اشاره:
این صفحه اختصاص به طرح پرسشها، شبهات و مسائلى دارد که براى شما عزیزان مطرح شده و یا در محیط خانواده و مدرسه از آنها صحبت به میان آمده است. چه در موضوع مهدویت و چه در سایر زمینه هاى اعتقادى و اخلاقى.
پس، دست به کار شوید و از همین حالا پرسشهاى خود را با ما در میان بگذارید. ما هم سعى مى کنیم، پاسخهاى مناسبى به آنها بدهیم.
سپوال : خواهر ارجمند محبوبه بوالحسنى از اراک پرسیده اند: در مجله موعود جوان شماره ۲۲ در صفحه ۷ خانم فاطمه درخشان از حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازى سؤال مى کند: »آیا امام زمان(ع) از زمان ظهور خود مطلع اند؟« ایشان مى فرمایند: »امام زمان(ع) مطابق منابع مشهور ما، از زمان ظهورشان به طور دقیق باخبر نیستند. زمان ظهور ایشان مانند زمان قیامت بر همه کس جز خداوند، مستور و پنهان است.«
اما در کتاب نشانه هاى ظهور او از مرحوم حاج شیخ محمد خادمى شیرازى در صفحه ۲۷ مى فرماید: »خواننده گرامى! امروز وجود مقدس امام عصر، روحى له الفداء، گنجهاى علم خداوند در نزد آن وجود مقدس است، آن وقت چگونه ممکن است که از علم به ظهور خود که در رأس تمام مسائل حیاتى عالم آفرینش قرار دارد، بى اطلاع باشد؟«
سخنان حضرت آیت الله مکارم شیرازى با متن صفحه ۲۷ کتاب آقاى مرحوم حاج شیخ محمد خادمى شیرازى تناقض دارد.
حال از جناب عالى تقاضا دارم مشخص فرمایید کدام مورد صحیح است؟ آیا قطب عالم امکان از زمان ظهور خود آگاهند یا خیر؟
سپوال : برادر عزیزمان آقاى اسماعیل بوالحسنى نیز در نامه دیگرى پس از مطرح کردن مطلبى که در نامه پیشین آمده بود پرسیده اند:
»بنده و همه ما مى دانیم که خداوند، تبارک و تعالى، همه چیز را مى داند و به همه امور واقف است. سؤال این است که: آیا امام زمان (عج) نسبت به دقت دقیق ظهور خود آگاهى دارند یا خیر؟ ثانیاً تعیین زمان دقیق ظهور چه حکمى دارد؟
جواب: با سپاس از نکته سنجى این خواهر و برادر عزیز، در پاسخ پرسش آنها نکاتى را یادآور مى شویم:
۱. تعیین وقت براى ظهور و فلسفه انتظار
انتظار منجى از سویى عاملى براى پایدارى و شکیبایى در برابر سختیها و مشکلات عصر غیبت و از سویى دیگر عاملى براى پویایى و تحرک شیعیان و آماده باش همیشگى آنان است. براساس تعالیم ائمه معصومین(ع) منتظر باید هر لحظه آماده ظهور باشد و زندگى خود را چنان سامان دهد که هر زمان اراده خدا به ظهور تعلق گرفت بتواند با سربلندى در پیشگاه حجت خدا ظاهر شود.
به عبارت دیگر انتظار ظهور حجت در آینده اى نامشخص هم بیم دهنده و هم نویدبخش است. بیم دهنده است؛ زیرا منتظر با خود مى گوید شاید همین سال، همین ماه و یا همین روز ظهور رخ دهد پس باید آماده حضور در پیشگاه حجت خدا و ارائه اعمال خود به آن حضرت باشم. و امیدبخش است؛ چرا که منتظر مى اندیشد شاید در آینده اى نزدیک ظهور رخ دهد و سختیها و مشکلات او به پایان برسد و لذا باید پایدارى و مقاومت ورزید و تسلیم جریانهایى نشد که در پى غارت سرمایه هاى ایمانى و اعتقادى اند.
با توجه به مطالب یاد شده، مى توان گفت که تعیین زمان براى ظهور برخلاف مفهوم و فلسفه انتظار است و چه بسا منتظر را به سستى و یا ناامیدى بکشد؛ زیرا وقتى گفته شود که تا فلان زمان مشخص، هر چند آینده اى نه چندان دور، ظهور به وقوع نخواهد پیوست، ما به طور طبیعى دچار سکون و رکود مى شویم و به این بهانه که هنوز تا ظهور فاصله داریم؛ از به دست آوردن آمادگى لازم براى ظهور خوددارى مى کنیم.
از سویى دیگر اگر ظهور به هر دلیل در زمانى که به ما وعده داده شده رخ ندهد ما دچار ناامیدى و یأس مى شویم و چه بسا که در اصل اعتقاد به ظهور منجى آخرالزمان نیز دچار تردید شویم. این نکته اى است که در روایات نیز مورد توجه قرار گرفته است.
از جمله در روایتى که فضیل بن یسار از امام محمد باقر(ع) نقل کرده، آن حضرت در پاسخ این پرسش که »آیا براى این امر (برخاستن قائم(ع))، وقت (مشخص) وجود دارد، فرمود:
کسانى که براى این امر وقت تعیین مى کنند، دروغ مى گویند (آن حضرت سه مرتبه این سخن را تکرار کرد و آنگاه فرمود:) زمانى که موسى(ع) قومش را براى رفتن به قرارى که با پروردگارش داشت ترک کرد، به آنها وعده داد که تا سى روز دیگر برمى گردد، اما زمانى که خداوند ده روز دیگر بر آن سى روز افزود، قومش گفتند: موسى خلاف وعده کرد پس آن کردند که کردند…۱
داستان ارتداد قوم یهود و گوساله پرست شدن آنها در پى تأخیر ده روزه حضرت موسى در تاریخ مشهور است و این هشدارى است به همه کسانى که در پى تعیین وقت براى ظهورند.
آنچه در روایات امام باقر(ع) در مورد فلسفه تعیین نشدن وقت ظهور آمده بود، به بیانى دیگر در روایتى که از امام موسى کاظم(ع) نقل شده، آمده است. آن حضرت در این زمینه مى فرماید:
اگر به ما گفته مى شد: این امر [ظهور قائم] تا دویست سال و یا سیصد سال دیگر واقع نمى شود؛ دلها سخت مى شد و بیشتر مردم از اسلام برمى گشتند. اما گفته اند: این امر چه با شتاب پیش مى آید و چه نزدیک است! تا دلهاى مردم الفت گیرد و فرج نزدیک احساس شود.
بنابراین همه باید تلاش خود را متوجه اصل قضیه انتظار فرج، منتظر نگهداشتن مردم، حفظ شادابى و سرزندگى انتظار در آنها و یادآورى وظایف منتظران کنند و از پرداختن به موضوع زیان ظهور و تعیین وقت براى تان خوددارى نمایند۲.
۲. ظهور ناگهانى فرا مى رسد
در بسیارى از روایاتى که از پیامبر گرامى اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) نقل شده، این نکته مورد تأکید قرار گرفته که ظهور نیز همانند قیامت، ناگهانى و غیر منتظره فرامى رسد. از جمله در روایتى که امام رضا(ع) به واسطه پدران بزرگوارش از پیامبر اکرم(ص) نقل مى کند چنین آمده است:
به پیامبر(ص) عرض شد: اى رسول خدا آن قائم که از نسل شماست چه وقت ظهور مى کند؟ آن حضرت فرمود: ظهور او مانند قیامت است. »تنها خداوند است که چون زمانش فرا رسد آشکارش مى سازد. فرا رسیدن آن بر آسمانیان و زمینیان پوشیده است. جز به ناگهان بر شما نیاید«۳و۴.
امام باقر(ع)، نیز در تفسیر این آیه شریفه:
آیا چشم به راه چیزى جز آن ساعتند که ناگاه و بى خبرشان بیاید؟۵
مى فرماید:
مراد از ساعت، ساعت [قیام] قائم(ع) است که ناگهان برایشان بیاید۶.
حضرت صاحب الامر(ع) نیز در یکى از توقیعات خود بر این نکته تأکید مى ورزند که ظهور ناگهانى و دور از انتظار فرا مى رسد:
فرمان ما به یکباره و ناگهانى فرا مى رسد و در آن زمان توبه و بازگشت براى کسى سودى ندارد و پشیمانى از گناه کسى را از کیفر ما نجات نمى بخشد۷.
این دسته از روایات از یکسو هشدارى است به شیعیان که در هر لحظه آماده ظهور حجت حق باشند و از سویى دیگر تذکرى به همه کسانى که در پى تعیین وقت براى ظهورند.
۳. نهى از تعیین وقت براى ظهور
چنانکه گفته شد؛ تعیین وقت براى ظهور جایز نیست و براساس روایات معصومین(ع) ما وظیفه داریم کسانى را که به تعیین وقت براى ظهور مى پردازند تکذیب کنیم. در اینجا براى آشنایى شما عزیزان به برخى از این روایات اشاره مى کنیم.
امام صادق(ع) در روایتى خطاب به محمدبن سلم مى فرماید:
اى محمد! هر کس براى تو خبرى از ما درباره تعیین وقت [ظهور] نقل کرد در تکذیب او درنگ نکن؛ زیرا ما [اهل بیت] براى هیچ کس وقت ظهور را تعیین نکرده ایم۸.
در روایات دیگرى وقتى »مهزم« به امام صادق(ع) عرض مى کند:
فدایت شوم، در مورد این امرى که ما در انتظار آنیم، مرا آگاه کنید که چه زمانى واقع مى شود؟
آن حضرت مى فرماید:
اى مهزم! آنان که [براى این امر] تعیین وقت مى کنند دروغ مى گویند و آنها که [در این امر] شتاب مى کنند نابود مى شوند و کسانى که تسلیم مى شوند نجات مى یابند۹.
