استفهام انکاری نهی کرده است. در مرحله سوم آنها با دهن کجی گفتند «ولد الله» که خداوند در سوره توحید آن را نفی کرده است بعد در مرحله چهارم گفتند که جنیان با خداوند نسبتی دارند «وَجَعَلُوا بَیْنَهُ وَبَیْنَ الْجِنَّهِ نَسَبًا وَلَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّهُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ؛ و مشرکان میان خدا و جنیان نسبت خویشاوندى پنداشتند و آنها را فرزندان خدا شمردند، در حالى که جنّیان به خوبى مى‌دانند که خودشان براى حساب و جزا احضار خواهند شد. آیا فرزندان خدا محاکمه مى شوند ؟!» این مراحل چهار گانه را که قرآن کریم نقل کرد فرمود: «سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ؛ منزّه است خدا از آنچه مشرکان او را بدان وصف مى‌کنند و داشتن فرزند را به او نسبت مى‌دهند» خداوند از این تعبیرات و بیان چهار گانه منزه است.

وی اظهار کرد: خداوند بعد از اینکه خود را از اوصافی که مشرکان به او می‌دانند منزه بیان می‌کند می‌فرماید: «إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ» خداوند را بندگان مخلص خدا می‌توانند وصف کنند. اگر قرار باشد این دو آیه را از سیاقش قطع کنیم و خود این دو آیه را به عنوان دو حبه انگور از این درخت بگیریم می‌بینیم کاملا معنای خاص خودش را دارد. یعنی خدا منزه از وصف هر کسی است که او را وصف کند مگر بندگان مخلص. برای بندگان مخلَص خدا که برتر از مخلِص هستند اوصاف فراوانی در قرآن بیان شده که هیچکدام به‌اندازه همتای این وصف نیست. چند جمله در همین سوره مبارکه صافات درباره بندگان مخلص آمده است یکی آیه ۴۰ است که می‌فرماید: «وَ مَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ؛ و جز آنچه انجام مى‌دادید سزا داده نمى‌شوید. لیکن آنان که بندگى خدا کرده و براى او خالص شدند پس به غیر او دل نبستند، در آن جهان علاوه بر پاداش کردارشان پاداشى دیگر خواهند یافت» که این وصف از اوصاف میانی بندگان مخلص خداست در آیه ۷۴ این سوره نیز بیان دیگری از اوصاف میانی بندگان مخلص خداوند دارد «فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُنْذَرِینَ إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ؛ پس بنگر فرجام هشدار داده شدگان چگونه شد؛ همگان به عذاب الهى گرفتار شدند و هلاک گشتند فقط آنان که بندگى خدا کردند و براى او خالص شدند و دل به غیر او نبستند، نجات یافتند».

وی ادامه داد: یکی دیگر از آیاتی که باز خداوند صفات مخلصین را بیان می‌کند همین آیه مورد بحث است و در آیات پایانی باز یکی دیگر از صفات مخلصین را بیان می‌کند آنجایی که بیان می‌کند « َکُنَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ» اما به هر حال هیچکدام از اوصافی که برای بندگان مخلص بیان شده است به عظمت و بزرگ این نیست که خداوند از هر صفتی منزه است مگر آنچه که عباد مخلصین به او نسبت می‌دهند. این وصف، وصف قله‌ای و نهایی است در حالی که در جاهای دیگر اوصاف میانی مخلصین بیان شده است.

 

آیت‌الله جوادی آملی بیان کرد: این‌ها چه کسانی هستند که می‌توانند خداوند را توصیف کنند. در توضیح مفسر بزرگ علامه طباطبایی می‌گوید: اینها در مقام لفظ نمی‌توانند خدا را وصف کنند لفظ عربی و عبری و تازی و فارسی همین لغات است و این‌ها کوتاه است، وقتی به لفظ آمدند سر سلسله مخلصین که وجود مبارک پیامبر اکرم است فرمود: «لا احصی ثنائا علیک انت کما اثنیت علی نفسک» ما نمی‌توانیم مدح تو را بگوییم. عجز اینها صحیح و معقول و مقبول است که نمی‌توانیم حق معرفت تو را به جا بیاوریم. به عبارت دیگر درباره هر چیزی معرفتی وجود داشته باشد مادامی‌که در مقام لفظ باشد معرفت خداوند به همراه اعتراف است. بنابراین اینکه مخلصین می‌توانند خدا را وصف کنند وصف در مقام لفظ نیست این وصف فی نفوسهم و قلوبهم است. زمانی انسان می‌تواند خدا را وصف کند آنجایی که کل هویت او رخت بربندد و قلب او متیم بشود به حب الهی و اگر این چنین شد برابر قرب نوافل خداوند همه چیز او می‌شود پس در حقیقت گوینده خود خداست، شنونده خود خداست و به عبارت دیگر خداوند با زبان خود دارد خودش را وصف می‌کند در حقیقت او واصف است او موصوف است و همچنین وصف است.

_____

شفقنا

همچنین ببینید

ميعاد و موعود

به مناسبت سالروز نهم شهریور 1357 - امام موسی صدر شهید بی نشانسخنرانى امام موسى صدرانديشه ظهور مهدى (ع) به شيعيان اختصاص ندارد، اين عقيده در ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *