عضو هیأت علمی دانشگاه تهران گفت: پیامبر اکرم (ص) در وصف انسان عاقل میفرمایند: انسانی به مرتبه خردمندی رسیده است که امید خیر از او برود و هرگاه مردم به او مراجعه کنند، دردی از دردمندی دوا شود، نه اینکه خود دردی بر دردها بیفزاید.
حجتالاسلام محمد جواد محمدی در درسهایی از کتاب شریف «بحارالانوار» که در مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی «سرچشمه» برگزار شد، به شرح حدیث۴ از باب چهارم از کتاب عقل و جهل بحارالانوار پرداخت و گفت: مباحثی که از کتاب ارزشمند بحارالانوار داشتیم به یک روایت نسبتا مفصل و پرمعنا از پیغمبر اکرم(ص) میرسیم که این روایت از امام باقر(ع) نقل شده است و به همین دلیل از نظر سند ارزش مضاعفی پیدا میکند. در آغاز حدیث چنین میخوانیم که «لم یعبد الله عزوجل بشىء افضل من العقل» خداوند تبارک و تعالی به چیزى افضل و والاتر از عقل پرستش و عبادت نشده است.
وی اظهار داشت: در جلسات گذشته هم روایاتی نقل شد به این مضمون که آنچه ملاک ثواب و عقاب الهی است و به شخصیت انسان هویت و قوام میدهد، فهم و خرد اوست. تمام اخلاقیات و تعالیم برای این است که در نهایت شخصیت عقلانی و معرفتی انسان ارتقا یابد. طبق بیان حدیث، خداوند متعال در خلقت عقل فرمود: «و عزتی و جلالی ما خلقت خلقا أکرم علی منک، بک آخذ وبک أعطی، و بک أثیب و بک أعاقب».
محمدی عنوان کرد: عبادتی که با فهم، درک و معرفت باشد از هر عبادتی بالاتر است. اگر انسان درجه درکش نسبت به عالم هستی بالا برود حتماً بنده خدا شده و عبد غیر خدا نخواهد شد. عقل موهبتی است که خداوند به انسان داده است. «العقول مواهب والآداب مکاسب». اما این عقل قابل تضعیف و تنقیص یا برعکس قابل اکمال و پیشرفت است، هر معصیتی که انسان مرتکب میشود از نور عقلش کاسته میشود، مصاحبت با بدان و نادانان از خرد آدمی میکاهد؛ «من صحب جاهلا نقص من عقله». افراط در شوخی و لودگی همین اثر را دارد: «ما مزح امرؤ مزحه الا مجّ من عقله مجّه» در مقابل هر چه از جنس نورانیت و خشوع و معنویت دینی باشد، به بینش عقلانی انسان میافزاید. بنابراین استعداد عقلانی انسان مانند همه استعدادهای دیگر او هم آفات و خطرات دارد و هم پرورش و تربیت.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: دنباله حدیث مورد بحث این است که «و لایکون المؤمن عاقلا حتى یجتمع فیه عشر خصال»؛ انسان مؤمن به درجه عقل نمیرسد مگر وقتی ده خصلت در او جمع شود. این ده ویژگی در انسان موجب تحقق قوه دانایی او به معنی اتمّ و اکمل است. «الخیر منه مامول»؛ انسانی را باید عاقل دانست که امید خیر از او برود، مردم در درستی و احسان به او چشم امید داشته باشند و هر گاه به او مراجعه کنند، دردی از دردمندی دوا شود، یا مشکلی از جامعه برطرف شود، نه اینکه خود دردی بر دردها و زخمیبر جراحتها بیفزاید. پیامبر(ص) میفرمایند: «افعلوا الخیر و لا تحقّروا منه شیئا فإنّ صغیره کبیر و قلیله کثیر»:کار خیر انجام دهید، و هیچ عمل نیکی را کمارزش ندانید و کوچک نشمارید و هیچ کار خیری را دست کم نگیرید زیرا حتی کوچکترین آنها در حقیقت بزرگ و کم آن نیز در نظر خداوند زیاد است. حتی در اخبار و احادیث ما فرمودهاند: «تَبَسُّمُکَ فی وَجهِ أخیکَ صَدَقهٌ» لبخند و گشادهرویی تو در مواجهه با دوستان و برادران یک نوع صدقه است. اتفاقاً اخلاص در کارهای به ظاهر کوچک بسیار بیشتر از کارهای بزرگ و پر سر و صداست و خداوند متعال به کیفیت عمل نمره میدهد.
وی ابراز داشت: در خصوص معصیتها هم وضع همین گونه است. پیامبر اکرم (ص) فرمود:«ایاک و محقّرات الذنوب فان لها من الله طالباً» از گناهان کوچک بپرهیز که همین اینها مورد بازخواست خداوند واقع میشود. یا در حدیث شریف دیگری است که: إنَّ إبلیسَ رَضِیَ مِنکم بِالمُحَقَّرات» شیطان به انجام همین گناهان کوچک هم از تو راضی و خشنود خواهد بود. همین ظرایف و نکات کوچک در رفتار و گفتار انسان است که شخصیت اخلاقی او را میسازد. قدم به قدم است که فرد از راه درست زندگی خارج میشود و فاصله میگیرد؛ و نیز با همین گامهای کوچک در صراط مستقیم پیش میرود. مبادرت و تعجیل از دیگر توصیهها در انجام کار خیر است. امام صادق(ع) میفرمایند: کار خیری را خداوند بیشتر میپسندد که در انجام آن تعجیل شده باشد. روایت دیگری است از پیغمبراکرم(ص) که میفرمایند: «من فُتح له بابُ خیر فلینتهزه فانه لایدری متی یُغلق عنه» یعنی کسی که دری از خیر بر روی او باز شده است و چنین توفیقی به او داده شده است، این موهبت را غنیمت بداند زیرا نمیداند که این در تا چه زمانی باز خواهد بود.
این استاد حوزه سپس با نقل این حدیث از حضرت علی(ع) که «بئس الزاد الی المعاد العدوان علی العباد» بیان داشت: بهترین توشهای که انسان میتواند برای آخرت خود ذخیره کند احسان به بندگان خدا و بدترین چیز، بدی و دشمنی کردن با مردم است.
وی افزود: نکته مهم دیگر شمول و دامنه کار خیر است. محبت و خیر انسان باید شامل همه مردم شود نه اینکه گزینشی باشد و فقط گروه و یا افراد خاصی را در برگیرد. فردی از سید الشهدا(ع) سؤالی کرد که پاسخ حضرت برای ما بسیار آموزنده است: «قال رجل ان المعروف اذا اُسدی الی غیر اهله ضاع» فقال (ع) لیس کذلک، ولکن تکون الصنیعه مثل وابل المطر تصیب البرّ و الفاجر» میپرسد که آیا کار خیر در حقّ افراد نااهل و نالایق تباه و ضایع شده است؟ امام حسین (ع) جواب میدهند که چنین نیست بلکه کار خیر مثل باران سرشار است که بر سر خوب و بد میریزد. به قول شیخ ابوالحسن خرقانی «هر کس که در این سرا درآید نانش دهید و از ایمانش مپرسید. چه آنکس که بدرگاه باری تعالی به جان ارزد، البته بر خوان بوالحسن به نان ارزد». از این بالاتر و متعالیتر را در فرمایشات خود پیامبر (ص) داریم که فرمود: «احسن الی من اساء الیک» با کسی که در حق تو بدی کرده است، خوبی کن. یا در فرمایش دیگری گفتند: «الا ادلّکم علی خیر اخلاق الدّنیا و الاخره؟ تصل من قطعک و تعطی من حرمک و تعفو عمّن ظلمک» میخواهید بهترین اخلاق دنیا و آخرت را برایتان بگویم، با کسی که از تو برید پیوند برقرار کن، به کسی که تو را محروم کرد عطا کن و کسی را که به تو ظلم کرد ببخش.
محمدی اضافه کرد: شخصی نزد رسول اکرم (ص) رفت و از ایشان درخواست نصیحت نمود. حضرت فرمودند: «لا تغضب» عصبانی نشو. همین نصیحت حضرت جنگ و خصومت چندین ساله بین دو قبیله را به دوستی و آشتی مبدل نمود. روایات ما مملوّ از این مضامین برجسته اخلاقی است. «و َاحْذَرِ الْغَضَبَ فَإِنَّهُ جُنْدٌ عَظِیمٌ مِنْ جُنُودِ إِبْلِیسَ» عصبانیت به تنهایی لشکری است از جنود شیطان است. «الغضب مفتاح کل شر» عصبانیت کلید همه بدیها است. «أشدّکم من ملک نفسه عند الغضب» پهلوانترین و قویترین شما کسی است که هنگام خشم خویشتنداری کند. در حالات شهیدان بهشتی و باهنر آوردهاند که کسی عصبانیت آنها را ندید.
وی در ادامه به این حدیث از رسول اکرم (ص) پرداخت و گفت: «خصلتان لیس فوقهما من البّر شیء: الإیمان بالله و النفع لعباد الله، و خصلتان لیس فوقهما من الشرّ شیء: الشرک بالله و الضرُّ لعباد الله» دو خصلت است که بالاتر از اینها در خوبی نداریم یکی ایمان به خدا و دوم فایده رساندن به بندگان خدا و در مقابل دو خصلت هم وجود دارد که هیچ شرّی بدتر از آن نیست: شرک به خدا و مضر بودن نسبت به خلق خدا. همچنین در حدیث قدسی به نقل از امام صادق (ع) داریم که: «قال الله عزّوجل: ألخَلقُ عِیالی فَأَحبُّهُمْ إِلیَّ أَلْطَفُهمْ بِهمِ وَ أَسعاهُمْ فی حَوائِجِهِمْ» بندگان من مثل خانواده من هستند و من در بین شما کسانی را بیشتر دوست دارم که لطفشان به دیگر بندگان بیشتر باشد و برای رفع گرفتاریهای آنان کوشاتر باشند. در دین عبادت بدون خدمت نداریم. عبادتی ارزشمند است که در کنار آن خدمت به خلق خدا هم مورد اهتمام جدّی باشد.
درسهایی از کتاب شریف بحارالانوار هرهفته پنجشنبه یک ساعت قبل از اذان مغرب و عشا توسط حجتالاسلام محمدجواد محمدی در مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی«سرچشمه» به نشانی: میدان بهارستان، نرسیده به چهارراه سرچشمه، خیابان شهید صیرفیپور برگزار میشود و شرکت در این جلسات برای عموم آزاد است.
_____
فارس