همچنین در توقیعى که از ناحیه مقدسه صاحب الزمان(ع) در پاسخ به پرسشهاى »اسحاق بن یعقوب« وارد شده چنین مى خوانیم:
اما آشکار شدن فرج، به اراده خداوند است و آنان که [براى ظهور] وقت تعیین مى کنند دروغ مى گویند۱۰.
توجه به روایات یاد شده به خوبى این نکته را بر ما روشن مى سازد که ما نه تنها حق نداریم به استناد برخى رویدادهاى اجتماعى و یا حوادث طبیعى به پیش بینى زمان ظهور و تعیین وقت براى آن بپردازیم؛ بلکه بر ما لازم است که ادعاى کسانى را که مدعى دانستن زمان ظهورند تکذیب کنیم و جلوى نشر این گونه ادعاها را بگیریم.
فلسفه این حکم نیز روشن است؛ شما تصور کنید اگر هر از چندى زمانى براى ظهور تعیین شود و ظهور به وقوع نپیوندد چه پیش خواهد آمد. آیا مردم رفته رفته ناامید نمى شوند و اعتقاد خود را نسبت به اصل اندیشه مهدویت و ظهور منجى از دست نمى دهند؟!
۴. زمان ظهور، رازى از رازهاى خدا
براساس آنچه تاکنون بیان شد این احتمال که زمان ظهور را تنها خداوند، تبارک و تعالى، مى داند تقویت مى شود و مى توانیم بگوییم حضرت مهدى (ع) نیز منتظر روزى هستند که با اذن خداوند حرکت نجات بخش خود را آغاز کنند. اما از برخى دیگر از روایات چنین برمى آید که خداوند، زمان فرا رسیدن امر فرج را چون بسیارى دیگر از رازهاى آفرینش براى پیامبر خود حضرت محمد(ص) آشکار ساخته و آن حضرت نیز آن را براى وصىّ خود امیر مؤمنان(ع) و ایشان نیز آن را براى فرزندشان امام حسن مجتبى(ص) و… همینطور هر امام براى امام پس از خود آشکار ساخته است. ولى آنها اجازه آشکار ساختن آن را براى دیگران ندارند.
در قسمتى از وصایاى امام صادق(ع) به ابوجعفر محمدبن نعمان، معروف به »مؤمن الطاق« با اشاره به زمان فرا رسیدن امر فرج چنین آمده است:
اى فرزند نعمان! عالم (امام) نمى تواند از همه آنچه که مى داند، تو را آگاه سازد؛ زیرا آن [زمان] راز خداست که خداوند آن را به جبرئیل(ع)؛ جبرئیل(ع) آن را به محمد(ص)؛ محمد(ص) آن را به على(ع)؛ على(ع) آن را به حسن(ع)؛ حسن(ع) آن را به حسین(ع)؛ حسین(ع) آن را به على(ع)؛ على(ع) آن را به محمد(ع)؛ و محمد(ع) آن را به دیگرى [امام ششم] عرضه داشته است. پس شتاب مکنید…۱۱
بنابراین در مورد این مطلب که آیا امام زمان(ع) از زمان ظهور خود آگاه است یا خیر اظهارنظر قطعى و صریحى نمى توان کرد و هر دو احتمال از روایات قابل استفاده است.
سخن آخر این که براساس روایات قطعى و تردیدناپذیر وظیفه ما انتظار فرج، نزدیک دیدن ظهور و کسب آمادگى کامل براى فرا رسیدن این روز فرخنده است. بنابراین باید بسیار مواظب بود و اجازه نداد که اصل موضوع »انتظار فرج« به عنوان ارزشمندترین سرمایه اعتقادى شیعه با طرح مباحث فرعى و حاشیه اى چون زمان ظهور، نحوه زندگى حضرت در زمان غیبت و… مورد بى توجهى یا کم توجهى قرار گیرد و از وظایف اصلى منتظران در زمان غیبت، غفلت شود.
پى نوشتها:
۱. محمد بن یعقوب کلینى، الکافى، ج۱، ص۳۶۹-۳۶۸.
۲. همان، ص۳۶۹، ح ۶.
۳. سوره اعراف (۷) آیه ۱۸۷.
۴. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۳۷۳.
۵. سوره زخرف (۴۳) آیه ۶۶.
۶. محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، ج ۲۴، ص۱۶۴، ح۴.
۷. همان، ج ۵۳، ص۱۷۶.
۸. شیخ طوسى، کتاب الغیبه، ص۲۶۲.
۹. محمد بن یعقوب کلینى، همان، ص۳۶۸، ح۲.
۱۰. شیخ صدوق، همان، ج۲، ص۴۸۳، ح۴.
۱۱. محمدباقر مجلسى، همان، ج۷۵، ص۲۸۹، ح۲.
موعود جوان شماره ۲۸